Skip to main content
SUPERVISOR
حسین زینلی (استاد مشاور) مجید طالبی (استاد راهنما)
 
STUDENT
Mohammadreza Raisi nafchi
محمدرضا رئیسی نافچی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده کشاورزی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1389
Damask rose ( Rosa damascena Mill., Rosaceae) is one of the oldest rose species and important species as a source of rose oil and rose water grown in Iran. At present, this plant is cultivated throughout the world for ornamental, medicinal, culinary and fragrance purposes. Genetic variation of this species can help breeders to conducting the breeding programs. Molecular markers with capability to appear cytoplasmic inheritance and targeting of coding sequences can help to 0.09; P 0.001) with a fairly gene flow. Among 25 primer pairs used in cR analysis, 13 primers were amplified polymorphic bands with a number of two alleles per primer. The mean of PIC, the average values of Nei's gene diversity and Shannon’s information index were 0.1, 0.16 and 0.28, respectively. Dendrogram constructed using Jaccard’s similarity coefficient and UPGMA method in cR data was divided the genotypes into three main groups. The results of principal component analysis (PCA) were showed that the first three components accounted for 61.74% of the total variation, indicating that both of PCA and clustering method can be appropriate to study of the cR data. In addition, the data obtained from SRAP and cR markers were combined and the dendrogram was plotted by UPGMA method. This dendrogram clustered the genotypes in separate groups, as well as SRAP result. It can be concluded that SRAP is an effective marker system in compared to cR for studying genetic diversity and relationships among R. damascena genotypes and the results from SRAP marker were more corresponded to geographical distribution of R. damascena genotypes in Iran. Key words : Rosa damascena; Genetic variation; SRAP; cR; Iran
گل محمدی ( Rosa damascena Mill., Rosaceae) از مهمترین رزهای دنیای قدیم و یکی از مهم ترین گیاهان معطر است که زادگاه آن فلات ایران می باشد. این گیاه در سرتاسر جهان به منظور استفاده در زمینه های دارویی، آرایشی، آشپزی و عطر سازی کشت می شود. با توجه به تنوع فراوان صفات مورفولوژیکی در بین توده‌های بومی گل محمدی در ایران، بررسی تنوع ژنتیکی این ژنوتیپ ها می تواند در حفظ ذخایر ژرم پلاسم این گیاه و کمک به برنامه های اصلاحی موثر باشد. به نظر می رسد که استفاده از نشانگرهایی که بخش های کد شونده ژنوم را تکثیر می‌نمایند و همچنین نشانگرهایی که قادر به نشان دادن وراثت سیتوپلاسمی گل محمدی باشند، می تواند کمک بیشتری در بررسی تنوع موجود بین ارقام مختلف گل محمدی نماید. به این منظور در این تحقیق از نشانگر SRAP که ترکیبی از سادگی، قابلیت اطمینان بالا، پوشش متوسط سرتاسری ژنوم و با قابلیت تکثیر نواحی کدشونده در ژنوم است، و همچنین نشانگر cRکه علاوه بر هم‌بارز بودن و قابلیت تکرارپذیری، قادر به نشان دادن وراثت سیتوپلاسمی نیز می باشد، استفاده شد. تعداد 44 ژنوتیپ گل محمدی از نواحی مختلف کشور جمع آوری شد و پس از استخراج DNA از برگ تازه و تعیین کمیت وکیفیت DNA استخراج شده، در واکنش‌های PCR استفاده شد. از مجموع 15 جفت آغازگر SRAPمورد استفاده 245 نوار حاصل شد که از این تعداد 203 (76 درصد) نوارها چند شکل بودند. میانگین مقدار PIC 3/0 بدست آمد که نشان دهنده قدرت مناسب نشانگر SRAP در بررسی تنوع ژنتیکی گل محمدی است. تجزیه خوشه ای با روش Neighbor-Joining برخی از ژنوتیپ‌های استان های همجوار را درکنار هم قرار داد که نشان دهنده سازگاری ژنوتیپ های مختلف به شرایط محیطی هر منطقه می باشد. تجزیه هماهنگ اصلی نیز نشان داد که 3 مولفه اول در مجموع 75/26 درصد از کل تغییرات را توجیه می کنند، بنابراین روش تجزیه خوشه‌ای به عنوان بهترین روش برای ارزیابی تنوع ژنتیکی بین ژنوتیپ های گل محمدی ایران با استفاده از داده های SRAP است. تجزیه واریانس مولکولی داده‌های SRA بر اساس منشأ جغرافیایی نشان دادکه اختلاف بین گروه‌ها معنی‌دار است (Fst = 0.09 و P 0.001) و جریان ژنی مناسبی بین گروه ها وجود دارد. در مجموع نشانگر SRAP از کارایی لازم جهت تفکیک ارقام گل محمدی برخوردار بود. در نشانگر cR نیز از بین 25 جفت آغازگر مورد استفاده، 13 جفت آغازگر که تکثیر مناسبتری داشتند انتخاب شدند. تعداد آلل‌های تکثیر شده توسط هر کدام از این جفت آغازگرها دو عدد بود و میزان هتروزیگوسیتی مورد انتظار، محتوای اطلاعات چند شکل و شاخص شانون به ترتیب 1/0، 16/0 و 28/0 بدست آمد. دندروگرام داده های حاصل از نشانگر‌ cR با استفاده از ماتریس شباهت جاکارد و روش UPGMA توانست ژنوتیپ‌ها را به سه گروه اصلی تقسیم‌بندی کند. تجزیه به مؤلفه های اصلی نشان داد که سه مولفه اول در مجموع74/61 درصد از کل تغییرات را توجیه می نمایند که به طور کلی تغییرات نسبتا مناسبی را توجیه کرده اند بنابراین به نظر می رسد که استفاده از هر دو روش تجزیه به مؤلفه های اصلی و تجزیه خوشه ای برای داده های نشانگر cR مناسب باشد. علاوه بر این در این پژوهش برای بررسی کاربرد ماهیت هر دو نشانگر به طور همزمان و به منظور تعیین دقیق تر تفاوت‌ها‌ و شباهت‌های موجود بین ژنوتیپهای مورد مطالعه، داده‌های این دو نشانگر با هم ترکیب شده و به صورت یک نشانگر ترکیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. دندروگرام حاصل از ترکیب داده‌های دو نشانگر، ژنوتیپ ها را در گروه های جداگانه ای قرار داد و با نتایج نشانگر SRAP تطابق مناسبتری داشت. به طور کلی نشانگر SRAP از قدرت مناسب تری جهت تشخیص چند شکلی بین ژنوتیپ های مورد مطالعه نسبت به نشانگر cRبر خوردار بود و نتایج حاصل از آن تطابق بهتری با توزیع جغرافیایی ژنوتیپ های گل محمدی داشت. کلمات کلیدی: گل محمدی، تنوع ژنتیکی، cR،SRAP، ایران

ارتقاء امنیت وب با وف بومی