Skip to main content
SUPERVISOR
Abbas Najafi-zadeh
عباس نجفی زاده (استاد راهنما)
 
STUDENT
Meysam Jafari
میثم جعفری

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده مهندسی مواد
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1384
The aim of this study was evaluation of microstructure variations in AISI 316 stainless steel during hot rolling. On condition that in the first wave of DRX, new grains form along the initial boundaries, necklace mechanism will be predominant recrystallization mechanism. In order to modeling the deformation behavior during hot rolling, one-hit compression tests were performed at temperatures of 950-1100 °C with strain rates of 0.01-1 s -1 . To study the dynamic recrystallization phenomena, the critical stress for initiation of dynamic recrystallization (? c ) should be determinded. Accordingly, it could be identified by the inflection point on the strain hardening rate (?=d?/d?) versus flow stress (s) curve. Several methods have been proposed to calculate this value on the basis of mathematical methods. One of them was proposed by Stewart, Jonas and Montheillet in which this critical point appears as a distinct minimum in the (-d?/d? versus ) through differentiating from ?versus ?. Another one was presented by Najafizadeh and Jonas which obtain by modifying the Poliak and Jonas method. According to this method, the strain hardening rate was plotted against flow stress, and the value of ? c was obtained numerically from the coefficients of the third-order equation that was the best fit from the experimental ?-? data. The result shows that the method presented by Najafizadeh and Jonas not only simpler than the previous one but also, it has a good agreement with microstructures. Furthermore, the normalized critical stress for this steel was obtained u c = ? c /? p = 0.92. The result shows that at the temperature of 1000 °C with the strain rate of 0.1 s -1 , DRX developed by necklace mechanism, it is far from completeness over the steady state stress. . .
از مکانیزمهای موثر در کنترل تحولات ریزساختاری فولادهای زنگ نزن آستنیتی حین عملیات ترمومکانیکی، تبلور مجدد دینامیکی می باشد. اگر جوانه‌زنی تبلور مجدد روی مرزدانه‌های اولیه بطور گسترده‌ای انجام گیرد ساختاری موسوم به ساختار گردنبندی ایجاد می شود. بررسی تحولات دینامیکی فولاد زنگ نزن 316 در حین تغییر شکل داغ با انجام تست‌های فشار در دماهای C° 1100 -950 و درسرعت کرنش‌های -1 1-01/0 صورت گرفت. از مباحث مهم در مطالعه تبلورمجدد در فولادها ، محاسبه تنش لازم برای شروع تبلور مجدد دینامیکی است که محققین آنرا منطبق بر نقطه عطف نمودارds/de =? بر‌حسب s می دانند. این نقطه در نمودار/ds ? dبر حسب s به صورت یک نقطه کمینه ظاهر خواهد شد. برای بررسی این نقطه روش‌های مختلفی تاکنون ارائه شده است. یکی از آنها روش پولیاک-جوناس است که یک معادله چند جمله‌ای از درجه نه بر نمودارs بر حسب e منطبق می‌شود و دیگری روش نجفی زاده- جوناس می باشد که در این محدوده یک معادله درجه سه را بر نمودار ? بر حسب s منطبق می نماید. تعیین مقادیر لازم برای شروع تبلور مجدد دینامیکی در فولاد زنگ نزن 316 به کمک هر دو روش انجام گرفته و سپس با نتایج متالوگرافی مقایسه شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که روش دوم در ضمن سادگی از دقت لازم برخوردار است. بعلاوه،‌ تنش بحرانی نرماله‌شده (u c = ? c /? p ) برای این فولاد مقدار 92/0 بدست آمد . سپس با ارزیابی ریزساختار، سینتیک و تغییرات سختی در حین تکامل این ساختار مشخص شد که با انجام تبلور مجدد دینامیکی، حتی در کرنش حالت پایدار هنوز درصد زیادی از ریزساختار بصورت تبلور مجدد نیافته است. در این رابطه میزان تغییرات سختی با پیشرفت تبلور مجدد دینامیکی به شکل گردنبندی تا کرنش حالت پایدار افزایش می یابد و ریزساختار نهایی ناهمگن و شامل دو بخش دانه ریز ناشی از تحول تبلور مجدد دینامیکی و دانه‌های درشت تبلور مجدد نیافته می‌باشد. همچنین نتایج گسترش ساختار گردنبندی، با افزایش در مقدار پارامتر زنر-هولمن (Z)در دماهای ثابت را نشان دادند. در انتها جهت بررسی تاثیر اندازه دانه اولیه بر ریزساختار تبلورمجدد یافته و سینتیک تبلورمجدد در یک دما وسرعت کرنش بخصوص، آزمایشات در شرایط عملیات آنیل انحلالی در سه دمای 1000، 1100 و C° 1200 و در شرایط ثابت تغییرشکل C° 1100 وسرعت کرنش -1 1/. انجام شدند. بر این اساس با افزایش دمای آنیل از 1000 به 1100 و سپس C° 1200، کسر تبلورمجدد یافته از 1 به حدود 6/0 و بیشتر کاهش می یابد. ‌اندازه دانه کوچکتر تجمع سریعتر نابجایی‌ها در مراحل اولیه تغییرشکل و در کرنش‌های کمتر را موجب می‌شود. بنابر این، با افزایش اندازه دانه اولیه، دانسیته مذکور، ‌در تغییرشکل‌های بیشتر و در کرنش‌های بالاتری حاصل می‌شود. به عبارتی افزایش اندازه دانه اولیه در زمان مشخص منجر به کاهش کسر تبلورمجدد می‌شود. در ضمن،‌ افزایش دانه‌های تبلورمجدد یافته در اثر افزایش دمای آنیل را می توان ناشی از کاهش سطح مرز در واحد حجم و به طبع آن کاهش مکان‌های جوانه زنی دانست.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی