Skip to main content
SUPERVISOR
Mohsen Shanbeh,Seyed-Abdolkarim Hoseini
محسن شنبه (استاد مشاور) سیدعبدالکریم حسینی (استاد راهنما)
 
STUDENT
Samanealsadat Yazdanparast tafti
سمانه السادات یزدان پرست تفتی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده مهندسی نساجی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1390

TITLE

Optimizing the Weave Adjustment to Minimize the Set-Mark Phenomenon of Intermingled Polyester/Spandex Fabrics
Focusing on the creative ideas for resolving the industrial problems is the purpose of all the research and development units all over the world. “Set Marks” is one of the interesting and challenging issues in which many groups have been interested in the third decade of the 20th century. Many studies performed on set mark were based on mathematical and experimental modles and laboratory expriments. If the configuration of warp-weft textile is considered as a grid consists of two orthogonal groups of solid parallel bars, the space between the bars has important effect on the textile features like as permeability against liquids, light refraction, and textile shading. Set mark means the pickspace non-uniformity emerging in the woven fabric after restarting the machine. When the machine is restarted, two factors lead to the set mark defect. These two factors are: movement of the cloth fell because of creep in the structure of yarn or fabric, and instability of dynamic force. The goal of this research is to determine the optimal condition of weaving machines to minimize the set mark defect in the elastic textiles. Several techniques have been presented to resolve the set mark problem. However, because of applying heavy load to yarn in two phases of shed timing and beat up, and also because of lack of physical segregation of yarn and fabric elements, it is difficult to measure the creep and dynamic force of the weaving machine. Getting reliable and correct feedbacks about the position of cloth fell can ease the process of detection and correction of defects. In our research we try to present and design a totally industrial module based on mechatronics knowledge which has unique features like as reliable and delayless functionality, establishment in the minimum distance from the fore dead, installation ability in whole of weaving looms only with new design in structure, easy installation without any disturbance or altering on the process of weaving, and portability for measurement of the mentioned quantity. Considering the high interest in the elastic textiles in the recent decades, in our research we evaluate the set mark problem based on Taguchi design of experiment method. The start and stop angles, shed timing time, the vertical position of back rest roller are considered as input factors. In addition, the objective function is defined as the minimum standard deviation of pick space from their normal value. The results of our research showed that the start angle factor has the highest effect and the stop angle factor has the lowest effect on the optimization process. Keywords: cloth fell position, weaving settings, distance measuring sensors, taguchi method
تمرکز بر خلق ایده های نو مبتنی بر رفع چالشها در صنعت، چشم انداز اکثر واحدهای تحقیق وتوسعه در سراسر دنیا میباشد. ست مارک از جمله مباحثی است که به علت جذابیت و پیچیدگی های ذاتی ازدهه سوم قرن 20 تاکنون نظر پژوهشگران متعددی را به سمت خود جلب نموده است، تا آنجا که گستره نسبتا وسیعی از مطالعات و پژوهش ها در حوزه عیوب پارچه را، پدیده ست مارک با ارائه مدل های ریاضی، تجربی یا تجربیات آزمایشگاهی بخود اختصاص داده است. چنانچه پیکره بندی منسوجات تاری-پودی را مشابه صفحه مشبکی متشکل از دو دسته میله های صلب موازی با چیدمان متعامد در نظر گرفت، فواصل ما بین میله های مذکور، در واقع منافذی را تشکیل میدهند، که تاثیر بسزایی بر خصوصیات متعدد منسوجات از جمله نفوذپذیری در مقابل سیالات، نحوه شکست نور، ناهمگونی در سیمای منسوج بعد از تکمیل و ... خواهند گذشت. ست مارک معرف افزایش و یا کاهش تراکم پودی ایجاد شده در منسوج بعد از راه اندازی مجدد ماشین میباشد. تفاوت رفتار خزش در ساختمان نخ و پارچه، و ناپایداری نیروهای دینامیکی، موقع راه اندازی مجدد دو عامل عمده ایجاد انحراف لبه پارچه از موقعیت صحیح و لذا پیدایش عیب ست مارک در منسوج میباشند. هدف از انجام این تحقیق تعیین شرایط بهینه تنظیمات بافت جهت کمینه نمودن ست مارک منسوجات کشسان میباشد. همگام با پیشرفت تکنولوژی، تکنیک های متعددی جهت تصحیح پدیده مذکور ارائه شده است. لکن به علت اعمال بارهای سیکلی به نخ ها در دو فاز تشکیل دهنه و دفتین زدن، و عدم مرز فیزیکی حد فاصل المان های نخ و پارچه، سنجش پدیده خزش و نیروهای دینامیکی را بر روی ماشین بافندگی پیچیده نموده است. بازخورد صحیح و مطمئن از موقعیت لبه پارچه، فرایند شناسایی و لذا اصلاح عیوب را تسهیل مینماید. با عنایت به تحقیقات میدانی انجام شده در این تحقیق سعی بر این شده است، تا نخستین بار ماژولی کاملا صنعتی بر پایه دانش مکاترونیک با قابلیت عملکرد مطمئن و خصوصیات منحصربفردی همچون عملکرد بدون تاخیر، استقرار در فاصله کمینه ای از موقعیت مرگ جلو، نصب بسیار آسان بدون ایجاد هرگونه خلل بر روند فرایند بافندگی توامان با قابلیت قابل حمل بودن جهت سنجش کمیت فوق الذکر طراحی و ارائه گردد. با عنایت به استقبال فراوان از منسوجات کشسان در عصر حاضر، پدیده ست مارک مبتنی بر روش طراحی آزمایشات تاگوچی مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین در این پژوهش متغیرهای زاویه توقف، زاویه راه اندازی، زمان تشکیل دهنه و موقعیت عمودی پل تار بعنوان عامل های ورودی و کمینه نمودن میزان پراکندگی فواصل پودی از مقدار صحیح خود بعنوان تابع هدف در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که با توجه به سطوح عاملی انتخابی متغیرهای زاویه راه اندازی بیشترین تاثیر و زاویه توقف کمترین تاثیر را در بهینه سازی فرایند ایفا مینمایند. کلمات کلیدی: موقعیت لبه پارچه، بهینه سازی تنظیمات بافت، حسگرهای سنجش جابجایی، روش تاگوچی

ارتقاء امنیت وب با وف بومی