Skip to main content
SUPERVISOR
مریم امیدی (استاد مشاور) رسول خسروی (استاد مشاور) محمودرضا همامی (استاد راهنما)
 
STUDENT
Gilda Shahnaseri
گیلدا شاه ناصری

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده منابع طبیعی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1394

TITLE

Landscape permeability and niche overlap of the grey wolf (Canis lupus) and golden jackal (Canis aureus) in Isfahan province
Carnivores, as focal species, play a significant role in ecosystems stability. In recent decades, increase in carnivore-human conflict has threatened the survival of these species. The assessment of species habitat requirements, landscape connectivity and the protection of biological corridors can ensure the long-term survival of focal and beneficiary species of an ecosystem. We investigated the level of spatial and trophic niche overlap between gray wolf and golden jackal in Isfahan province. Firstly, the landscape resistance surfaces were mapped as a function of 10 environmental and human variables using the ensemble distribution model. Due to the lack of data on dispersal movements of the studied species in Iran, we used different scenarios in relation to dispersal distances to evaluate how robust our predicted core patches are. We used resistant kernel and factorial least-cost path modelling to identify important core habitats and corridors between patches. We calculated the spatial niche overlap using the predicted distribution maps in different suitability thresholds. Also, the trophic niche overlap was assessed using scat analysis and Pianka’s niche overlap index. The results of predicted distribution maps showed that a large part of suitable habitats of ??the two species is located in central and western parts of the studied landscape. There was a high density of predicted corridors between Abbas-Abad Wildlife Refuge and Kahyaz Protected Area indicating significant role of these protected areas in maintaining landscape connectivity of carnivores. The results of trophic niche overlap showed that the abundance of domesticated ungulates, herbs and poultry was higher than other trophic items. This was attributed to the decrease in quality of natural habitats and the opportunistic nature of the studied species. The results of spatial and trophic niche overlap showed relatively high level of overlap between the two species (Schoener's D= 0.78; Pianka index=0.50). Our findings revealed that conserving these species requires integrated landscape-level management. As domestic animals constituted a considerable portion of the species diets, maintaining the quality of natural habitats should be considered in planning future conservation programs in order to mitigate human-wildlife conflict.
گوشت‌خواران به‌عنوان گونه های کانونی و به‌واسطه‌ی قرار گرفتن در رأس هرم غذایی نقش کلیدی در پایداری اکوسیستم‌ها ایفا می‌کنند. افزایش تعارض بین انسان و گوشت‌خواران در چند دهه ی اخیر بقای این گونه ها را با تهدیدات جدی مواجه ساخته است. در چنین شرایطی، شناسایی نیازهای زیستگاهی، برقراری ارتباطات سیمای سرزمین و حفاظت از کریدورهای مهاجرتی می‌تواند متضمن بقای درازمدت این گونه ها و همچنین گونه‌های هم بوم در اکوسیستم باشد. در این مطالعه سطح همپوشانی مکانی و غذایی دو گونه گرگ و شغال در زیستگاه های استان اصفهان ارزیابی گردید. در گام اول، سطوح مقاومت سیمای سرزمین به‌عنوان تابعی از 10 متغیر محیطی و انسانی و با استفاده از مدل اجماعی پراکنش تهیه شد. به دلیل کمبود اطلاعات در خصوص فاصله انتشار گرگ و شغال سناریوهای متفاوتی از فواصل انتشار مورد ارزیابی قرار گرفت. با استفاده از رویکرد کرنل مقاومت و مسیرهای حداقل هزینه فاکتوریل، سطح لکه های زیستگاهی هسته ای و مسیرهای مهاجرتی احتمالی شناسایی شد. درنهایت همپوشانی مکانی با استفاده از نقشه پراکنش زیستگاه دو گونه و با در نظر گرفتن آستانه های متفاوتی از مطلوبیت و همچنین همپوشانی غذایی با استفاده از روش آنالیز سرگین و محاسبه شاخص پیانکا محاسبه شد. نتایج پیش بینی پراکنش نشان داد بخش اعظمی از گستره زیستگاهی مطلوب دو گونه در محدوده مرکزی و غربی استان قرار می گیرد. مهم‌ترین کریدورهای مهاجرتی برقرارکننده ارتباطات سیمای سرزمین بین مناطق تحت حفاظت عباس‌آباد و کهیاز مشاهده شد که این موضوع نشان از نقش کلیدی این مناطق در حفظ ارتباطات سیمای سرزمین برای این دو گونه دارد. تحلیل هم‌پوشانی غذایی نشان داد که فراوانی سم‌داران اهلی، گیاهانکشت‌شده و طیور اهلی نسبت به سایر مهره‌داران وحشی بیشتر بوده و همین عامل می‌تواند نشان دهنده کاهش کیفیت زیستگاه‌های طبیعی باشد. نتایج هم‌پوشانی مکانی بر اساس شاخص Schoener's D و غذایی با استفاده از شاخص دوطرفه پیانکا نشان داد که بین دو گونه‌ی گرگ و شغال 78/0 هم‌پوشانی زیستگاه و 50/0 همپوشانی غذایی وجود دارد. یافته های این مطالعه گویای آن است که حفاظت از گوشت‌خواران نیازمند مدیریت یکپارچه لکه های زیستگاهی در سطح سیمای سرزمین است. همچنین با توجه به سهم حیوانات اهلی در رژیم غذایی گونه ها، حفظ کیفیت گستره های زیستگاهی طبیعی باهدف کاهش تعارض این گونه ها با جوامع انسانی باید در برنامه های حفاظتی گوشت‌خواران مدنظر قرار گیرد. کلمات کلیدی: زیستگاه‌های هسته‌ای، رژیم غذایی، کریدورهای مهاجرتی، مدل های پیش بینی پراکنش، هم‌پوشانی آشیان بوم شناختی

ارتقاء امنیت وب با وف بومی