Skip to main content
SUPERVISOR
محمد علی ادیبی (استاد مشاور) سیده مرضیه موسوی (استاد مشاور) محمودرضا همامی (استاد راهنما)
 
STUDENT
Niloufar Lorestani
نیلوفر لرستانی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده منابع طبیعی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1397

TITLE

Modeling habitat suitability and connectivity of Pallas's cat (Otocolobus manul) in Iran
The Otocolobus manul is a small cat with a distribution that extends from northeastern China throughout Central Asia to the Caucasus and from the Himalayas to the southern border of the taiga forests. The Pallas' cat is present in small, isolated habitat patches that are declining due to habitat destruction, resulting in increasingly isolated populations and endangered sub-populations. To develop models of the species modeling was performed using four models including GLM, GBM, MaxEnt, and RF in habitat suitability an occurrence database was constructed. Habitat suitability Biomod2 package in R software. A total of 11 environmental variables were circuit theory model to evaluate Pallas cat’s habitat connectivity. The results selected for modeling through reviewing the literature and considering their importance for the species.The output of the models was entered into the electrical the northern border of Semnan province, the northeastern part of Tehran and of habitat suitability modeling showed that the suitable areas of Pallas cat in Iran include the northern areas of the southern border of Mazandaran province, methods had very high detection and Alborz provinces, the northern and central parts of North Khorasan and Khorasan Razavi, western and central regions of Isfahan province, South of Qom and Markazi provinces and central parts of Yazd and Kerman provinces. All modeling Keywords : iomod2, Circuit theory, Habitat modeling, MaxEnt, Pallas cat.
گربه پالاس ( Otocolobus manul ) گربه کوچکی از خانواده Felidae و زیرخانواده Felinae است که از شمال شرقی چین در سراسر آسیای مرکزی تا قفقاز و از هیمالیا تا مرز جنوبی جنگل‌های تایگا پراکنش دارد. گربه پالاس در لکه­های زیستگاهی کوچک و ایزوله حضور دارد که در اثر تخریب زیستگاه این مناطق رو به کاهش هستند، در نتیجه جمعیت­های این گونه به طور فزاینده­ای در حال منزوی شدن هستند و زیر جمعیت­های جدا شده با خطر انقراض مواجه­اند. در این مطالعه ابتدا با مرور منابع مناسب­ترین متغیرها برای مدل‌سازی زیستگاه گربه پالاس انتخاب گردید سپس مدل‌سازی مطلوبیت زیستگاه با اجرای چهار مدل GLM، GBM، MaxEnt، RF در پکیج Biomod2 در نرم‌افزار R و با بکار گرفتن 11 متغیر انجام گرفت، خروجی مدل­ها جهت ارزیابی ارتباطات زیستگاهی پالاس به مدل تئوری مدار الکتریکی وارد شد. نتایج مدل‌سازی مطلوبیت زیستگاه نشان داد مناطق مطلوب گربه پالاس در ایران شامل نواحی شمالی مرز جنوبی استان مازندران، مرز شمالی استان سمنان، شمال شرق استان تهران و استان البرز، قسمت­های شمالی و مرکزی استان خراسان شمالی و خراسان رضوی، نواحی غربی و مرکزی استان اصفهان، جنوب استان­های قم و مرکزی و بخش­های مرکزی استان یزد و کرمان می­باشد. تمامی روش­های مدل‌سازی دارای قابلیت تشخیص و صحت طبقه‌بندی بسیار بالایی بودند و مقایسه بین الگوریتم‌های مدل‌سازی نشان داد مدل Random Forest در مقایسه با سایر مدل­ها عملکرد قوی‌تری داشته است. دمای متوسط سالانه (bio1) و پراکنش پایکا ( Ochotona rufescens )، به‌عنوان طعمه اصلی گربه پالاس مهم­ترین عوامل مؤثر بر پراکنش این گونه بودند. نتایج حاصل از ارزیابی ارتباطات زیستگاهی نشان داد، بخش شمال شرقی و بخش غربی ایران، مانند غرب استان اصفهان حداکثر نفوذپذیری برای جابه‌جایی گربه پالاس را دارند؛ اما میان لکه­های زیستگاهی این گونه در خراسان رضوی و شمالی با خراسان جنوبی جریان­های ضعیف ارتباطی وجود دارد. همچنین جریان نسبتاً کمی بین لکه­های مطلوب مرکز اصفهان تا یزد دیده می­شود و ارتباط لکه­های زیستگاهی مناسب گربه پالاس در استان یزد و کرمان تقریباً صفر است. برای به حداکثر رساندن پایداری جمعیت گربه پالاس، تلاش­های حفاظتی باید بر روی حفظ و افزایش وسعت مناطق چهارگانه و همچنین محافظت از ارتباطات موجود بین زیستگاه­های مناسب پیش‌بینی‌شده باید در برنامه­های نظارتی آینده مورد ارزیابی قرار گیرند. کلمات کلیدی: تئوری مدار الکتریکی،گربه پالاس، مدل‌سازی زیستگاه، Biomod2، MaxEnt

ارتقاء امنیت وب با وف بومی