Skip to main content
SUPERVISOR
محمد علی ادیبی (استاد مشاور) منصوره ملکیان (استاد راهنما)
 
STUDENT
Hamed Sharifi
حامد شریفی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده منابع طبیعی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1395

TITLE

Habitat selection and genetic diversity of Mellivora capensis in Iran
Abstrac Honey badger ( Mellivora capensis ) is one of the mustelidae’s species in Iran which is distributed from the South-west to South-east and also in some Central parts of Iran. Several factors including habitat destruction population in Iran. Understanding taxonomic status of the curerent populations in Iran and the genetic diversity within the and degradation and the reduction of prey populations have impacted its suitability modeling of the honey badger was conducted using MaxEnt species are essential tools for better conservation. In current study habitat model and 51 presence points. for the phylogenetic analysis, 10 samples were obtained from different area. DNA was extracted from all samples however only five samples had reasonable quality for next steps. Samples were amplified via PCR, using cytochrome b primers and then sequenced. Phylogenetic analysis were performed only on the two sequences obtained from Iranian samples and 38 sequences of other mustelid species. In the phylogenetic tree, the two Iranian honey badger were clustered as a sister to the African honey badger, showing suitability modeling of the honey badger showed that distance from the urban significant genetic diversity and identified as two haplotypes. Habitat area, average annual temperature and altitude had maximum effects on habitat to conduct more studies on the species, using large sample size to better selection. Due to little information available on the species, it is required identify genetic diversity and conservation status of the species. Keywords: Biodiversity, Mustelidae, Phylogenetic analysis, Habitat selection.
رودک عسلخوار ( Mellivora capensis ) یکی از گونه­های راسو سان کشور است که در مناطق جنوبی کشور از جنوب غربی تا جنوب شرقی و بخش­هایی از مرکز پراکنده شده است. عوامل مختلفی نظیر تخریب زیستگاه و کاهش طعمه باعث کاهش جمعیت رودک عسلخوار شده است. ارزیابی زیستگاه و همچنین شناخت جایگاه تبارشناختی این گونه برای حفاظت بهتر از آن لازم است. در این مطالعه مدلسازی زیستگاه رودک­عسلخوار با استفاده از 51 نقطه حضور و نرم­افزار MaxEnt 3.3 انجام شد. برای بررسی وضعیت تبارشناختی این گونه از 10 نمونه بافت رودک­عسلخوار استفاده گردید که از مناطق مختلف کشور جمع­آوری شده بود. استخراج DNA از نمونه­های مذکور انجام شد که 5 نمونه از کیفیت کافی برای تحلیل­های ژنتیکی بعدی برخوردار بود. نمونه­های حاصل با استفاده از آغازگر ژن سیتوکروم ­ b توالی­یابی شد و درخت تبارشناسی گونه با بهره­گیری از آزمون اتصال مجاور و 40 توالی که از ژن­بانک استخراج شد، ترسیم گردید. در درخت تبارشناسی حاصل، دو نمونه رودک­عسلخوار از ایران به­صورت شاخه خواهری با رودک­عسلخوار آفریقایی قرار گرفت که این دو نمونه تفاوت ژنتیکی معنی­داری با یکدیگر داشته و به عنوان دو هاپلوتایپ شناسایی شدند. مدلسازی مطلوبیت زیستگاه رودک­عسلخوار هم نشان داد که فاصله از مناطق شهری، میانگین دمای سالیانه و فاصله از پوشش جنگلی سهم بیشتری در مدل داشته و بر پراکنش این گونه تاثیرگذارترند. باتوجه به اطلاعات اندک موجود در مورد رودک­عسلخوار در کشور انجام پژوهش­های بیشتر روی این گونه و استفاده از نمونه­های ژنتیکی بیشتر جهت مشخص کردن تنوع­ژنتیکی و وضعیت حفاظتی گونه لازم است. کلمات کلیدی: تنوع زیستی، راسو‌سانان، رودک­عسلخوار، سیتوکروم b ، مدلسازی زیستگاه.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی