Skip to main content
SUPERVISOR
Akbar Khoddami
اکبر خدامی (استاد راهنما)
 
STUDENT
Reza Heidari
رضا حیدری وانانی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده مهندسی نساجی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1394
: In order to remove impurities such as starch from the surface of cotton fabrics and preparing for the next steps, an enzyme desizing processes is used. Although the process is environmentally friendly, the enzyme has problems with limitations such as limited life span, high sensitivity to operating conditions such as pH and metallic ions, and in addition, amylase enzymes are completely Imported. Therefore, the project attempts to study the use of atmospheric plasma to eliminate or reduce the consumption of these enzymes. Despite widespread research on the use of this method for the desizing of cotton fabric, little success has been achieved in desizing starch. Because plasma operations etching and hydrophilic groups on the surface of starch, provided a large amount of starch has penetrated into the depth of the yarn and it is difficult to remove the remaining starch by the plasma atmospheric pressure. One of the problems of DBD plasma in various processes is the production of gases such as ozone that has high oxidising properties and at high concentrations, it causes environmental problems. But for the first time, the ozone production gas used as a threat was used to improve the desizing efficiency of the cotton product. Therefore, in this project, tried to use a combination of plasma and ozonation operations in the field of desizing of cotton fabrics containing starch, which, in addition to high efficiency and shortening of desizing time, the physical damage of fabric to the minimum possible amount Reach. Therefore, the project was divided into three main sections. In the first section, the best operating conditions for ozone desizing were investigated. In the second part, the effect of plasma operation time on the desizing efficiency of the fabric was investigated, and in the third section, the integration of DBD plasma and ozonation was studied. The evaluation of the quality of desizing and changes in fabric properties were examined using tests such as weight loss percentage, tegva grade, whiteness and yellowness degree, strength changes in two directions of warp and weft, SEM and FTIR-ATR. The results of the first step indicate that the ozonation of the padded fabric with water and detergent (pick up = 60%) for 60 minutes, in addition to obtaining desirable desizing, creates a favorable whiteness (59). At this stage, it was determined that the amount of moisture and water along with the fabric has a significant effect on the intensity of ozone on the fabric, so that the sample is padded with water and detergent with at about 40% pick up, which is carried out for 20 minutes under the ozonation operation, Tagwa 8 and whiteness index 5/56. The second-stage experiments indicate a direct correlation between the time of plasma irradiation and the amount of size taken, but little has changed in the whiteness of the product. Also, the mechanical properties of the fabric have been reduced by an impressive time of more than 10 minutes. Therefore, it attempts to use plasma radiation as a pretreatment for ozonation. The results of this section indicate that with 5 minutes of plasma irradiation and 10 minutes of ozonation, not only desizing will be done and the grade of the tagwa will reach 8, but the whiteness (54.1) and the percentage of strength reduction will be acceptable. Finally, with the optimization of this combined process, it seems to be possible to change the stages of the initial completion of the cotton product and reduce its stages.
جایگزینی پروسه های تر با پروسه های خشک از اولویت های صنعت نساجی می باشد. یکی از پروسه های تر معمول در خط تکمیل مقدماتی، آهارگیری آنزیمی است. این فرآیند هر چند دوستدار محیط زیست می باشد، اما با مشکلات و محدودیت هایی مانند طول عمر محدود، حساسیت زیاد به شرایط محیط عمل مثل pH و وجود یون های فلزی مواجه می باشد. علاوه بر اینها آنزیم های آمیلاز تماماً وارداتی می باشد. بنابراین در پروژه تلاش شده تا با استفاده از پلاسمای اتمسفری امکان حذف یا کاهش مصرف این آنزیم ها بررسی شود. علیرغم تحقیقات گسترده در زمینة کاربرد این روش برای آهارگیری کالای پنبه ای، موفقیت چندانی در آهارزدایی نشاسته حاصل نشده است. یکی از مشکلات پلاسمای DBD در پروسه های مختلف، تولید گازهایی نظیر ازون می باشد که قابلیت اکسیدکنندگی زیادی داشته و در غلظت های بالا مشکلات زیست محیطی را بوجود می آورد. در این تحقیق برای اولین بار تلاش شده تا در یک فرآیند ترکیبی علاوه بر تابش پلاسما از گازهای حاصل شده در حین تابش نیز در یک مرحله ی جداگانه برای آهارزدایی نشاسته از روی پارچه پنبه ای استفاده شود. از این رو پروژه به سه بخش اصلی تقسیم شد. در بخش نخست بهترین شرایط عمل آوری برای انجام آهارزدایی با ازون مورد تحقیق قرار گرفت. در بخش دوم، تأثیر زمان عملیات پلاسما بر راندمان آهارزدایی پارچه بررسی و در بخش سوم به ادغام عملیات پلاسما DBD و ازوناسیون پرداخته شد. ارزیابی کیفیت آهارگیری و تغییرات خواص پارچه، با استفاده از آزمون هایی مانند درصد کاهش وزن، درجه تگوا، درجه سفیدی و زردی، تغییرات استحکام پارچه در دو جهت تار و پود، SEM و FTIR-ATR بررسی شد. نتایج مرحله اول مشخص می سازند که با ازوناسیون در شرایط خاص، علاوه بر حصول آهارزدایی بالا با درجه تگوا 8، سفیدی مطلوبی نیز پدید آمده است. در این مرحله مشخص شد که میزان رطوبت و آب همراه پارچه تأثیر بسزایی بر شدت عمل ازون روی منسوج دارد به گونه ای که نمونه پد شده با آب و دترجنت با میزان برداشت 40% بالاترین بازدهی آهارزدایی را نشان داد. آزمایش های مرحلة دوم نشانگر ارتباط مستقیم بین زمان تابش پلاسما و مقدار آهار گرفته شده می باشد اما تغییر چندانی در سفیدی کالا حاصل نشده است. همچنین کاهش خواص مکانیکی پارچه در زمان های تابش طولانی چشمگیر می باشد. بنابراین تلاش شده تا تابش پلاسما به عنوان یک پیش عملیات برای ازوناسیون استفاده شود. نتایج این قسمت مشخص می سازند که با 5 دقیقه تابش پلاسما و 10 دقیقه ازوناسیون نه تنها آهارزدایی مطلوب انجام می شود بلکه درجه سفیدی و درصد کاهش استحکام نیز قابل قبول خواهد بود. در نهایت بنظر می رسد با بهینه سازی این پروسه ترکیبی امکان تغییر مراحل مختلف تکمیل مقدماتی کالای پنبه ای و کاهش مراحل آن وجود دارد

ارتقاء امنیت وب با وف بومی