Skip to main content
SUPERVISOR
Seyed Mehdi Abtahi Forooshani,Mohammad ali Rowshan Zamir,Seyed amirhossein Jalali hajiabadi
سیدمهدی ابطحی فروشانی (استاد راهنما) محمدعلی روشن ضمیر (استاد راهنما) سیدامیرحسین جلالی حاجی آبادی (استاد مشاور)
 
STUDENT
Mohammad Reza Fouladi Dehaghi
محمدرضا فولادی دهقی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده مهندسی عمران
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1394

TITLE

Experimental Investigation of Stabilized Sandy Subgrade Behavior by Biological Method
One of the major problems in pavement design and construction is encountering with poor subgrade soils. The most common approach to solve this problem is the application of an appropriate soil improvement method. Nevertheless, most of the current soil improvement methods are involved environmental problems. Nowadays the biological methods are considered as a new and eco-friendly for soil improvement. In this study the extent of the effect of two eco-friendly methods including: (1) stabilization with MICP and (2) stabilization with biopolymer, on soil improvement were investigated individually. The efficiency of these methods were then compared with each other. In MICP-treated samples the effects of samples mixing method and relative density were evaluated. The obtained results showed that the mean values of unconfined compressive strength and resilient modulus of the samples made by combined method are respectively 50% and 13% greater than those of the samples made by permeation injection method. On the other hand the strength of the MICP-treated samples does not increase with increasing relative density steadily, unlike their resilient modulus. For samples stabilized with biopolymer, it was found that with increasing relative density, the strength and resilient modulus values increase continuously. The comparison of the results of the strength and resilient modulus tests show that, although the strength of the samples stabilized with biopolymer is about 2 times of the MICP-treated samples, their resilient modulus values do not differ significantly with values of the MICP-treated samples. In general, the resilient modulus test results in all states indicated that the resilient modulus value is dependent on the applied stress level. Also the permanent deformation test results indicated that both of the investigated stabilization method have caused significant reductions in permanent strain values of sandy samples. Keywords: Biological improvement, MICP, Biopolymer, Unconfined compressive strength test, Resilient modulus test, Permanent deformation test
وجود بستری از جنس مصالح ضعیف (به لحاظ مشخصات فیزیکی و مقاومتی) در مسیر اجرای یک پروژه راهسازی یکی از مهمترین مسائلی است که مهندسان طراح روسازی از گذشته تا به امروز با آن مواجه بوده اند. مناسب­ترین گزینه برای کاهش تاثیرات منفی ناشی از وجود چنین بسترهایی بر عملکرد لایه های روسازی، بهسازی خاک بستر است اما اکثر روش­های متداول بهسازی دارای مشکلات زیست محیطی هستند. از سوی دیگر امروزه روش های بیولوژیکی برای بهسازی زمین به عنوان گزینه ای جدید و دوستدار محیط زیست مطرح می باشند. در این پژوهش میزان اثرگذاری دو روش سازگار با محیط زیست که عبارتند از: تثبیت با استفاده از تشکیل بیولوژیکی رسوب کلسیت و تثبیت با استفاده از بیوپلیمر در بهبود خواص مکانیکی یک خاک ماسه­ای بد دانه بندی شده به طور جداگانه بررسی و سپس با یکدیگر مقایسه شده اند. در نمونه­های تثبیت شده با استفاده از تشکیل بیولوژیکی رسوب کلسیت، تاثیر روش ساخت و دانسیته نسبی بر خواص مکانیکی نمونه­های بهسازی شده مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج حاصله نشان دادندکه میانگین مقادیر مقاومت تک محوری و مدول برجهندگی نمونه­های ساخته شده به روش ترکیبی نسبت به نمونه­های ساخته شده به روش تزریق نفوذی به ترتیب نزدیک به 50% و 13% بیشتر می باشند. از سوی دیگر در روش تثبیت با استفاده از تشکیل بیولوژیکی رسوب کلسیت، مقاومت تک محوری نمونه­ها بر خلاف مقادیر مدول برجهندگی آنها با افزایش دانسیته نسبی بطور پیوسته افزایش نمی یابد. در نمونه­های تثبیت شده با استفاده از بیوپلیمر با ارزیابی اثر دانسیته نسبی مشخص شد که با افزایش دانسیته، مقادیر مقاومت و مدول برجهندگی بطور پیوسته افزایش یافته اند. مقایسه نتایج آزمون تک محوری و مدول برجهندگی نشان می دهند، با وجود اینکه مقاومت تک محوری نمونه­های تثبیت شده با بیوپلیمر حدود 2 برابر نمونه­های تثبیت شده با رسوب کلسیت است اما مقادیر مدول برجهندگی آنها تفاوت قابل توجهی با مقادیر مدول برجهندگی نمونه­های تثبیت شده با رسوب کلسیت ندارند. به طور کلی نتایج آزمون مدول برجهندگی در تمامی وضعیت ها نشان می دادند که مقدار مدول برجهندگی به مقدار تنش وارده بر خاک بستگی دارد. هم چنین نتایج آزمون تغییر شکل ماندگار نشان می دادند که هر دو روش تثبیت باعث کاهش قابل توجه مقدار کرنش دائمی نمونه­های ماسه­ای شده اند. کلمات کلیدی: بهسازی بیولوژیکی، تشکیل بیولوژیکی رسوب کلسیت، بیوپلیمر، آزمایش مقاومت فشاری محصور نشده، آزمون مدول برجهندگی، آزمون تغییر شکل ماندگار

ارتقاء امنیت وب با وف بومی