Skip to main content
SUPERVISOR
سیدمهدی قریشی (استاد مشاور) احمد ریاسی (استاد راهنما) احمد زارع شحنه (استاد راهنما)
 
STUDENT
Negin Jamali emam gheis
نگین جمالی امام قیس

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده کشاورزی
DEGREE
Doctor of Philosophy (PhD)
YEAR
1390

TITLE

The effects of oil extract by-product and pioglitazone on reducing oxidative stress and improving reproductive performance of dairy cows
Three experiments were conducted to investigate the effects of oil extracted by-product and pioglitazone on reducing oxidative stress and improving reproductive performance in dairy cows. In the first experiment the effects of pre-calving BCS and lactation potential on BCS changes, milk production, blood metabolites and oxidative stress investigated. Total of 100 multiparous cows (2.8± 0.8 lactation) were grouped according to their pre-calving BCS (medium: 3.25 to 3.75 and high: hy;4) and previous 305 milk yield (moderate: 11358±716 and high: 14177±597 kg). The four experimental groups (25 cows each) were: medium BCS and moderate milk yield (MM), medium BCS and high milk yield (MH), high BCS and moderate milk yield (HM), high BCS and high milk yield (HH). Cows with high BCS had greater (P 0.05) plasma NEFA and BHBA concentration and lower (P 0.05) activity of SOD and GSH-Px compared to medium BCS cows. The HH cows had lower (P 0.05) plasma insulin than MH group entire the study and HH cows had lowest (P 0.05) plasma insulin than those the others at 7 d after calving. Pre-calving BCS and milk yield potential affect (P 0.05) milk yield, FCM, ECM and milk fat production, so that HH cows had higher (P 0.05) milk production compared to the other groups. The days to first estrus in MM and HH groups was higher (P 0.05) than HM group. The days to firs service had significant difference (P 0.05) between MM and HM cows. The HM cows had higher (P 0.05) conception rate than MM cows. In the second experiment, chemical composition, antioxidant activity and nutritional value of walnut, hazelnut, almond and sesame meal evaluated by in vitro method. The results showed that walnut meal had higher protein (48.1%), linoleic and linolenic acid (55.4 and 11.7 g/100g fat, respectively), phenolic compounds (11.2 mg/g DM) and antioxidant activity (85%) than those the others. In the third experiment, the effects of pioglitazone and walnut meal on dry matter intake, milk yield, blood metabolites and oxidative stress investigated. Total of 36 multiparous cows (3.2± 0.6 lactation, BCS 4 and 14022±1065 kg 305 d milk yield) were randomly allocated to the experimental groups. The experimental diets were basal diet for fresh dairy cows (CTR), 9.45% Walnut meal (WM) and 6 mg/kg BW pioglitazone (PGT). The diets fed during the first 21 d postpartum. The results showed that feeding PGT increased (P 0.05) DMI compared to the other groups. Milk yield and milk composition were not affected by experimental diets. The PGT group had higher (P 0.05) plasma insulin and lower (P 0.05) NEFA than the CTR group. The PGT group had the lowest (P 0.05) plasma BHBA at 21 d postpartum compared to other groups. Feeding pioglitazone decreased (P 0.05) plasma MDA and increased plasma TAC and SOD compared to the CTR and WM proups. The number of cows which ovulated during the first 21 d post calving was higher (P 0.05) in PGT than WM group. Cows fed PGT had lower (P 0.05) days to first ovulation than those the others. It was concluded that pioglitazone had positive effects on day matter itake, BCS change and oxidative status in high producing dairy cows with high BCS. Further studies with higher dairy cow are needed to investigate the effect of walnut meal as a natural antioxidant in dairy cows' feeding. Keywords: Pioglitazone, Walnut meal, Blood metabolite, Milk yield, Oxidative status, Fat cow.
