SUPERVISOR
Keikhosro Karimi,Ebrahim Ghasemi,Gholam-Reza Ghorbani
کیخسرو کریمی (استاد مشاور) ابراهیم قاسمی (استاد راهنما) غلامرضا قربانی خراجی (استاد مشاور)
STUDENT
Ahmad Khazemi najafabadi
احمد کاظمی نجفآبادی
FACULTY - DEPARTMENT
دانشکده کشاورزی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1394
TITLE
Effect of adding alfalfa hay or rumen contents in starter diet on rumen development and Performance of suckling calves
This study was conducted to investigate the effects of adding ruminal contents or fluid and alfalfa fodder on the starter feed on the performance, fermentation and development of rumen in Holstein infants. 48 male and female Holstein calves (mean weight 43 ± 3 kg) were completely randomized to treatments: 1) control starter, 2) starter containing 8 percent alfalfa fodder, 3) alfalfa containing 8 percent alfalfa fodder plus ruminal fluid transmissio and 4) starter containing 8 percent of rumen contents. Calves were introduced from the age of 5 days and were ablactated at 55 days. The contents of the rumen were transferred to the separator under dewatering pressure and into the vacuum dryer. Then it was dried at 60 ° C and pressure 10 kPa for 4 hours. The machine's output was negative for bacterial counting, including salmonella, total polymorphisms and I-coli. The ruminal fluid was taken to the calves from fistulated cattle for 5 days, and immediately after purification, it was immediately transferred directly to the mouth of the calves in question with a 20cc syringe. The results of data analysis showed that initial consumption, daily weight gain and body weight after ablactation and the whole period for the consumer group has dried ruminal contents were the highest and the lowest for the control group. Calves fed with ruminal fluid or alfalfa fodder feed had higher feed intake than calves in the control group after the ablactation. Transmission of ruminal fluid prior to the ablactating did not have an effect on starter consumption, daily weight gain and body weight, but after the ablactation, in proportion to the calves fed with control diet and the ration contains 8% of alfalfa forage were higher. In general, digestibility was significantly higher in calves fed with rumen content than calves in other groups. The protein digestibility of calves fed with ruminal fluid was significantly higher than the control group and alfalfa fodder. Regarding the behavioral patterns, starter feed including ruminal content and alfalfa fodder consumer calves had more ruminants and less non-nutritional behavior than calves in the control group. In terms of microbial population, the ruminal content feed and especially the ruminal fluid increased the rumen protozoan population, while the population of ruminal fungi with ruminal content feed was the most and the control group was the lowest, the population of protozoa and fungi in calves fed with alfalfa fodder was between the control group and the supplement group with ruminal content or fluid. The lowest rate of stool status was observed in the calves fed with the ruminal contents and fluid, the rectal temperature was higher in these groups. Overall, with the results, the presence of ruminal contents in the starter feed increased the calf's performance and health. Key words: ruminal content, ruminal fluid, ruminal microbial development, infant calves
این مطالعه به منظور بررسی اثرات افزودن محتویات یا مایع شکمبه و علوفه یونجه، در خوراک آغازین بر عملکرد، تخمیر و توسعه شکمبه گوساله های شیرخوار هلشتاین انجام گردید. شمار 48 راس گوساله نر و ماده هلشتاین (میانگین وزن 3±43 کیلوگرم) در قالب طرح کاملا تصادفی به تیمارهای :1) آغازین شاهد، 2) آغازین حاوی 8 درصد علوفه یونجه ، 3) آغازین حاوی 8 درصد علوفه یونجه به همراه انتقال مایع شکمبه و 4) آغازین حاوی 8 درصد محتویات شکمبه اختصاص یافتند.گوساله های از 5 روزگی وارد طرح و در 55 روزگی از شیر گرفته شدند. محتویات شکمبه با جداساز تحت فشار آبگیری و به دستگاه خشک کن تحت خلاء انتقال یافت سپس در دمای 60 درجه سانتی گراد و فشار 10 کیلو پاسکال به مدت 4 ساعت خشک گردید. خروجی دستگاه از لحاظ شمارش باکتری ها بیماری زا شامل سالمونلاها، کلی فرم ها و ای کولای ها منفی بود. مایع شکمبه جهت انتقال به گوساله ها از گاوهای فیستوله دار به صورت 5 روز یکبار گرفته و بعد از صاف کردن به وسیله یک سرنگ 20 سی سی بلافاصله مستقیما به دهان گوساله های تیمار مورد نظر انتقال داده شد. نتایج تجزیه داده ها نشان داد که مصرف آغازین، افزایش وزن روزانه و وزن بدن در قبل و بعد از شیرگیری و کل دوره برای گروه مصرف کننده محتویات شکمبه خشک شده بیشترین وگروه شاهد کمترین بود. گوساله های تغذیه شده با محتویات یا مایع شکمبه و علوفه یونجه بازده غذایی بیشتر از گوساله های گروه شاهد در پس از شیرگیری داشتند. انتقال مایع شکمبه در قبل از شیرگیری تاثیری بر مصرف آغازین، افزایش وزن روزانه و وزن بدن نداشت ولی در بعد از شیرگیری نسبت به گوساله های تغدیه شده با جیره شاهد و جیره حاوی 8% علوفه یونجه بیشتر بود. به طور کلی قابلیت هضم درگوساله های تغذیه شده با محتویات شکمبه به طور معنی داری بالاتر ازگوساله های گروه های دیگر بود. همچنین قابلیت هضم پروتئین در گوساله های تغذیه شده با مایع شکمبه به طور معنی داری بالاتر ازگروه شاهد و علوفه یونجه بود. در رابطه با رفتارشناسی گوساله های مصرف کننده خوراک آغازین حاوی محتویات شکمبه و علوفه یونجه نشخوار بیشتر و رفتار غیر تغذیه ای کمتری از گوساله های گروه شاهد داشتند. دور سینه و عمق بدن گوساله های تغذیه شده با محتویات یا مایع شکمبه در پایان دوره نسبت به گوساله های دیگر بیشتر بود. تخمیر شکمبه ای گوساله های شیرخوار تحت تاثیر تیمارها قرار گرفت و میزان کل اسیدهای چرب فرار و پروپیونات در گوساله های تغذیه شده با آغازین شاهد و محتویات شکمبه بالاتر نسبت به گوساله های تغذیه با علوفه یونجه یا مایع شکمبه بود. بیشترین میزان نیتروژن آمونیاکی در قبل و بعد از شیرگیری در گوساله های تغذیه شده با جیره شاهد و کمترین میزان آن در گوساله های تغذیه شده با محتویات شکمبه مشاهده شد. pH شکمبه با افزودن محتویات یا مایع شکمبه و علوفه یونجه در مقایسه با آغازین شاهد طی روزهای قبل و بعد از شیرگیری افزایش یافت. از لحاظ جمعیت میکروبی تغذیه محتویات شکمبه و بخصوص مایع شکمبه جمعیت پروتوزآهای شکمبه را افزایش داد در حالیکه جمعیت قارچ های شکمبه با تغذیه محتویات شکمبه بیشترین و در گروه شاهد کمترین بود، میزان جمعیت پروتوزآها وقارچ ها در گوساله های تغذیه شده با علوفه یونجه بینابین گروه شاهد و گروه مکمل شده با محتویات یا مایع شکمبه بود. بیشترین میزان گلوکز و نیتروژن اوره ای سرم خون در گوساله های دریافت کننده تیمار حاوی محتویات شکمبه وکمترین آن در در گروه شاهد قبل از شیرگیری بود کمترین نمره وضعیت مدفوع را گوساله های تغذیه شده با محتویات و مایع شکمبه مشاهده شد، دمای رکتوم هم در این گروه ها بالاتر بود. به طور کلی با نتایج به دست آمده، حضور محتویات شکمبه در خوراک آغازین باعث افزایش عملکرد و سلامتی گوساله ها شده است. واژه های کلیدی : محتویات شکمبه، مایع شکمبه، توسعه میکروبی شکمبه، گوساله های شیرخوار