Skip to main content
SUPERVISOR
Ebrahim Ghasemi,Mohammad Khorvash
ابراهیم قاسمی (استاد مشاور) محمد خوروش (استاد راهنما)
 
STUDENT
MARYAM SHAEMI BARZOKI
مریم شائمی برزکی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده کشاورزی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1394

TITLE

Investigating the effects of starter's texture and the inclusion time of forage on the performance of Holstein dairy calves
In order to investigate the interaction between the physical form of the starter based on barley grain and the time of provision of forage on the performance of Holstein dairy calves, 60 Holstein dairy Calves (body weight: 40 ± 2 kg) were used in a 70-day trial period (from 4 to 74 days of age). Each experimental treatment consisted of 15 calves (8 females and 7 males). The experiment was conducted in a complete randomised block design with a 2 × 2 factorial design including two forms of strter (mashed versus cracked) and two time of provision of forage (0 to 70 and 40 to 70 days of experiment). Experimental treatments included: 1) mashed starter with 4% wheat straw from 0 to 70 days of experiment, 2) mashed starter with 4% wheat straw from 40 to 70 days of experiment, 3) cracked starter with 4% wheat straw from 0 to 70 days of experiment, 4) cracked starter with 4 % wheat straw from 40 to 70 days of experiment. All calves were weaned at d 60 of experiment. Rumen fluid samples were collected via a stomach tube at d 35 and 70 of the study. There were no differences in starter intake among treatments during pre-weaning and post-weaning and overall period. Average daily gain (ADG) tended to be greater in cracked barley based diet compared to mashed based diets ( P = 0.06). Feed efficiency tended to be higher in calves supplemented with straw from 40 to 70 days of experiment ( P = 0.06) compared to those recived straw trough the experimental period. The final weight tended to be higher in cracked barley based starter ( P = 0.07) compared to mashed starter. No interaction was detected between the physical form of starter and time of provision of forage on the performance responces.( P 0.05) Ruminal pH and rumination time were higher in calves fed cracked barley based diets compared to mashed barley based diets. Interaction between starter physical form and the time of straw provision was significant as non-nutritional behaviors was greatest in mashed barley based diet supplemented with straw from 40 to 70 days of experient compared to other treatments ( P 0.01). Natural detergent fiber and organic matter digestibility and dry matter digestibility were higher in mashed starter ( P 0.01).In conclusion, the results indicated that cracked barley based diet with straw provision from 40 to 70 days of experiment resulted to improved performance and rumen development of dairy Holstein calves. Keywords : Holstein Calf, Starter diets, Straw, time
تحقیق حاضر به منظور بررسی اثرات متقابل بافت خوراک آغازین بر پایه جو وزمان ارائه علوفه بر عملکرد گوساله های شیرخوار انجام پذیرفت. در این آزمایش از60 رأس گوساله شیری هلشتاین (وزن بدن 2 ± 40 کیلوگرم) در دوره آزمایشی 70 روزه (از سن 4 تا 74 روزگی) استفاده شد. هر تیمار آزمایشی شامل 15 رأس (8 رأس ماده و 7 رأس نر) بود.آزمایش در قالب طرح پایه بلوک کاملاً تصادفی و آزمایش فاکتوریل 2×2 با دو بافت (آردی و بلغور شده) و دوزمان ارائه علوفه کاه (از0تا 70 و از 40 تا 70 آزمایش) انجام گرفت. تیمارها ی آزمایشی شامل : 1) جیره آردی به همراه 4 درصدکاه گندم از روز 0 تا 70 آزمایش 2) جیره آردی به همراه 4 درصد کاه گندم از روز 40 تا 70 آزمایش 3) جیره بلغور شده به همراه 4 درصدکاه گندم از روز 0 تا 70 آزمایش 4) جیره بلغور شده به همراه 4 درصدکاه گندم ازروز 40 تا 70 آزمایش بودند. در طول اجرای آزمایش گوساله ها به طور ثابت روزانه 5 کیلوگرم در روز شیر دریافت کردند و دسترسی آزاد به آب تازه و خوراک داشتند.تمامی گوساله ها در روز 60 آزمایش شیرگیری شدند. ماده خشک مصرفی، متوسط افزایش وزن و بازده خوراک روزانه محاسبه شد. هم چنین، در روزهای 35 و 70 از تعداد 7 راس گوساله در هر تیمار با استفاده از لوله مری مایع شکمبه گرفته شد. نتایج این مطالعه نشان داد، مصرف ماده خشک تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت، اثر بافت خوراک آغازین برافزایش وزن روزانه در کل دوره تمایل به معنی داری داشت (06/0 = P ) و بیشترین افزایش وزن روزانه مربوط به تیمارهای با جیره ی بلغور شده نسبت به جیره های آردی بود، تاثیر زمان ارائه علوفه بر بازده خوراک تمایل به معنی داری داشت (06/ 0= P ) و در تیمارهایی با تغذیه کاه از 40 تا 70 روزگی نسبت به تغذیه کاه از 0 تا 70 روزگی بالاتر بود. بود. وزن نهایی تحت تاثیر بافت قرار گرفت و در تیمارهای بلغور شده بالاتراز تیمارهای آردی بود (07/0 = P ). در مورد صفات عملکردی هیچ اثر متقابلی بین بافت خوراک آغازین و زمان ارائه علوفه مشاهده نشد.pH مایع شکمبه در 70 روزگی تحت تاثیر بافت خوراک آغازین قرار گرفت (05/0 P ) و در جیره های بلغور شده بالاتر از آردی بود. مدت زمان نشخوار در تیمارهای با جیره بلغور شده بالااز آردی بود (01/0 P ). اثر بافت ، زمان ارائه علوفه و اثرات متقابل آنها بروقوع رفتارهای غیر تغذیه ای معنی دار بود و در تیمارهای بلغور شده و مصرف کاه در کل دوره (0تا 70) کمترین بودند (01/0 P ). اثر بافت بر قابلیت هضم مواد مغذی معنی دار و در تیمارهای آردی بالاتر از تیمارهای بلغور شده بود (01/0 P ). عمق بدن در تیمارهایی با جیره های بلغور شده معنی دار و بالاتر از جیره های آردی بود (05/0 P ). به طور کلی در این آزمایش جیره های بلغور شده با مصرف کاه از 40 تا 70 روز آزمایش عملکرد بهتری را نشان دادند. کلمات کلیدی : گوساله هلشتاین، خوراک آغازین، کاه، زمان

ارتقاء امنیت وب با وف بومی