Skip to main content
SUPERVISOR
Hasan Tabatabaei
سید حسن طباطبائی (استاد راهنما)
 
STUDENT
Ariana Taherzadeh
آریانا طاهرزاده

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده معدن
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1396

TITLE

Total Organic Carbon estimation based on conventional well logs using supervised methods
The amount of total organic carbon is one of the most effective parameters in source rock evaluation. Laboratory analysis of the core and cutting samples is expensive and time consuming. To help reduce these two factors, various total organic carbon estimation models using the conventional well logs have been suggested. The suggested models are experimental and subject to local application limitations. Therefore, nowadays applying intelligent methods to estimate total organic carbon is common. In this study, 110 samples of Longmaxi formation in Sichuan sedimentary basin of china were available. After preprocessing, 106 samples have been used (85 training set and 21 test set). Three methods have been used to estimate the total organic carbon of objective erea; these methods include Multivariate Linear Regression, K Nearest Neighbor and Support Vector Regression. In all three models, the estimated results showed a good proximity to the real amounts. To reduce the costs of log running and as a result of the lack of some logs in some wells, identification of most effective logs in total organic carbon estimation was done using sensitivity analyses. These analyses include mean impact value methods, median impact value, stepwise regression, Morris method and Monte Carlo method. In the end, the results of sensitivity analyses introduced the three logs of density, neutron and gamma ray as the effective logs. A comparison was made between the results of all three models (Multivariate Linear Regression, K Nearest Neighbor and Support Vector Regression) in both cases of using all logs and using selected logs. The results showed an improved performance of models when using the selected logs; finally, the Support Vector Regression, trained using the selected logs with correlation coefficient of 0.96 on training set and 0.93 on test set, yielded the best performance.
مقدار کل کربن آلی یکی از پارامترهای موثر در ارزیابی سنگ منشا است. بررسی آزمایشگاهی نمونههای مغزه و خردههای حفاری برای تعیین این مقدار، زمانبر و پرهزینه است. جهت کاهش این دو عامل، مدلهای فراوانی برای تخمین مقدار کل کربن آلی از لاگهای رایج چاهپیمایی پیشنهاد شده است. مدلهای معرفی شده تجربی هستند و محدودیت اعمال منطقهای دارند. از این رو امروزه تخمین مقدار کل کربن آلی با استفاده از روشهای هوشمند، رواج پیدا کرده است. در این مطالعه تعداد 110 نمونه از سازند لانگمکسی حوضهی رسوبی سیچوان چین در دسترس بود که بعد از پیشپردازش، تعداد 106 نمونه (85 نمونه برای آموزش و 21 نمونه برای آزمایش) مورد استفاده قرار گرفت. از سه روش هوشمند رگرسیون خطی چند متغیره، k نزدیکترین همسایه و رگرسیون بردار پشتیبان جهت تعیین مقدار کل کربن آلی در سازند مورد مطالعه استفاده شد. نتایج مطابقت خوبی بین مقادیر تخمینزده شده و واقعی در هر سه مدل نشان دادند. جهت کاهش هزینههای راندن لاگ و به دلیل موجود نبودن همهی لاگها در برخی از چاهها، تعیین لاگهایی که بیشترین تاثیر را در تخمین مقدار کل کربن آلی دارند، در استفاده از این مدلها اهمیت دارد. از این رو، لاگهای موثر با استفاده از آنالیزهای حساسیت تعیین شدند. آنالیزهای حساسیت انجام شده، روشهای ضریب تاثیر میانگین، ضریب تاثیر میانه، رگرسیون گامبهگام، روش موریس و روش مونتکارلو هستند. در مجموع نتایج آنالیزهای حساسیت سه لاگ چگالی، لاگ نوترون و لاگ پرتوی گاما به عنوان لاگهای موثر معرفی شدند. نتایج هر سه مدل رگرسیون خطی چند متغیره، k نزدیکترین همسایه و رگرسیون بردار پشتیبان در دو حالت استفاده از تمام لاگها و استفاده از لاگهای انتخابی مقایسه شد و نشان داده شد استفاده از لاگهای انتخابی باعث بهبود عملکرد مدلها میشود. در نهایت، بهترین عملکرد متعلق به مدل رگرسیون بردار پشتیبان آموزش داده شده با استفاده از لاگهای انتخابی با ضریب همبستگی 96/0 برروی دادههای آموزش و 93/0 برروی دادههای آزمایش، است.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی