هدف از این پژوهش ارزیابی میزان موفقیت مددکاران ترویجی زن استان اصفهان و عوامل تاثیرگذار بر آن است. استان اصفهان دارای 21 شهرستان است و مشاهدات این تحقیق از 14 شهرستان آن به روش نمونهگیری طبقهای با احتمال متغیر جمعآوری گردید. مشاهدات شامل 156 نفر مددکار ترویجی زن و 266 نفر زنان روستایی استان اصفهان بود, که به صورت تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردید.تحلیلهای این پژوهش با استفاده از جداول توافقی, آزمون کایدو, ضرایب همبستگی, آزمون t برای نمونه مستقل, کروسکال والیس, تحلیل عاملی و رگرسیون انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که از دید مددکاران 43 درصد مددکاران, موفقیتی زیر متوسط, 50 درصد در حد متوسط و 5/6 درصدشان موفقیتی بالای متوسط دارند. از دید زنان روستایی, موفقیت 58 درصد مددکاران زیر متوسط, 27 درصد متوسط و 15 درصد بالای متوسط است. نتایج همچنین نشان داد که عوامل تاثیرگذار بر موفقیت مددکار عبارت بودند از: شناسایی مسایل و مشکلات حوزه فعالیت, حل مسایل و مشکلات حوزه فعالیت, مشارکت در فعالیتهای آموزشی- ترویجی, معرفی مولدین روستایی شایسته, وضعیت اقتصادی, نوع شغل, فن بیان, اطلاعات فنی, آشنایی با روشهای نیازسنجی, سابقه فعالیت مددکاری, وجود کتابخانه در روستا, میزان اعتماد زنان روستایی به مددکاران, نحوهی برخورد مددکار با زنان, استفاده زنان روستایی از رسانههای جمعی و فعالیتهای گروهی. اما عواملی مانند مشارکت مددکار در فرایند تصمیمگیری سازمان, تحصیلات, بومی بودن, عضویت او یا خانوادهاش در شورای روستایی, تعداد اعضای خانوار, آشنایی با منطقه, رشتهی تحصیلی, سن, مسافت روستا تا اولین مرکز دهستان, جمعیت روستا و وجود نشریه در روستا بر موفقیت مددکار بیتاثیر بودند. پس از وارد کردن تمام عوامل مورد بررسی در معادلهی رگرسیون, عواملی که بیشترین تاثیر را در موفقیت مددکاران از دید خودشان دارد, وجود فعالیتهای مشارکتی در روستا, وضعیت اقتصادی مددکار و آموزشهای منظمی که به مددکار داده میشود, بوده و عواملی که بیشترین تاثیر را در موفقیت مددکاران از دید زنان روستایی دارد, آشنایی مددکار با روشهای نیازسنجی و مشارکت زنان در فعالیتهای آموزشی- ترویجی میباشد.