Skip to main content
SUPERVISOR
حسین ایزدان (استاد راهنما) مهناز اتحاد توکل (استاد مشاور) سیدعبدالکریم حسینی (استاد مشاور)
 
STUDENT
Fatemeh Karimpoor
فاطمه کریم پور

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده مهندسی نساجی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1389

TITLE

Assessment of the Texture of Images Using Psychophysical Methods
Texture matching of a sample is one of the important factors for blending in with their surroundings. It has long been debated that which of the colour-texture matching of the background, matching strategy, or disrupting the shape of a sample, disruption strategy, is more important for hiding a sample in an environment. Previouse researches based on the human visual knowledge have shown that detection is mainly influenced by the matching strategy and recognition is affected mostly by the disruption strategy. It is believed that the traditional patterns designed for hiding out in an environment is not effective enough, due to the fact that the boundary of the blobs of the patterns are smooth. This research is focused on designing the texture of the pattern in a way that it merges in the chosen background more effectively than the traditional patterns. To do so, six images of target area with different fractal surface characteristics were chosen and considered as backgrounds for psychophysical experiments and they fractalised in gray scale via fourier transfer technique. Using fourier transfer technique, the ? value, which is often used as a mathematical measure of image texture and its perceptual correlates that has a linear relationship with fractal dimension of the image, is calculated. Then, an artificial power spectrum (P) is obtained by applying the ? value in an appropriate formula. A new amplitude and phase spectrum is calculated by the P value, and finally a new fractalised image is obtained by an inverse fourier transfer technique. The colour of the fractalised images then reduced in four colour by a k - means method and digitalised. Employing a characterised LCD a photo simulation experiment was made and by conducting of two different psychophysical methods, detection and priority techniques, twenty - four observers with normal vision assessed the hiding efficiency of the three patterns, fractalised pattern, fractal colour reduction digitalised pattern and traditional pattern or non-fractalised pattern. In detection psychophysical experiment the observers were asked to click on the patterns if they manage to see them. In this experiment, the patterns had been randomly shown on the different locations of the backgrounds and the average of the detection times were recorded by the program. In the priority psychophysical experiment, the three patterns were displayed on each the backgrounds simultaneously and the observers were asked to sort them on the basic of their capability of blending in with their background. In the detection psychophysical experiment, in few cases it seemed that the observers detected the patterns in a way which did not follow the general conclusion of the research, i.e. the fractalised patterns due to having the same fractal dimensions with their backgrounds are the best. Further research on these cases showed that for them the surface characteristics of the fractalised patterns and one for the exact area of the backgrounds, where the patterns lie on, were very different and therefore, the general conclusion of the research has not been violated. Key Words: digital camouflage, fourier transform, fractal, fractal dimention of image, psychophysics.
همانندی بافتار نمونه ها با محیط پیرامون خود، یکی از روش های پنهان سازی آن ها در محیط است. سالیان متمادی طراحان تلاش بر همانند کردن پس زمینه یا به هم ریختن شکل زمینه برای استتار اشیا داشته اند. آزمایش ها نشان می دهد که فرآیند کشف، اکثراً از همانندی پس زمینه و تشخیص، از اخلال در شکل تأثیر می پذیرد. همانندی پس زمینه با توجه به رنگ و بافتار به دست می آید و اخلال در شکل با تغییر در هندسه ی شکل هدف. با توجه به این که اشیا و مصنوعات ساخت دست بشر دارای زوایای منظم و طرح و انحنای خاصی هستند، و با توجه به اینکه پدیده های طبیعی از یک الگو و شکل خاصی تبعیت ننموده و دارای اشکال نامنظم و بی قاعده هستند، در این تحقیق سعی شده با شکستن و به هم ریختن زوایا و ابعاد منظم هندسی میزان موفقیت طرح استتاری تولیدی را در مقایسه با طرح استتاری موجود در کشور، بالا برد. به علاوه کارایی هر طرح استتاری به محیط پیرامون آن وابسته است. در نتیجه کپی برداری از طرح های استتار دیجیتالی کشورهای دیگر و کاربرد آن در موقعیت های اقلیمی متفاوت کشور خود به هیچ عنوان منطقی به نظر نمی رسد. از این رو در تحقیق حاضر 6 تصویر از محیط های مختلف جنگلی انتخاب و بعد فرکتالی آن ها از روش طیف فوریه سطح تصویر، تخمین زده شد. با توجه به بعد فرکتالی هر کدام از تصاویر، طرح فرکتالی مربوطه در سطح خاکستری ایجاد شد. سپس کاهش رنگ و دیجیتالی کردن بر طرح فرکتالی اعمال گردید. آنگاه طی دو آزمون جداگانه ی روان فیزیکی، دو طرح فرکتالی شده و فرکتالی کاهش رنگ یافته ی دیجیتالی شده در مقایسه با طرح غیر فرکتالی در دو آزمون متفاوت، ارزیابی بصری شدند. در آزمون اول زمان کشف نمونه ها توسط مشاهده کننده ثبت شد و در آزمون دوم سه طرح مورد نظر توسط مشاهده کنندگان بر اساس اولویت استتاری مرتب سازی شدند. نتایج کلی به دست آمده از آزمون کشف، نشان از افزایش زیاد زمان کشف برای طرح فرکتالی را دارد. آزمون مقایسه ای نیز اولویت استتاری بالاتر دو تصویر فرکتالی و فرکتالی کاهش رنگ یافته ی دیجیتالی شده در مقایسه با طرح معمولی که غیر فرکتالی بوده است، را نشان می دهد. واژه کلیدی: استتار دیجیتالی، انتقال فوریه، فرکتال، بعد فرکتالی تصویر، روان فیزیک.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی