Skip to main content
SUPERVISOR
Mahin Mansoori,Hooshang Asadiharooni
مهين منصوري اصفهاني (استاد راهنما) هوشنگ اسدي هاروني (استاد راهنما)
 
STUDENT
Vahed Soltani Semiromi
واحد سلطاني سميرمي

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده معدن
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1394

TITLE

Border-Demarcation of Ravar-Tabas sedimentary-hosted copper metallogenic belt by modeling its burial Jurassic-Cretaceous basin
As the second supplier of world's copper source, Sedimentary-Rock Hosted Copper (SHC) deposits are formed in hydrologically closed basins. In Central Iran, Red-bed type SHCs are concentrated in the contact of red and gray Garadu Formation sandstone. Many SHC deposit and mineral outcrops have been reported in the western and northern Lut block, central Iran. The mentioned area (Kashmar-Kerman and Tabas block) with a north-south trend, is known as Ravar-Tabas SHC Belt, but its exact location, width and border have not been determined yet. In this study, SHC's genesis and tectonic setting is explained and then the tectonic setting and geology of the Central Iran block are evaluated. An area of some 161,000 square km has been chosen (i.e., Kashmar-Kerman Zone and Lut block), as well as another 100quare km surrounding the Ravar and Tabas towns. Geological data (geologic maps and stratigraphic columns) were assembled and prepared for mapping potential sediment formations, and estimation its extended under the ground. All Garadu sandstone and its equivalents, were selected on the maps, then using stratigraphic columns the spread of these bedded layers was extrapolated, in this way a map of geologically (surface and burial) promising area was derived. In addition, the catchment areas were determined by topographic data. Then the total thickness of the Cretaceous to Quaternary sedimentary rocks (measured by geologic sections in some points) were extracted from the original digital elevation model (DEM) and the DEM of Jurassic surface was estimated Then, the Jurassic catchment was modeled using this DEM. In the next step, time-reversed tectonic data (major faults information) was applied over the Jurassic catchment border (by observational logic and Move software), the result was a reshaped catchment border. Then, the applied tectonic Jurassic basin and achieved geologic map were fitted together and compared with each other, so the promising geological map was verified and corrected at 3 points Finally, 23 field-checked deposit coordinates were located on the corrected and final map for validation checking, 18 points were settled inside the border and the rest were located outside the border (because these 5 targets belong to another zone or unknown tectonic events). The final concluded border map is presented at the end, and complementary studies (Remote sensing, geochemistry, sulfide supplier amounts such as organic materials, new first place proposal area, tectonic controllers, detailed geology and stratigraphy) have been suggested for improving this study in future
مس هاي رسوبي به عنوان دومين منبع مس زمين، در حوضه هاي بسته و در اثر چرخش شورآبه ها تشکيل مي شوند. در ايران مس هاي رسوبي از نوع طبقات قرمز و در کنتاکت ماسه سنگ هاي خاکستري و قرمز تشکيل مي شود. در ايران مرکزي و در دشت لوت و بيشتر در حاشيه غربي و شمال آن، ذخاير مس رسوبي در سازند گردو گزارش شده است. کمربند مس رسوبي راور-طبس با روند شمالي-جنوبي در زون شکسته کاشمر- کرمان و در بلوک طبس ايران معرفي شده است ولي حدود، پهنا و مرز اين کمربند مشخص نيست. در اين پژوهش ابتدا به بررسي دقيق شرايط تشکيل مس هاي رسوبي پرداخته، سپس محيط ايران مرکزي از لحاظ تکتونيکي و زمين شناسي معرفي شده است. محدوده اي به وسعت 161.000 کيلومتر مربع به طوري انتخاب شد که بلوک لوت و زون کاشمر-کرمان را پوشش داده و نيز تا شعاع چند صد کيلومتري شهرهاي راور و طبس، در محدوده باشد. داده هاي زمين شناسي شامل نقشه هاي سطحي و ستون هاي چينه شناسي، آماده سازي و تهيه شد و با استفاده از اين داده ها گسترش سطحي لايه هاي مستعد کاني سازي و سپس گسترش اين لايه ها در زير آبرفت و يا لايه هاي رسوبي ديگر به نقشه در آمد؛ ماسه سنگ هاي سازند گردو و همه معادل هاي آن، در نقشه هاي زمين شناسي انتخاب شد و با استفاده از ستون هاي چينه شناسي، گسترش اين لايه ها برآورد شد، به اين ترتيب نقشه محيط زمين شناسي مستعد براي تشکيل مس رسوبي تهيه شد. پس از آن با استفاده از داده هاي توپوگرافي، حوضه هاي آبريز فعلي ناحيه مورد مطالعه تعيين شد؛ با استفاده از ستون هاي چينه شناسي، ضخامت مجموع لايه هاي پس از ژوراسيک محاسبه و از سطح توپوگرافي فعلي کاسته شد و سطح جديدي با عنوان توپوگرافي ژوراسيک ناحيه، به دست آمد، با استفاده از اين لايه اطلاعاتي، حوضه آبريز ژوراسيک مدل سازي شد. در مرحله بعد داده هاي معکوس عددي تکتونيک، به کمک کنترل چشمي و نرم افزاري، بر مرز حوضه به دست آمده اعمال شد؛ نتيجه اين مرحله حوضه آبريز تغيير شکل يافته مرحله قبل بود. سپس مرز به دست آمده از نقشه ها و ستون هاي چينه شناسي، با مرز حوضه رسوب گذاري به دست آمده، انطباق داده و اصلاحات مورد نياز در 3 نقطه اعمال شد. در نهايت با کمک 23 نقطه بازديد شده، مرز به دست آمده کنترل و صحت سنجي شد (تعداد 18 نقطه در محدوده و بقيه به دليل واقع شدن در زون ديگر يا تغييرات ديده نشده تکتونيکي خارج از محدوده بود). در پايان نقشه نهايي و نيز پيشنهادهايي براي مطالعات تکميلي (دورسنجي، ژئوشيمي، کنترل کننده هاي تکتونيکي، تعريف محدوده اوليه متفاوت، مطالعه مقادير مواد آلي سولفيد کننده) ارائه شده است

ارتقاء امنیت وب با وف بومی