Skip to main content
SUPERVISOR
شمس اله ایوبی (استاد راهنما) فرید اصغری زاده (استاد مشاور) حسین خلفی (استاد راهنما) حسین خادمی موغاری (استاد مشاور)
 
STUDENT
MOHAMMAD AHMADI
محمد احمدی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده کشاورزی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1387
Accelerated soil erosion on cultivated lands is a serious global problem, especially in hilly regions with undulating topography. Soil erosion not only results in on-site soil degradation, but also leads to off-site problems related to downstream sedimentation as well as surface and ground water pollution. It reduces soil productivity as result of loss of soil organic carbon and plant nutrients. There are two general approaches for assessing the spatial characteristics of sediment flux on hill slopes. The first is the use of soil morphology information such as observations of buried A-horizons or profile truncation to determine net gain or loss at a point. The second general approach is the use of radionuclide tracer inventories relative to known fallout, which may be used to quantify the accumulation or loss of soil to which the radionuclide is adsorbed. 137 Cs (half-life of 30.2 years) deposited on land became tightly adsorbed to soil fine particles as by clay minerals and organic matter and was concentrated in the surface layer. Its subsequent vertical and lateral redistribution are controlled by the erosion, traort and deposition of soil and sediment particles. Magnetic techniques provide a rapid, sensitive way to characterize sediments in aquatic environments, and have also been used to study soil erosion and trace topsoil movement on a hill slope. In the Chehlgerd region of Chahrmahal Bakhtiari Province, soil erosion rates have increased greatly over natural rates as a result of human activities. Therefore, the objective of this study was to evaluate the efficacy of magnetic measurements for assessing soil redistribution by comparing with Cs-137 technique results. Also, comparison of simple mass balance and proportional models was the other goal of this research. The selected study area was located at hilly region of Chelgerd, Charmahal Bakhtiari province in west of Iran. At first, the digital elevation model (DEM) was derived from the interpolation of topographic map. Then primary and secondary topographic attributes were extracted from the DEM by Topographic analysis system (TAS) software. Based upon the landform features, ten transects were established and in fifty points from two depths (0-30 and 30-50 cm), one hundred samples were collected in an area of 50 cm 2 . Also in the seven points in reference site, the sampling was done with 5 cm increments to 40 cm soil depth. The dried soil sample were sieved to pass through a 2 mm screen after 2mm fine earth was weighed about 500 g for 137 Cs analyses by gamma-ray spectroscopy. In this study, a set of environmental magnetic parameters including magnetic susceptibility at low frequency (?lf), saturation isothermal remanent magnetization (SIRM), isothermal remanent magnetization (IRM 100mT ) were measured. Magnetic
فرسایش تشدیدی در زمین های کشت شده به ویژه در مناطق دامنه ای با توپوگرافی مواج یک مسئله مهم جهانی است. از دشواری های درون منطقه ای فرسایش خاک می توان به کاهش حاصلخیزی خاک و از دشواری های برون منطقه ای آن می توان به ته نشینی گل و لای در انتهای رود ها و آلودگی آب و محیط زیست اشاره کرد. فرسایش خاک باعث هدر روی کربن آلی و عناصر غذائی خاک شده و در نتیجه حاصلخیزی و توان باردهی خاک را کاهش می دهد. دو روش کلی برای ارزیابی خصوصیات فضائی جریان رسوبات روی شیب تپه ها وجود دارد. استفاده از اطلاعات مورفولوژی خاک نظیر مشاهده افق سطحی مدفون شده و حفر پروفیل اولین روش برای بدست آوردن فرسایش و رسوب خالص است. دومین روش کلی برای کمی کردن فرسایش و رسوب خاک استفاده از موجودی رادیونوکلوئیدهای معروف به ریزش اتمی است که جذب سطحی خاک شده است. سزیم-137 (با نیمه عمر 2/30 سال) فرونشسته روی اراضی، به سختی جذب سطحی ذرات ریز خاک مانند کانی های رسی و مواد آلی شده و در افق های سطحی متمرکز می شود. توزیع مجدد و متعاقب عمودی و افقی این رادیونوکلوئید به وسیله فرایندهای فرسایش، جابه جائی و رسوب ذرات خاک کنترل می شود. تکنیک های مغناطیسی، روش هائی حساس و سریع در مشخص کردن رسوبات در محیط های آبی بوده و در مطالعات فرسایش خاک و ردیابی حرکت خاک سطحی برروی شیب تپه مورد استفاده قرار گرفته اند. در منطقه چلگرد استان چهارمحال و بختیاری، شدت فرسایش خاک در اثر فعالیت های بشر فراتر از حد طبیعی است. بنابراین اهداف این پژوهش، اندازه گیری و مقایسه نتایج شدت فرسایش و رسوب محاسبه شده با دو مدل (نسبی و بیلان وزنی) برای تخمین شدت توزیع مجدد خاک و ارزیابی همبستگی بین مقدار سزیم-137 و پذیرفتاری مغناطیسی نمونه های خاک در طول ترانسکت های مورد مطالعه واقع در اراضی تپه ماهوری کشت شده و با ماده مادری آهک مارنی فسیل دار در استان چهار محال و بختیاری واقع در غرب ایران است. در ابتدا مدل رقومی ارتفاع از منطقه مورد مطالعه به روش درون یابی نقشه توپوگرافی تهیه و سپس با استفاده از نرم افزار TAS خصوصیات اولیه و ثانویه توپوگرافی از مدل رقومی ارتفاع استخراج گردید. سپس روی اجزای اصلی زمین نما، ده ترانسکت ایجاد و جمعاً 100 نمونه در 50 نقطه از دو عمق 30-0 و 50-30 با سطح مقطع 50 سانتی مترمربع برداشته شد. جهت اندازه گیری سزیم-137 ، نمونه ها در معرض هوا خشک شده و از الک 2 میلی متری عبور داده شده و سپس توزین شدند. مقدار 500 گرم از نمونه ها در اسپکتروسکوپی اشعه گاما برای آنالیزهای سزیم-137 مورد استفاده قرار گرفت. در این مطالعه، گروهی از پارامترهای مغناطیسی شامل پذیرفتاری مغناطیسی در فرکانس پایین و بالا، پسماند مغناطیسی اشباع و پسماند مغناطیسی در میدان 100 میلی تسلا اندازه گیری شدند. پذیرفتاری مغناطیسی نمونه ها به وسیله دستگاهBartington در دو فرکانس 47/0 کیلوهرتز و 7/4 کیلوهرتز اندازه گیری شد. نتایج مطالعه نشان داد که در میان ویژگی های فیزیکوشیمیائی و مغناطیسی خاک، پتاسیم قابل استفاده ( ** 58/0 r=) و پذیرفتاری مغناطیسی در فرکانس پایین ( ** 58/0 r=) بالاترین همبستگی را با مقدار سزیم-137 نشان می دهند. در آنالیز رگرسیون چند متغیره پتاسیم قابل استفاده و پذیرفتاری مغناطیسی در فرکانس پایین وارد مدل رگرسیونی ( ** 78

ارتقاء امنیت وب با وف بومی