Skip to main content
SUPERVISOR
Sabihe Soleimanianzad,Gholam-Reza Ghorbani,Hamid reza Rahmani
صبیحه سلیمانیان زاد (استاد مشاور) غلامرضا قربانی خراجی (استاد راهنما) حمیدرضا رحمانی (استاد راهنما)
 
STUDENT
Seyed Mohammad Javad Yaghoubi Hashjin
سیدمحمدجواد یعقوبی هشتجین

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده کشاورزی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1382
Flavonoid’s are one of diet component of domestic livestock in wild life, but, there is not enough information in area of importance that. In the first step, flavonoid’s components (FC) isolated from propolis by ethanol extraction. The extract analyzed for total flavonoid and phenolic components, in the second experiment. In third experiment, In vitro trial was performed to investigate the importance of flavonoid’s in the diet of ruminants. The In vitro incubations by using batch rumen culture procedures were conducted to study the effects of different levels of FC (140, 70, 35 and 17 ?g/ml) and alfalfa ethanol extract (AE) (44000 ?g/ml) on ruminal fermentation. Rumen fluid collected from two sheep fed diets contained (DM basis); 1) 100% alfalfa, 2) 50% alfalfa + 50% concentrate and 3) 20% alfalfa + 80% concentrate. Presence of FC in the incubation reduced (P 0.005) dry matter disappearance (IVDMD), NDF disappearance (IVNDFD), ADF disappearance (IVADFD), gas production, ammonia-N, and protozoa population in diets 1 and 2 in comparison with controls, but increased (P 0.005) IVDMD in diet 3 as AE as. Manner of ruminal fermentation is effect by flavonoid’s presence in diet. More research is essential to show importance of this component in ruminant food. In fourth experiment, Using 3 diet 1) 100% alfalfa, 2) 50% alfalfa+ 50% concentrate and 3) 20% alfalfa + 80% concentrate and a mixed culture of ruminal microorganisms, have been studied the in vitro effects of flavonoid components addition (140, 70, 35 and 17 ?g/ml) in compare with monensin (2.5 ?g/ml) on ruminal fermentation parameters. IVDMD, IVNDFD and IVADFD of ration 1 and 2, were decreased significantly (P 0.05) with all levels of FC and monensin in compared to control, but FC and monensin increased IVDMD in ration 3. Ammonia-N concentration and numbers of protozoa were decreased in a dose dependent manner of FC as monensin as. In the fifth experiment, in a completely randomized design 20 Holstein calves (7±2 d) in four groups received 7.3×10 -5 , 7.3×10 -6 , 3.6×10 -3 and 0 g/Kg BW of FC. The results showed that using FC affected (P 0.05) the weaning age and weight and also forage consumption after weaning, but without any effect on growth parameters. Serum IgG was not affected by FC. At 6 wk, control group had a higher concentration of IgM than did treatment calves (P 0.05). More research is essential to evaluate this component in calf’s nutrition.
ترکیبات فلاونوییدی بخشی از خوراکی بوده که در تغذیه ی سنتی و حیات وحش گیاه خواران اهلی از طریق مصرف علوفه ی سبز تامین می شده، اما با تغییر راه کارهای تغذیه ای و تلاش برای به حداقل رساندن مقدار علوفه در جیره ی این دسته از حیوانات، اهمیت این ترکیبات مورد توجه قرار نگرفته است. به این سبب در طی آزمایش اول و دوم ترکیبات فلاونوییدی از بره موم جداسازی شد و مقدار و نوع این ترکیبات مورد تجزیه قرار گرفت. درآزمایش سوم تاثیر ترکیبات فلاونوییدی بر تخمیر شکمبه مورد بررسی قرار گرفت. تاثیر افزودن چهار سطح ترکیبات فلاونوییدی (140، 70، 35 و 17 میکروگرم بر میلی لیتر) و یک سطح عصاره ی اتانولی یونجه (44000 میکروگرم بر میلی لیتر) نسبت به گروه شاهد (اتانول 80 درصد) در شرایط شبیه سازی محیط شکمبه در شرایط آزمایشگاهی با استفاده از مایع شکمبه ی دو گوسفند فیستوله شده عادت داده شده به هر یک از سه جیره ی 1) 100 درصد یونجه، 2) نسبت 50:50 یونجه به کنسانتره و 3) نسبت 20: 80 یونجه به کنسانتره مورد بررسی قرار گرفت. افزودن ترکیبات فلاونوییدی به محیط های کشت، شاخص های قابلیت هضم، گاز تولیدی، نیتروژن آمونیاکی و جمعیت پروتوزوآ را در جیره ی 1 و 2 نسبت به گروه شاهد کاهش داد، اما ناپدید شدن ماده ی خشک را همانند عصاره ی یونجه در جیره ی 3 افزایش داد. در آزمایش چهارم، توان و سودمندی استفاده از ترکیبات فلاونوییدی به جای ترکیبات یونوفری مورد بررسی قرار گرفت. شرایط شبیه سازی و نوع جیره ها همانند آن چیزی است که در تحقیق سوم توصیف شد. افزودن ترکیبات فلاونوییدی همانند موننسین شاخص های قابلیت هضم را به طور معنی داری (05/0P ) نسبت به گروه شاهد در جیره ی 1 و 2 کاهش داد، اما افزودن ترکیبات فلاونوییدی و موننسین درصد ناپدید شدن ماده ی خشک را در جیره 3 افزایش داد. غلظت نیتروژن آمونیاکی و جمعیت پروتوزوآ در یک الگوی وابسته به مقدار ترکیبات فلاونوییدی همانند موننسین کاهش یافت. در آزمایش پنجم، تاثیر ترکیبات فلاونوییدی بر شاخص های رشد و ایمنی هومورال 20 گوساله ی هلشتاین (2/1 ±2/37 کیلوگرمی) از سن 2± 7 روزگی تا 4 ماهگی در قالب یک طرح کاملا تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. به گوساله ها تا زمان شیرگیری به طور روزانه قرص های فلاونوییدی حاوی مقادیر 5- 10×3/7 (گروه 1)، 4- 10× 3/7 (گروه 2)، 3- 10×6/3 (گروه 3) گرم فلاونویید به ازای هر کیلوگرم وزن بدن خورانیده شد و گروه شاهد قرص های فاقد ترکیبات فلاونوییدی مصرف کردند. نتایج نشان داد که حضور ترکیبات فلاونوییدی در جیره ی گوساله های شیرخوار بر برخی شاخص های رشد موثر است، به طوری که مصرف این ترکیبات، وزن و سن شیرگیری را تحت تاثیر قرار داد (05/0P ). هم چنین مصرف ترکیبات فلاونوییدی در دوره ی شیرخوارگی مقدار مصرف علوفه را پس از شیرگیری تحت تاثیر قرار داد (05/0P )، اما بر دیگر شاخص های رشد بی تاثیر بود. افزودن ترکیبات فلاونوییدی نتوانست غلظت IgG سرم را در طی 8 هفته ی مورد بررسی نسبت به گروه شاهد تغییر دهد. خورانیدن تمام سطوح ترکیبات فلاونوییدی به گوساله های شیرخوار سبب شد تا مقدار IgM در هفته ی ششم به طور معنی داری (05/0P ) نسبت به گروه شاهد کاهش پیدا کند، اما در سایر هفته ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. این مجموعه از آزمایشات نگرشی نوین بر حضو

ارتقاء امنیت وب با وف بومی