برای بررسی اثر پسماند روغن کشی و پیوگلیتازون بر کاهش تنش اکسیداتیو و بهبود عملکرد تولید مثلی گاوهای شیری 3 آزمایش طراحی شد. در آزمایش اول اثر نمره ی وضعیت بدنی قبل از زایش و پتانسیل تولید شیر بر تغییرات نمره ی وضعیت بدنی، تولید شیر، متابولیت های خونی و وضعیت اکسیداتیو بررسی شد. به این منظور 100 راس گاو هلشتاین (میانگین شکم زایش 8/0±8/2) از 3 هفته قبل از تاریخ احتمالی زایش ارزیابی قرار شدند. گاوها براساس نمره‌ وضعیت بدنی قبل از زایش به دوگروه با نمره وضعیت بدنی متوسط (نمره‌ی 25/3 تا 75/3) و نمره وضعیت بدنی زیاد (نمره بیشتر از 4) و بر اساس تولید شیر 305 روزه در شیردهی قبل به دو گروه گاوهای با تولید متوسط (716 ±11358 کیلوگرم ) و تولید زیاد ( 597 ±14177 کیلو گرم) تقسیم شدند. گروه های آزمایشی شامل گاوهای: 1) نمره‌ی وضعیت بدنی متوسط و تولید شیر متوسط(MM)، 2) نمره‌ی وضعیت بدنی متوسط و تولید شیر زیاد (MH)، 3) نمره‌ی وضعیت بدنی زیاد و تولید شیرمتوسط (HM) و 4) نمره‌ی وضعیت بدنی زیاد و تولید شیر زیاد (HH) بودند. نتایج نشان داد غلظت پلاسمایی اسیدهای چرب آزاد (NEFA) و بتا هیدروکسی بوتیریک اسید ( BHBA ) درگاوهای دارای نمره ی وضعیت بدنی زیاد در مقایسه با متوسط، بیشتر (05/0P ) و فعالیت آنزیم های سوپر اکسیددیسموتاز (SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز (GSH-Px) کمتر (05/0P ) بود. غلظت انسولین خون در کل دوره ی آزمایش در گاوهای گروه HH کمتر (05/0P ) از گروه MH و در روز 7 آزمایش در گروه HH از گاوهای MH، HM و MM کمتر (05/0P ) بود. تولید شیر، شیر تصحیح شده بر اساس چربی (FCM )، شیر تصحیح شده بر اساس انرژی (ECM) و تولید چربی شیر تحت تاثیر نمره‌ی وضعیت بدنی قبل از زایش و پتانسیل تولید شیر قرار گرفت (05/0P ) و گاوهای HH تولید شیر بیشتری (05/0P ) داشتند. فاصله تا اولین فحلی در گاوهای گروه MM و HH بیشترین (05/0P ) مقدار بود و با گاوهای HM تفاوت معنی دار داشت. فاصله تا اولین تلقیح در گاوهای MM و HM تفاوت معنی دار (05/0P ) داشت. نرخ گیرایی کل در گاوهای با نمره ی وضعیت بدنی زیاد و تولید شیر متوسط (HM) بیشتر (05/0P ) از گاوهای با نمره ی وضعیت بدنی متوسط و تولید شیر متوسط (MM) بود. در آزمایش دوم ترکیب شیمیایی، فعالیت آنتی اکسیدانی و ارزش تغذیه ای کنجاله های گردو، فندق، بادام و کنجد با روش برون تنی ارزیابی شد. نتایج نشان داد پروتئین خام (1/48 درصد)، اسید چرب نا اشباع لینولئیک و آلفا- لینولنیک ( به ترتیب 4/55 و7 /11 گرم در 100 گرم چربی)، ترکیبات فنولی (2/11 میلی گرم تانیک اسید در گرم ماده خشک) و توان آنتی اکسیدانی (85 درصد) کنجاله گردو در مقایسه با دیگرکنجاله های دانه های روغنی بیشتر بود. در آزمایش سوم اثر مکمل سازی پیوگلیتازون و کنجاله گردو بر مصرف ماده خشک، تولید شیر، متابولیت های پلاسما و تنش اکسیداتیو در 36 راس گاو هلشتاین (میانگین شکم زایش 6/0±2/3) دارای نمره ی وضعیت بدنی زیاد (بیشتر از 4) و پتانسیل تولید شیر زیاد ( 1065 ±14022 کیلوگرم) بررسی شد. جیره های آزمایشی شامل جیره پایه گاوهای تازه زا (CTR)، جیره حاوی 45/9 درصد کنجاله گردو (WM) و جیره حاوی 6 میلی گرم پیوگلیتازون به ازای کیلوگرم وزن بدن (PGT) بود که از روز زایش تا 21 روز پس از زایش در اختیار گاوها قرار گرفت. مصرف ماده خشک در گروه PGT بیشتر (05/0P ) از سایر گروه ها بود (95/22 درمقابل 78/21 و 45/21 کیلوگرم در روز). تولید و ترکیب شیر تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفت. غلظت انسولین خون درگروه PGT بیشتر (05/0P ) ازگروه CTR (84/11 در مقابل 68/10) بود و با گروه WMتفاوت معنی دار نداشت. جیره ی پیوگلیتازون سبب کاهش (05/0P ) غلظت پلاسمایی NEFA در مقایسه با گروه CTR شد و گاوهای گروه WM از نظر غلظت پلاسمایی NEFA حد واسط دو گروه دیگر بودند. غلظت BHBA پلاسما در روز 21 آزمایش، در گاوهای تغذیه شده با GT در مقایسه با سایر گروه ها کمترین (05/0P ) مقدار بود. گروه PGT در مقایسه با سایر گروه ها، مالون دی آلدئید (MDA )کمتر (05/0P )، توان آنتی اکسیدانی کل ( TAC) و فعالیت SOD بیشتر (05/0P ) داشتند. درصد گاوهایی که تا روز 21 پس از زایش تخمک ریزی کردند، در جیره PGT در مقایسه با جیره WM بیشتر (05/0P ) بود. میانگین فاصله زمانی زایش تا اولین روز تخمک ریزی تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار گرفت و در گاوهایی که پس از زایش جیره PGT مصرف کرده بودند کمتر(05/0P ) از جیره های WM و CTR بود. تغذیه پیوگلیتازون اثر مثبتی بر مصرف خوراک، حفظ نمره ی وضعیت بدنی و وضعیت اکسیداتیو گاوهای با نمره ی وضعیت بدنی زیاد و تولید شیر زیاد داشت. علیرغم برخی اثرات مثبت مصرف کنجاله گردو به منظور بررسی اثرات دقیق تر آن به مطالعات بیشتر و تعداد دام بیشتر نیاز است. کلمات کلیدی : پیوگلیتازون، کنجاله گردو، وضعیت اکسیداتیو، نمره ی وضعیت بدنی، متابولیت های خونی.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی