Skip to main content
SUPERVISOR
Mahin Mansoori,Nader Fathianpour,Hooshang Asadiharooni
مهين منصوري اصفهاني (استاد مشاور) نادر فتحيان پور (استاد راهنما) هوشنگ اسدي هاروني (استاد راهنما)
 
STUDENT
MINA AZARI
مينا آذري

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده معدن
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1389
The Sari Gunay epithermal gold deposit is located in northwestern Iran, southeast of Kordestan province and 60 Km northwest of the city of the Hamedan. Exploration activities have been focused on two hills called Sari Gunay and Agh Dagh that is one kilometer away from each other. The preliminary study in 1999 led to the detection of a hydrothermal alteration system covering an area of 16 square kilometers associated with gold, antimony and arsenic mineralization in Dacite, Andesite porphyry Oligo-Miocene and tuff units. At the outset the exploratory grid was focused on antimony–arsenic mine showing argillic, phyllic and intense local silica alterations. After a series of surveys, the region involving hydrothermal altered rocks and antimony–arsenic sulfide veins was identified as the favorable area for epithermal gold mineralization. Following completion of a sequence of exploratory phases the primary and most important steps towards any mining development required for any feasibility study are considered to include ore deposit modeling and simulation, geological and minable ore reserve estimation. Geostatistical simulation is considered as a powerful tool for quantifying the estimation uncertainties and associated risks emerged out of limited sample data enabling more accurate economical evaluation of inherited risks associated with deposit and further mine production and planning decisions. The main objective of this research is to build a 3D model consistent with the actual geology, reserve estimation, draw grade –tonnage curve and preliminary feasibility of Sari Gunay deposit. In this research, the possible presence of any spatial trend distributed among data was evaluated using scatter plot of grades along different spatial coordinates concluded with no meaningful spatial trends. A set of directional experimental variograms were computed to identify any gold mineralization anisotropy. Finally gold reserve estimation using ordinary and indicator kriging methods was carried out on a block model of 24*24*10m unit cell size which yielded a minimum estimation variance compared to other block dimensions. For reserve estimation of Sari Gunay deposit a 3D fractal simulation algorithm called SGFRACT was modified and employed. Grade tonnage curves for the above mentioned three methods were computed and compared. According to preliminary economic evaluations, a gold cut off grade value of 0.8 gr/tons was chosen for ore reserve estimation and economic assessments. The gold reserves using indicator kriging and fractal simulation methods were estimated as 288 and 200.8 tons respectively. A comparison of gold grade estimates throughout deposit spatial extent showed that fractal simulation results gives a better match with known tectonic and structural settings of the gold mineralization which is believed to be the main controlling factor of mineralization. Using a gold price of 1670 US$/Oz, the deposit was proved to be profitable with 922 M$ net cash flow and an IRR of 73 percent over 15 years mine life time. This profitable figure shows more than three times profit than the current interest rate on long time investments which is about 20%. To ensure the lowest confidence limit of profitability the pre-feasibility assessment was re-worked using the bottom price of 1000 US$/Oz. Again the computed NPV was positive and amounted to 61M$ with an IRR of 24% which was still well above current bank interest rate on long time investments. The same assessment using 1000$/oz for gold price and the annual interest rate of 15% yielded a positive NPV value of 179M$ which still attractive to investors. Finally based on the pre-feasibility study results given above, it is concluded that the profitability of Sari Gunay exploitation is highly justified.
محدوده طلاي ساري گوناي در شمال غربي ايران، جنوب شرقي استان کردستان و 60 کيلومتري شهر همدان واقع شده است. فعاليت هاي اکتشافي در منطقه بر روي دو تپه با نام هاي ساري گوناي و آق داغ که به فاصله يک کيلومتر از يکديگر قرار گرفته‌اند، متمرکز شده است. بررسي هاي ابتدايي در سال 1999 منجر به تشخيص يک سيستم آلتراسيون هيدروترمالي به وسعت 16 کيلومتر مربع همراه با کاني سازي طلا، آنتيموان و آرسنيک در داسيت ها و آندزيت هاي پرفيري اليگوميوسن و توف ها شد. محدوده اکتشافي متمرکز بر معدن آنتيموان – آرسنيک رگه اي همراه با آلتراسيون آرژيليک – فيليک و سيليسي‌فيکاسيون محلي شديد مي باشد. پس از بررسي هاي انجام شده، اين محدوده با سنگ هاي دگرسان شده هيدروترمالي و رگه هاي سولفيدي آنتيموان و آرسنيک به عنوان ناحيه مستعد براي کاني سازي طلاي اپي ترمال معرفي شد. اولين و مهم ترين بخش ارزيابي فني و اقتصادي هر کانسار پس از انجام مراحل مختلف اکتشافي آن، تخمين ذخيره کل زمين شناسي و بخش قابل استخراج کانسار و در نهايت شبيه سازي کانسار مي باشد. شبيه سازي زمين آماري با محاسبه ريسک و عدم قطعيت همراه با اندازه گيري ها امکان ارزيابي ها و بررسي هاي دقيق اقتصادي و در نتيجه طراحي و برنامه ريزي هاي توليد دقيق تر را فراهم مي کند. هدف از تحقيق حاضر مدلسازي سه بعدي منطبق با واقعيات،تخمين ذخيره و رسم منحني عيار – تناژ و بررسي فني – اقتصادي کانسار ساري گوناي مي باشد. در اين تحقيق ابتدا داده هاي اکتشافي موجود، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت، با رسم نمودار پراکندگي مقادير عيار طلا در مقابل محورهاي مختصات مشخص شد که داده ها روند قابل توجهي ندارد. با توجه به توزيع لاگ نرمال داده ها، از مقادير لگاريتم گرفته شد. سپس با رسم واريوگرام هاي لازم، ناهمسانگردي اين متغير بررسي شد و در نهايت با تعيين پارامترهاي لازم، تخمين ذخيره طلا با استفاده از دو روش کريجينگ معمولي و کريجينگ شاخص در يک مدل بلوکي 10×24×24 متري- که داراي کمترين واريانس تخمين در ميان ساير ابعاد بودند- در نرم افزار WinGslib انجام شد. با توجه به رگه اي بودن کانسار طلاي ساري گوناي از شبيه سازي فرکتالي نيز به منظور تخمين ذخيره استفاده شد. براي اين منظور کد فرترن تحت نام SGFract جهت شبيه سازي سه بعدي، اصلاح و بکار گرفته شد. منحني هاي عيار – تناژنتايج رسم شد و نتايج سه روش فوق مقايسه شد. براساس محاسبات اقتصادي انجام شده عيار حد 8/0 گرم در تن براي تخمين تناژ در نظر گرفته شد.با توجه به اينکه وزن مخصوص کانسنگ 67/2 مي باشد، ميزان تناژ طلا در روش هاي کريجينگ شاخص و فرکتال بترتيب معادل 288و 8/200 تن به دست آمد. مقايسه توزيع عيار طلا در گستره سه بعدي کانسار نشان داد که روش هندسه فرکتال تطابق بهتري با واقعيت هاي شناخته شده کانسار که توسط تکتونيک محلي کنترل شده است ارائه داده بطوريکه روند ساختاري گسترش کاني سازي در سطح وکاهش عيار در عمق را بهتر شبيه سازي مي نمايد. سپس به بررسي سودآور بودن کانسار پرداخته شد و با فرض قيمت 1670 دلار بر اونس براي طلا، مقدار ارزش خالص فعلي بيش از 922 ميليون دلار و نرخ بازگشت سرمايه 73 درصد (که بيش از سه برابر نرخ جذب سرمايه گذاري درازمدت (20 درصد) مي باشد) محاسبه شد. به منظور بررسي حساسيت سودآوري نسبت به تغيير قيمت طلا، قيمت طلا 1000 دلار در اونس در نظر گرفته شد که با اين شرايط ارزش خالص فعلي 61 ميليون دلار و نرخ بازگشت سرمايه 24 درصد خواهد شد که بازهم از نرخ جذب سرمايه گذاري درازمدت بالاتر است، همچنين با درنظر گرفتن نرخ جذب سرمايه گذاري 15 درصد و قيمت هر اونس طلا 1000 دلار، ارزش خالص فعلي بيش از 179 ميليون دلار محاسبه شد. بنابراين براساس برآوردهاي اقتصادي صورت گرفته به نظر مي رسد استخراج کانسار ساري گوناي از سودآوري قابل توجيهي برخوردار بوده وقوياً توصيه مي گردد.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی