Skip to main content
SUPERVISOR
Hamid Mirmohamadi
سيدحميد ميرمحمدي (استاد راهنما)
 
STUDENT
Yaser Malekian
ياسر ملکيان

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده مهندسی صنایع
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1392
: In this Thetis, a two-echelon supplier-manufacturer system with finite production rate considering lead-time is proposed. Manufacturer supplies external demand with no shortage. It is assumed the lot size of manufacturer (second echelon) is m-factors of supplier’s (first echelon) and the supplier can supply the manufacturer’s lot-size in several shipments in a cycle of system. So, it is supposed that the production rate of supplier is greater than manufacturer’s. Planning an inventory program, joint production and interaction between the components of supply chain can enhance the customer service which leads to the component's profit in long term. Therefore, the proposed model aims to determine the optimal lot-size of each echelon such that the total cost of system is minimized. The problem studied through Average Cost and Net Present Value (non-approximated and approximated) approaches. First, the problem is studied regardless of lead-time, and the optimal value of the lot sizes and optimal number of shipments are determined through analytical relations. Then, it is shown that, through AC approach, lead-time is not affecting optimal values of decision variables. Next, the problem is studied through NPV approach and an MINLP model proposed for determining optimal values of decision variables. By approximation of MINLP objective function, via Maclaurin expansion, we found non-equivalency in problems with zero lead-time and non-zero lead-time. So, an exact algorithm is proposed to find optimal values of decision variables of approximated NPV approach. Numerical results shows that, in the problem with low to moderate lead-time, AC approach is more efficient than approximated NPV, and in the problem with considerable lead-time, approximated NPV approach has more efficiency.
0 چکيده در اين پايان نامه يک سيستم دو رده اي (دو سطحي) زنجيره تأمين «يک تأمين‌کننده- يک توليدکننده» بررسي شده است. نرخ توليد در هر دو رده محدود است. همچنين فرض شده است که بين ارسال دسته از رده ي اول تا رسيدن آن به رده ي دوم تأخير وجود دارد. همچنين اين امکان در نظر گرفته‌شده است که اندازه ي دسته ي توليدي توليد کننده (رده دوم) چند برابر اندازه دسته ي توليدي تأمين‌کننده (رده اول) باشد و توليدکننده بتواند در هر سيکل توليدي خود، چند بار (در چند محموله) از تأمين‌کننده کالا (مواد اوليه) دريافت کند و کمبود نيز مجاز نيست، به همين منظور در مفروضات مسئله، نرخ توليد تأمين‌کننده بيشتر از نرخ توليد توليدکننده در نظر گرفته‌شده است. تعامل و برنامه ريزي يک برنامه ي موجودي و توليد مشترک در بين اجزاي يک زنجيره تامين مي تواند باعث افزايش سطح خدمات و افزايش رضايت مشتري و به‌تبع آن افزايش سود اجزاء در بلندمدت گردد. بر اين اساس، در اين پژوهش، هدف، تعيين اندازه سفارش اقتصادي در هر رده به‌گونه‌اي است که هزينه ي کل سيستم کمينه گردد. مسئله مذکور توسط رويکردهاي هزينه ي متوسط و ارزش خالص فعلي با تقريب و بدون تقريب (با درنظرگيري مستقيم ارزش زماني پول در محاسبات توسط تبديل لاپلاس) مورد بررسي قرارگرفته و نشان داده شده است که از هم از ديدگاه رويکرد هزينه ي متوسط و هم از ديدگاه رويکرد ارزش خالص فعلي، مسائل با ضريب مصرف غير واحد، با نگاشت هاي مناسب، قابل تبديل به مسائل با ضريب مصرف واحد، هستند. ابتدا، مسئله با زمان تدارک صفر توسط رويکرد هزينه ي متوسط، با بررسي روابط تحليلي، حل شده و سپس نشان داده شده است که از ديدگاه رويکرد هزينه ي متوسط، زمان تدارک تاثيري بر مقدار بهينه ي متغيرهاي تصميم ندارد.در ادامه، مسئله با زمان تدارک صفر و غير صفر توسط رويکرد ارزش خالص فعلي بدون تقريب مورد بررسي قرار گرفته و يک مدل رياضي براي آن ارائه شده است. سپس، با استفاده از بسط مک لورن، مسئله با رويکرد ارزش خالص فعليِ تقريب شده، بررسي شده و هم در حالت زمان تدارک صفر و هم در حالت زمان تدارک غير صفر، پس از مشاهده ي ناهم ارزي، يک الگوريتم دقيق براي يافتن مقادير بهينه ي متغيرهاي تصميم، ارائه شده است. پس از بررسي و حل مسئله توسط رويکردهاي مذکور، خطاي رويکردهاي هزينه ي متوسط و ارزش خالص فعليِ تقريب شده مورد ارزيابي قرار گرفته است. نتايج نشان مي دهد، در مسائلِ با زمان تدارک صفر تا متوسط، رويکرد هزينه ي متوسط نسبت به رويکرد ارزش خالص فعلي تقريب شده، عملکرد بهتري از خود نشان مي دهد. همچنين در مسائل با زمان تدارک قابل توجه، رويکرد ارزش خالص فعليِ تقريب شده نسبت به رويکرد هزينه ي متوسط، عملکرد بهتري از خود نشان مي دهند.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی