در اين پژوهش به بررسي ريزساختار و خواص مکانيکي و نيز مقاومت به خوردگي اتصالغيرمتشابه فولاد زنگ نزن آستنيتي 316 به فولاد زنگ نزن فريتي 405 پرداخته شده است.اتصال اين دو فلز با استفاده از 4 پرکننده پايه آستنيتي 316، 347 و 309 واينکونل82 انجام گرفت. براي بررسي ريزساختار و مشخصه يابي فلزات پايه، فلزات جوش وفصل مشترک ها از ميکروسکوپ الکتروني نوري، ميکروسکوپ الکتروني روبشي و آناليز پراشپرتو ايکس استفاده شد. همچنين بمنظور بررسي توزيع عناصر آلياژي در ريزساختار و بيندندريت ها از روش آناليز نيمه کمي EDS استفاده شد. خواص مکانيکي اتصال با استفاده از آزمون هاي ضربه،کشش، سختي و پانچ برشي مطالعه شد. در ادامه با انجام آزمون خوردگي سيکلي و غوطه وريدر محلول 1/0 مولار aCl و1/0 مولار H 2 SO 4 رفتار خوردگي اتصال هاي ايحاد شده و فلزات پايه مورد ارزيابي قرارگرفت. ارزيابي هاي انجام گرفته نشان داد که با توجه به ترکيب شيميايي پرکننده ها،ريزساختارهاي متفاوت با مقدار فريت دلتاي متفاوت در ناحيه جوشکاري شده بوجود ميآيد و توسط نسبت کروم به نيکل معادل مي توان آنها را از يکديگر تفکيک کرد. باافزايش عناصر فريت زا در ترکيب شيميايي، ساختار با دندريت هاي سوزني شکل و ظريف تريدر زمينه آستنيتي ايجاد مي شود که اين باعث بهبود خواص مکانيکي مي شود. همچنينآناليز ميکروسکوپ الکتروني روبشي بيانگر اين مطلب بود که استفاده از پرکننده هايي چون347 و 316 حاوي عناصر پايدار کننده تيتانيوم و نيوبيوم و موليبدن، سبب بوجود آمدنساختار ظريف تري از دانه بندي شده و با تشکيل کاربيد هاي نيوبيوم از بوجود آمدنترکيبات مضر چون کاربيدکروم جلوگيري و ناحيه عاري از کروم تخليه شده را بوجود مي آورند. نتايج آزمون کشش نشان داد که همه ي اتصال ها از قسمت ضعيف تراتصال که فلز پايه فريتي بود دچار شکست مي شوند و همه پرکننده ها از ديدگاه پذيرشاتصال مناسبي را ايجاد مي کنند . با توجه به اينکه مقدار چقرمگي در اتصال هايغير متشابه ترکيبي از چقرمگي ناحيه هاي متاثر از حرارت در هر دو سمت و فلز پايه وحوضچه جوش مي باشد، مقدار چقرمگي ايجاد شده براي پرکننده ها تقريبا نزديک به همبودند ولي براي پرکننده اينکونل به دليل وجود نيکل بالا در ترکيب شيميايي و انجمادکاملا آستنيتي، ناحيه اتصال، چقرمگي نسبتا بيشتري را نسبت به بقيه پرکننده هاايجاد مي کند. با توجه به نتايج آزمون ضربه مشخص شد که استحکام ضربه اتصال باپرکننده 347 نسبت به بقيه پرکننده ها بيشتر بوده که دليل آن وجود عنصر نيوبيوم درترکيب آن و مقدار متعادل تري از نسبت کروم و نيکل معادل در ترکيب اين پرکننده بود.نتايج آزمون سختي نشان داد که در دو طرف ناحيه هاي متاثر از حرارت، به دليل حرارتورودي زياد از حوضچه جوش شامل درشت شدگي دانه ها و کاهش استحکام سختي ايجاد شدهاست و همچنين اتصال هاي با پرکننده هاي 347 و 316 کمترين شيب غلظتي سختي را نسبتبه فلزات پايه بوجود آورد. آزمون پانچ برشي بيشترين استحکام تسليم و برشي را برايپرکننده 347 نشان داد. آزمون پلاريزاسيون چرخه اي نشان داد که با افزايش مقدارکروم به نيکل معادل، چگالي جريان خورگي به سمت مقادير منفي تر و پتانسيل خوردگي بهسمت پتانسيل هاي نجيب تر جابجا مي شود که البته درصد عناصر آلياژي موجود در ريزساختار و نوع ساختار انجمادي ايجاد شده در ناحيه اتصال تاثير زيادي بر رفتارخوردگي و تشکيل لايه محافظ رويين براي پرکننده هاي مختلف ايجاد مي کند. در اين بينبا توجه به نتايج و مشاهدات صورت گرفته، با احتساب ميزان رقت در جوشکاري هاي غيرمتشابهو ترکيب شيميايي پرکننده ها، اتصال هايي که نسبت کروم به نيکل معادل 4/1 و حاويعناصر آلياژي پايدار کننده و استحکام بخش بودند، ريزساختار ظريف تري از دندريت هابا فاصله ي بين بازوهاي دندريتي نزديک بهم و ريزساختار مطلوب تري از ديدگاهمکانيکي و خوردگي ايجاد مي کنند. کلمات کليدي فولاد زنگ‌نزن آستنيتي، فولادزنگ‌نزن فريتي، پانچ برشي، ميکروسکوپ الکتروني روبشي، پتانسيل خوردگي چرخه اي.