Skip to main content
SUPERVISOR
محسن سليماني امين آبادي (استاد مشاور) احمدرضا مختاري (استاد راهنما) مرتضي طبايي (استاد راهنما)
 
STUDENT
Nasser Aminizadkovij
ناصر اميني زادکويج

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده معدن
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1390
Mineral deposits characterized by outcropping hard-rock mineralization are well explored and currently being depleted. Consequently, mineral exploration is increasingly focusing on areas where thick layers of overburden conceal potential mineralization. Critical to the development of successful predictive exploration techniques in these areas is an understanding of processes that lead to trace element dispersion and re-concentration, and thus mediate the formation of surface and near surface expression of buried mineralization. To generate an understanding of the relationship between microorganisms, their geochemical environment and processes relevant to mineral exploration, “exploration geomicrobiology” has emerged as a new area of research. The primary purpose of this study was to survey the possible relationship between soil bacterial populations with mineral deposit occurrence underground in order to find a biogeochemical index in mineral exploration. Irankouh Pb-Zn mining area was selected as the sampling site. In this study firstly, modeling of small Tapehsorkh mineralization was completed by employing core drills results and then soil sampling transects were selected. All soil samples were collected from 10-30 cm depth to avoid surface contamination and rock samples from non-weathered rock. The samples were divided into two parts for chemical and microbial analyses. Geochemical samples were prepared and total metal analyzed using inductively coupled plasma atomic emission spectroscopy (ICP-OES). Bacterial count of the total population, microbial respiration and soil chemical characteristics such as pH and electrical conductivity were measured in all samples. The results of the counting of soil bacteria were showed a ltr"
ميکروارگانيسم ها و به طور ويژه باکتري‌ها به دليل حضور در اکثر محيط ها، تنوع اشکال زندگي در روي زمين، فراواني در خاک و توانايي هاي متابوليسم فوق العاده، مي توانند اثرات ويژه و اساسي بر روي خاک سطحي داشته باشند. ارتباط و چگونگي فرآيندها و جريان‌هاي حاکم بين ريز جانداران و زمين در شاخه اي از علم به نام ژئوميکروبيولوژي بررسي مي‌شود. کار آيي روش ژئوشيمي اکتشافي، در شناسايي نهشته هاي کم عيار و پوشيده با مواد آبرفتي، ذرات آواري، يخچالي و خاک است. اين روش به ويژه براي نهشته هايي که شناخت ماکروسکوپي آن‌ها غيرممکن، يا تعيين محل و موقعيت آن‌ها مشکل است – مانند نهشته هاي پنهان – مفيد است. در مورد اين نواحي، روش هايي موفق هستند که با آگاهي از فرآيندهاي منتهي به پراکندگي و تمرکز عناصر کمياب در سطح يا نزديک سطح، بتوانند ارتباطي را بين اين فرآيندها با کاني سازي پنهان، بيان کنند. به همين دليل از جمله روش‌هاي مورد استفاده در اکتشاف ذخاير پنهان روش هاي وابسته به کشت آزمايشگاهي ميکروارگانيسم هاست. اين فنون همان روش‌هاي کلاسيک ژئوميکروبيولوژي اکتشافي هستند که با استفاده از محيط‌هاي متفاوت کشت مصنوعي، سرشار از عناصر غذايي، ميکروارگانيسم هاي نمونه خاک را تقويت، خالص‌سازي و جدا مي کنند. هدف اوليه اين مطالعه اين بوده است که با مطالعه جمعيت باکتريايي نمونه هاي خاک بتوان ارتباطي را بين آن ها با کاني زائي که در عمق انجام‌شده است، پيدا و از آن به عنوان يک معرف بيوژئوشيميايي در اکتشاف ذخاير استفاده کرد. اين تحقيق در محدوده معدن سرب و روي ايرانکوه، در جنوب غرب اصفهان انجام‌شده است. در اين تحقيق با استفاده از داده هاي مغزه هاي حفاري شرکت باما، مدل‌سازي انجام شد و با توجه به نتايج به دست آمده، 3 پروفيل نمونه برداري مشخص گرديد. سعي بر اين شد که پروفيل نمونه برداري عمود بر رگه کاني زايي قرار گيرد. سپس نمونه برداري خاک از دو پروفيل از عمق 10 الي 30 سانتي‌متري و نمونه هاي سنگي از سطح غير هوازده سنگ جمع آوري شدند. سپس نمونه ها به آزمايشگاه جهت انجام مطالعات ژئوشيميايي و ميکروبيولوژي انتقال داده شدند. سپس نمونه ها به دو قسمت جهت انجام آناليز هاي شيميايي و ميکروبي تقسيم شدند. نمونه هاي آماده سازي شده ژئوشيميايي به روش ICP-OES مورد آناليز قرار گرفتند و نمونه هاي دسته دوم بعد از انجام مراحل آماده سازي تحت آزمايش شمارش جمعيت کل باکتريايي، تنفس ميکروبي و برخي خصوصيات شيميايي خاک مانند pH و هدايت الکتريکي قرار گرفتند. نتايج به دست آمده از شمارش جمعيت باکتري هاي خاک مويد انطباق يک دسته از کلوني هاي باکتريايي با رنگ شاخص قرمز رنگ با منطقه ي کاني زايي بود. نتايج آناليز شيميايي، هيچ کدام از عناصر آنومالي خاصي را به صورت شاخص بر روي منطقه آنومالي نشان ندادند ولي با استفاده از روش هاي تفسير PCA، ضريب همبستگي و SDD منطقه ي کاني زايي مشخص گرديد. با مقايسه نتايج به دست آمده از دو روش آناليز شيميايي و ميکروبي مي توان نتيجه گرفت که آناليز ميکروبي مي تواند به عنوان يک روش مکمل در اکتشاف ذخاير پنهان به کار رود. بنابراين پيشنهاد مي شود به دليل پتانسيل بالاي ژئوميکروبيولوژي در آشکار سازي آنومالي هاي نهفته، در مناطق مستعد به نهشته هاي پنهان از اين روش استفاده گردد.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی