Skip to main content
SUPERVISOR
Bahram Sharifnabi,Seyed Hamid Matinkhah
بهرام شریف نبی (استاد راهنما) سید حمید متین خواه (استاد مشاور)
 
STUDENT
Fahimeh Eslamynosratabadi
فهیمه اسلامی نصرت آبادی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده کشاورزی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1384
Salix and Populus are the most important genera of the family Salicaceae and most widely have been planted for farmland sheltering, wood and biomass production including biomass of pulp, fuel and forage. In addition, they are used for making baskets and cages, ornamentation and windbreaks. Recently, many clones of Salix and Populus are grown in short-rotation coppice (SRC) plantations for renewable energy. One of the major problems encountered in growing willow and poplar is the rust disease caused by Melampsora . This rust could cause losses of 30-40% dry matter and 60% stool death in susceptible clones. In order to identify species of Melampsora , twenty-two isolates were collected from Isfahan province. Details of macroscopic and microscopic characteristics in cooperate with molecular methods were used to identify the species of these isolates. Three species of Melampsora , including; M. salicis-albae on Salix alba , M. euonymi-capraearum on S. caramanica and M. magnusiana on Populus alba have been identified and the latter’s species are reported for the first time from Iran . Most isolates on Salix sp. identified as M. salicis-albae by morphological studies. Isolates KH1 and KH2 ( S. caramanica) are matrix nova for M. euonymi-capraearum . The other isolates which were colleced on P. alba identified as M. magnusiana . Urediniospores with evenly echinulate surface separate M. magnusiana from other species that are reported on poplar in Iran . DNA of all isolates was extracted by Abbasi et al . method. Two specific primers for Basidiomycetes, ITS1-F and ITS4-B were used and all isolates showed an 800-830 bp band. In order to study genetic variation three restriction enzymes, Eco RI, Hae III and Alu I were used. The restriction sites in the amplified DNA fragment were the same that showed PCR-RFLP couldn't determine the variation between species or in species. So this method isn't a reliable method for identifying parasitic Melampsora species on poplar and willows in Isfahan province. Amplified DNA fragment of urediniospores of four isolates on salix sp., one isolate on populus sp. and Caeoma sp. collected from Hamadan were sequenced. Then sequences
جنس‌های بید و صنوبر از تیره Salicaceae در اکثر مناطق جهان گسترش دارند. گونه‌های مختلفی از جنس‌های فوق در بازسازی طبیعی جنگل ها، حفاظت خاک و آب و نیز به عنوان گیاهان زینتی اهمیت دارند. با توجه به نیازهای روزافزون به چوب و به منظور پیشگیری از کمبود آن در تامین نیازمندی های صنایع جدید، کاشت این گونه درختان به منظور تولید چوب با ححم زیاد در مدتی کوتاه، یکی از اقدامات اساسی می باشد که در تمام کشورهای پیشرفته جهان مورد توجه قرار گرفته است. هم اکنون به دلیل توسعه سیستم تک کشتی و کشت رقم های با دوره رشد کوتاه مدت و حساس در مناطق مختلف دنیا بیماری برگی که در نتیجه حمله قارچ پارازیت اجباری Melampsora sp . حاصل می شود باعث کاهش محصول 40-30% ماده خشک درختان می شود. در این پژوهش زنگ Melampsora از شاخه، برگ و پاجوش های میزبان های گیاهی Salix alba ، S. caramanica و Populus alba در مناطق مختلف استان اصفهان جمع آوری گردید. ویژگی های ظاهری میزبان تلیومی از جمله شاخه، برگ، دمبرگ و گل آذین بررسی و گونه های فوق شناسایی گردید. سپس خصوصیات مورفولوژیک جدایه های زنگ جمع آوری شده با استفاده از کلیدهای موجود مورد بررسی قرار گرفت. اکثر جدایه ها با توجه به خصوصیات مورفولوژیک گونه M. salicis-albae تشخیص داده شدند. دو جدایه KH1 و KH2 از روی گونه بید S. caramanica جدا و تحت عنوان گونه جدید Melampsora euonymi-capraearum در ایران معرفی شدند. شش جدایه نیز از روی گونه Populus alba جداسازی شدند وتحت عنوان گونه جدید M. magnusiana شناسایی شدند. از مهمترین شاخصه های مورفولوژیکی این گونه برای تشخیص از دیگر گونه های شناسایی شده روی صنوبر در کشور تزئینات کاملا یکنواخت سطح اوردینیوسپورها و وجود خار در رأس آنها می باشد. پس از استخراج DNA ژنومی این جدایه ها از جفت آغازگر اختصاصی بازیدیومیست ها ITS1-F/ITS4-B برای تکثیر نواحی ITS1، ITS2، و توالی قسمتی از ژن18S ، توالی کامل ژن 5.8S و قسمتی از توالی ژن 28S استفاده گردید. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی بین جدایه های جمع آوری شده در استان اصفهان از سه آنزیم برشی Eco RI، Alu I ، و Hae III استفاده گردید لیکن هیچگونه تنوعی بین جدایه ها و حتی بین سه گونه شناسایی شده در روش PCR-RFLP مشاهده نشد. توالی یابی نوکلئوتیدی مناطق مورد نظر از طریق ایجاد همسانه با استفاده از پنج جدایه جمع آوری شده و یک جدایه اسیومی دریافت شده از موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، انجام گرفت. با بررسی های مولکولی صورت گرفته توالی جدایه های KH1 و KH2 کاملا با توالی جدایه های شناسایی شده به عنوان گونه M. salicis-albae یکسان بود. با توجه به تفاوت های قابل توجه مورفولوژیکی این دو جدایه و شباهت بالای مورفولوژیکی به گونه M. euonymi-capraearum مشخص می شود که تنها با تعیین توالی این نواحی نمی توان به دیدگاه جامع از تمام ژنوم دست یافت و برای داشتن یک دیدگاه درست درباره ژنوم بهتر است از تعیین توالی چند ژن استفاده کرد. از بین جدایه های معرفی شده به عنوان گونه M. salicis-albae نیز جدایه AB1 تفاوت قابل توجه و جدایه FL1 تفاوت اندکی نسبت به توالی گونه M. salicis-albae از (کشور انگلیس) داشت. در مورد جدایه BK

ارتقاء امنیت وب با وف بومی