Skip to main content
SUPERVISOR
Ali Zeinal Hamadani
علي زينل همداني (استاد راهنما)
 
STUDENT
Shadi Nekookhoo
شادي نکوخو

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده مهندسی صنایع
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1393
: Warranty is a contractual obligation that manufacturer gives to buyer on selling of every special product in a specified time frame. When a product failure occurs, according to warranty policy that is already considered, manufacturer should repair or replace the defective product. Type and degree of repairs during the period of warranty by the manufacturer that the product is made is effective on the cost of the warranty. In most warranty policy manufacturer performs some repairs at specified intervals. This strategy of repair, preventive maintenance (PM) is called. According to the aim off majority of businesses in maximize their profits, this issue that the reduction in warranty costs due to perform PM be greater than the cost of doing it, is important for manufacturer. Due to the complexity of products, when the basic warranty period at the time of product sales supplied, ends, customers prefer to for a certain period after the completion of this course, purchase the extended warranty. Previous studies have shown that warranty policy, on a two-dimensional framework based on the age and usage of the product, in order to increased competitive advantage and customer satisfaction must be developed. A closer examination of the issue, shows a research gap to link the basic and extended warranty. In this study, the effect of PM to reduce intensity of repairable products, is investigated. According to the upside of function of intensity of product failure to time and its usage and approaching to time and usage of two-dimensional warranty coverage, increase the risk of failure in fixed distance between two actions of PM and this occurrence can effect on producer cost. Therefore a mathematical relationship presented to variable intervals to perform PM, and we detected that this new strategy has better results to minimize the expected cost of the warranty, compared with periodic PM. It also follows that with the increasing marginal cost of PM, the expected cost of the warranty will be increased and in return the less number of PM actions done on products. On the other hand, the better repair on the product due to less PM actions and therefore increase the expected cost of the warranty.
چکيده ضمانت‌نامه يک تعهد قراردادي است که توليد‌کننده يا فروشنده در ازاي فروش يک محصول خاص به يک خريدار، بر عهده مي‌گيرد. به عبارت ديگر، هدف از ضمانت‌نامه پديد آوردن گونه‌اي مسئوليت در بازه‌ي زماني معين، براي توليد‌کننده است. زماني که در يک محصول خرابي اتفاق مي‌افتد، توليد‌کننده بنا به سياست ضمانت‌نامه‌اي که پيشاپيش درنظرگرفته است، اقدام به تعمير يا تعويض محصول معيوب مي‌کند. نوع استراتژي تعميرات، که از سوي توليد‌کننده در طول دوره‌ي ضمانت‌نامه بر روي محصول انجام مي‌شود، در هزينه‌ي ضمانت‌نامه مؤثر است. در اغلب سياست‌هاي ضمانت‌نامه، توليد‌کننده تعميراتي را بر روي محصول در بازه‌هاي زماني معين که از قبل برنامه‌ريزي شده است، در دوره‌ي ضمانت‌نامه انجام مي‌دهد؛ به اين استراتژي? تعمير، نگهداري و تعميرات پيشگيرانه گفته مي‌شود. با توجه به هدف اکثر بنگاه‌هاي اقتصادي در بيشينه کردن سود خود، اين موضوع که ميزان کاهش در هزينه‌ي ضمانت‌نامه‌ به‌واسطه‌ي انجام نت پيشگيرانه از هزينه‌ي انجام آن تجاوز کند، از سوي توليد‌کننده حائز اهميت است. با توجه به پيچيده بودن محصولات، هنگامي‌که دوره‌ي ضمانت‌نامه‌‌ي پايه که در زمان فروش محصول عرضه مي‌شود، به پايان مي‌رسد، مشتريان ترجيح مي‌دهند تا براي مدت زمان خاصي پس از اتمام اين دوره، ضمانت‌نامه‌ي توسعه‌يافته را خريداري نمايند. مطالعات قبلي نشان داده است که سياست ضمانت‌نامه بايد بر روي يک چارچوب دوبعدي بر‌اساس سن و کارکرد محصول، به‌منظور افزايش مزاياي رقابت در بازار و جلب رضايت مشتري توسعه يابد. بررسي دقيق ادبيات موضوع، وجود يک خلأ تحقيقاتي را در زمينه‌ي ارتباط بين ضمانت‌نامه‌ي دوبعدي پايه و توسعه‌يافته، جهت کمينه کردن هزينه‌ي ضمانت‌نامه، نشان مي‌دهد. بنابراين در اين پژوهش، ابتدا انواع روش‌هاي فرايند شکست‌هاي محصول تحت ضمانت‌نامه‌ي دوبعدي، تشريح شده و اثر نت پيشگيرانه بر روي تابع شدت شکست محصول تعميرپذير، بررسي مي‌گردد. سپس هزينه‌ي مورد انتظار ضمانت‌نامه‌ي دوبعدي از ديد توليد‌کننده در دوره‌هاي ضمانت‌نامه‌ي پايه و توسعه‌يافته، با اتخاذ سياست نت پيشگيرانه‌ي دوره‌اي، مدل‌سازي مي‌شود. همچنين تعداد بهينه‌ي فعاليت‌هاي نت پيشگيرانه‌ي دوره‌اي، تحت ضمانت‌نامه‌ي پايه و توسعه‌يافته به‌دست مي‌آيد. با توجه به روند صعودي تابع شدت شکست محصول نسبت به زمان و کارکرد آن و نزديک شدن به محدوديت‌هاي زمان و کارکرد دوره‌ي ضمانت‌نامه‌ي دوبعدي، احتمال بروز شکست در فاصله‌ي‌ ثابت بين دو فعاليت نت پيشگيرانه، افزايش مي‌يابد و اين موضوع مي‌تواند در افزايش هزينه‌هاي توليد‌کننده مؤثر باشد. بنابراين يک رابطه‌ي رياضي براي متغير کردن فواصل انجام نت پيشگيرانه، با استفاده از تابع شدت شکست محصول ارائه شده و نشان داده مي‌شود که اين استراتژي جديد، در کمينه کردن هزينه‌ي مورد انتظار ضمانت‌نامه، در مقايسه با رويکرد نت پيشگيرانه‌ي دوره‌اي، عملکرد بهتري را دارد. همچنين نتيجه مي‌شود که، با افزايش هزينه‌ي حاشيه‌اي استراتژي نت پيشگيرانه،‌ که از سوي توليد‌کننده تعيين مي‌گردد، هزينه‌ي مورد انتظار ضمانت‌نامه افزايش و در مقابل تعداد فعاليت‌هاي نت پيشگيرانه‌‌ي کمتري بر روي محصول انجام مي‌شود. از سوي ديگر، هرچه تعمير بهتري بر روي محصول انجام گيرد، از تعداد فعاليت‌هاي نت پيشگيرانه‌، کاسته شده و بنابراين در هزينه‌‌ي مورد انتظار ضمانت‌نامه کاهش ايجاد مي‌شود.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی