SUPERVISOR
Ali Sadeghi sefidmazgi,Sadeghi Mohammad
علی صادقی سفیدمزگی (استاد مشاور) محمد صدقی (استاد راهنما)
STUDENT
Abolfazl Ansaripoor
ابوالفضل انصاریپور
FACULTY - DEPARTMENT
دانشکده کشاورزی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1393
TITLE
Optimisation of Japanese Quail Response to Dietary Metabolizable Energy, Lysine and Methionine + Cysteine Using Taguchi Method
The aim of the present study was to evaluate the effect of metabolizable energy, lysine and methionine + cysteine level on the performance of breeder quail, hatching eggs and performance of offspring. For this purpose, 630 Japanese quails (46-day old) randomly distributed (14 birds per cage) between 9 exprimental treatment with 5 replicates per treatment. Also, at 66 days old, 225 male Japanese quail were randomly assigned to 45 cages (5 birds per cage). The dietary treatments included three different energy levels (2700,2850 and 3000 kcal per kg), 3 different levels of lysine (0.88, 1.00 and 1.12 percent) and 3 different levels of methionine + cysteine (0.65, 0.75 and 0.85 percent) were fed to the japanees qouil of 9 weeks old. An orthogonal array layout of L9 (3 3 ) was chosen based on Taguchi method using minitab software. The egg production and average egg weight were recorded daily. Feed intake was measured on a weekly basis. All records, including the egg production, feed intake, egg weight, egg production efficiency and feed conversion ratio were analysed on a weekly basis. . The proper eggs for hatching were collected at the seventh, eighth and ninth weeks of experiment and were transferred to the incubator weekly. At the end of the incubation period, hatchability and average weight of day old chicks were measured. The first hatched chicks group were grown under a standard condithion with the same diet for 12 days. At days 12 of rearing period, average daily gain and feed intake were recorded for each 9 groups and feed conversion ratio was calculated.Results showed that in the first period of experiment, (week 7-10), the first level of energy had the highest egg production. Feed intake decreased with increasing levels of energy. The best feed conversion ratio between the energy levels in the first, second and third weeks belong to level 1, 3 and 3 respectively. The second level of lysine at this section, had the highest feed intake and egg production, but the best feed conversion ratio belong to birds fed with third level of lysine. In the first period between levels of methionine + cysteine, the first level had highest egg production, heaviest egg and the best feed conversion ratio. In the second period of experiment, the third level of energy had the highest egg production, the heaviest egg, the lowest feed intake and feed conversion ratio was the best. Also, the third level of lysine as well as in terms of increasing the egg production, feed conversion ratio was the best. The egg production and egg weight increased with increasing levels of methionine + cysteine at this period, and third level had the best feed conversion ratio. In the third period of experiment, the third level of energy had highest egg production, highest egg production efficiency and the best feed conversion ratio. The third level of lysine had the highest egg production efficiency and the best feed conversion ratio. At this period, third level of methionine + cysteine had highest egg production, heaviest egg and best feed conversion ratio. The hatch results showed that highest hatchability associated to third level of energy, second level of lysine and first level of methionine + cysteine. The heaviest weight of day old chicks belong to the third levels of energy, lysine and methionine + cysteine. The results which obtained from offspring showed that the best combination refered to the third levels of energy, and lysine and the second and third level of methionine + cysteine which had the highest daily gain and best feed conversion ratio. Generally, the results of this study indicated that the third level of energy, the third level of lysine and the first level of methionine + cysteine resulted in the optimum performance in the first experimental period (7-10week). The dietary including the third levels of energy, lysine and methionine + cysteine resulted in the best performance during second and third experimental periods. Keywords: Quail, Metabolizable energy, Lysine, Methionine + Cysteine,
مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل متابولیسم، لیزین و متیونین+ سیستئین جیره بر عملکرد تولیدی و جوجه درآوری بلدرچین ژاپنی انجام گرفت. برای این منظورتعداد630 قطعه بلدرچین ژاپنی ماده46 روزه به صورت تصادفی وبا تعداد یکسان (14 پرنده در هر قفس) بین 9 تیمار آزمایشی با 5 تکرار به ازاء هرتیمار توزیع شدند. هم چنین در سن 66 روزگی تعداد 225 قطعه بلدرچین نر بالغ نژاد ژاپنی به صورت تصادفی و با تعداد یکسان (5 پرنده درهر قفس) بین 9 تیمارآزمایشی و 5 تکرار در هرتیمارتوزیع شدند. تیمارهای غذایی شامل3 سطح مختلف انرژی (2850،2700و3000کیلوکالری در کیلو گرم)، 3 سطح مختلف لیزین (88/0، 00/1 و12/1 درصد) و3 سطح مختلف متیونین+سیستئین (65/0، 75/0و 85/0 درصد) بودند که درقالب یک آزمایش فاکتوریل جزئی L9 (3**3) تاگوچی در63 روز (9هفته) دوره تخم گذاری در اختیار پرندگان قرار داده شد. رکورد های مربوط به درصد تخم گذاری و وزن تخم به صورت روزانه ثبت شدند. مصرف خوراک به صورت هفتگی اندازه گیری شد. کلیه رکورد های عملکردی ازجمله درصدتخم گذاری، مصرف خوراک، میانگین وزن تخم، بازده تولید تخم و ضریب تبدیل تخم بصورت هفتگی گزارش شدند. تخم های قابل جوجه کشی از هفته هفتم، هشتم و نهم تخم گذاری روزانه جمع آوری و هفتگی به دستگاه جوجه کشی انتقال داده شدند. در پایان هر دوره جوجه کشی، درصد جوجه درآوری و میانگین وزن جوجه یکروزه اندازه گیری شد. جوجه های حاصل از هچ اول، تحت یک جیره ثابت و بمدت 12 روز پرورش یافتند. در پایان دوره 12 روزه پرورش، رکورد های مصرف خوراک و اضافه وزن روزانه اندازه گیری و ضریب تبدیل غذایی محاسبه شد. نتایج آزمایش نشان داد که در دوره اول، سطح اول(2700) انرژی، بالاترین درصد تخم گذاری را داشت. با افزایش سطح انرژی مصرف خوراک کاهش یافت. بهترین ضریب تبدیل در بین سطوح انرژی در هفته هفتم، هشتم و نهم بترتیب متعلق به سطح 1، 3و3 بود. سطح دوم(00/1 درصد) لیزین در این مقطع، بالاترین درصد تخم گذاری و بالاترین مصرف خوراک را داشت، اما بهترین ضریب تبدیل متعلق به سطح سوم(12/1 درصد) لیزین بود. دردوره اول بین سطوح متیونین+ سیستئین، سطح اول (65/0 درصد)، بالاترین درصد تخم گذاری، سنگین ترین تخم و بهترین ضریب تبدیل را داشت. در دوره دوم، سطح سوم(3000) انرژی بالاترین درصد تخم گذاری، سنگین ترین تخم، کمترین مصرف خوراک و بهترین ضریب تبدیل را داشت. هم چنین سطح سوم لیزین نیز به لحاظ افزایش درصد تخم گذاری، بهترین ضریب تبدیل را داشت. در این مقطع افزایش سطح متیونین+سیستئین، درصد تخم گذاری و وزن تخم را افزایش داد و در نتیجه سطح سوم بهترین ضریب تبدیل را داشت. در دوره سوم نیز سطح سوم انرژی بالاترین درصد تخم گذاری، بالاترین بازده تولید تخم و بهترین ضریب تبدیل را داشت. هم چنین سطح سوم لیزین نسبت به 2 سطح دیگر از درصد تخم گذاری بالاتری برخوردار بود و بهترین ضریب تبدیل را داشت. در این مقطع نیز سطح سوم(85/0 درصد) متیونین+سیستئین بالاترین درصد تخم گذاری، سنگین ترین تخم و بهترین ضریب تبدیل را داشت. نتایج حاصل از هچ ها نشان داد که بالاترین درصد جوجه درآوری مربوط به سطح سوم انرژی، سطح دوم لیزین و سطح اول متیونین+سیستئین می باشد. سنگین ترین وزن جوجه یکروزه متعلق به سطوح سوم انرژی، لیزین و متیونین+ سیستئین بود. نتایج حاصل از پرورش جوجه ها نشان داد بهترین جیره مادری متعلق به سطح سوم انرژی، سطح سوم لیزین و سطح دوم(75/0 درصد) و سوم متیونین+سیستئین می باشد که بالاترین افزایش وزن روزانه را درجوجه ها داشت و از طرف دیگر بهترین ضریب تبدیل جوجه ها را موجب شد. بطورکلی نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که استفاده از سطح سوم(3000) انرژی، سطح سوم لیزین و سطح اول متیونین+ سیستئین در دوره اول و استفاده از سطح سوم انرژی، سطح سوم لیزین و سطح سوم متیونین+ سیستئین در دوره دوم و سوم بمنظور بهینه سازی تولید و صرفه جویی در منابع می تواند کاربرد داشته باشد. کلمات کلیدی: بلدرچین، انرژی قابل متابولیسم، لیزین، متیونین+ سیستئین، درصد جوجه درآوری