Skip to main content
SUPERVISOR
Seyed-Abdolkarim Hoseini,Mohammad Ghane,AmirMehdi Halabian
سیدعبدالکریم حسینی (استاد راهنما) محمد قانع (استاد راهنما) امیرمهدی حلبیان (استاد مشاور)
 
STUDENT
Iman Azimpour
ایمان عظیم پور

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده مهندسی نساجی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1385

TITLE

Investigation on the Effect of Yarn Count on the Woven Plain Fabrics Protrusion
Fabric surfaces with ridges formed by weft and warp yarns are arranged periodically in two directions. At crossover points of the warp and weft, yarn protrudes from the body of the fabric, intensely influencing the fabric smoothness, frictional properties and surface appearance. Without the interaction of yarns at the interlocked points, a woven fabric would be equivalent to two separate sheets, made of parallel but isolated yarns. The fabric surface protrusion depends not only on the fabric geometry and fabric finishing, but also on the yarn structure as influence by the spinning systems, and the bending behavior of yarn. In this work role of weft yarn diameter on the weft yarn deflection was studied. . In order to study the effect of diameter of the weft yarn on protruding yarn, five different yarn counts were spun in a ring spinning system. The fibers use were made of cotton. The weft yarn is considered as an elastic beam supported at both ends and deflected at the middle by a vertical load. An analytical model based on the elastic theory and small deflection case was adopted to study the factors affecting the maximum deflection of the yarn or the yarn protrusion from the fabric surface. In this work the effect of the yarn diameter affecting the moment of inertia of the cross-section of the yarn was investigated. The maximum deflection of the weft in a plain weave fabric was measured and compared with the theoretical small deflection equation. The experimental results showed an acceptable agreement with the theoretical model
سطوح پارچه با شیارهای تشکیل شده توسط نخ های تار و پود، در دو جهت منظم شده است. در نقاط تقاطع نخ تار و پود، نخ از بدنه پارچه برآمده می شود و بطور چشمگیری روی یکنواختی، خصوصیات اصطکاکی و ظاهر پارچه اثر می گذارد. بدون اثر متقابل نخ ها در نقاط تقاطع، پارچه بافته شده مانند دو صفحه جدا از هم می باشد که از نخ های موازی و جدا جدا تشکیل شده است. برآمدگی سطح پارچه تنها وابسته به هندسه پارچه و تکمیل پارچه نیست، بلکه به ساختار نخ(که مؤثر از سیستم های ریسندگی است) و رفتار خمشی نخ نیز وابسته است. ، در این پروژه نقش قطر نخ پود از جنس پنبه بر میزان خیز نخ پود در پارچه بررسی شده ، این بررسی از این جهت که روی سطح پارچه تأثیر زیادی دارد دارای اهمیت می باشد . برای بررسی میزان خیز نخ ، مدل تیر دو سر گیردار در نظر گرفته شده است . همچنین برای بررسی این موضوع حالت انحناء کوچک در نظر گرفته شد . دو سر نخ پود در محل دو تار هم راستا بصورت گیردار در نظر گرفته شد بطوریکه وسط این دو تکیه گاه، نخ پود توسط نیروی تار به سمت پایین خم می شود . در این تحقیق با در نظر گرفتن تئوری های الاستیک، یک رابطه تئوریک برای خمش نخ پود در پارچه بیان شد، برای بررسی و تایید مدل، نخ هایی با پنج نمره مختلف تهیه و به عنوان پود در پارچه استفاده شد. خیز ماکزیمم نخ های پود در پارچه با روش میکروسکوپی و نرم افزار فتوشاپ محاسبه شد. در این حالت این نتیجه بدست آمد که با افزایش نمره نخ (Ne) و به عبارت دیگر با کاهش قطر نخ پود ، میزان برآمدگی نخ پود افزایش می یابد. این میزان خیز (Y) در واقع همان برآمدگی نخ از سطح پارچه می باشد که به عوامل هندسی پارچه و خصوصیات نخ بستگی دارد ، از قبیل تراکم تار که در اینجا فاصله دو تکیه گاه می باشد . نتایج همچنین نشان داد که تغییرات خیز ماکزیمم نخ پود بر حسب قطر نخ در حالت عملی انطباق خوب و قابل قبولی با مدل تئوری دارد. در انجام این تحقیق با فرض ثابت بودن سایر عوامل ، تنها تأثیر تغییرات در نمره نخ پود روی میزان خیز نخ از سطح پارچه بررسی شد .

ارتقاء امنیت وب با وف بومی