Skip to main content
SUPERVISOR
Nader Fathianpour,Mortaza Tabaei,Hasan Tabatabaei
نادر فتحيان پور (استاد مشاور) مرتضي طبايي (استاد راهنما) سيد حسن طباطبائي (استاد راهنما)
 
STUDENT
Mahdi Shafie
مهدي شفيع

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده معدن
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1396

TITLE

Comparison of Petrophysical Methods for Calculation of Organic Carbon Amount of Pabdeh Formation in Ahwaz, Ramshir and Rag-e Sefid Oilfields
Petroleum geochemistry is nowadays used as an essential knowledge to increase the probability of discovering hydrocarbon resources. It is accepted that geochemical methods significantly increase the chances of success in oil exploration. Among these methods, the pyrolysis family of methods are among the most accurate methods for determining the amount of organic carbon in the rocks. A standard method is used. Since petrophysical data is available in most drilled wells, extracting geochemical data from petrophysical data will be a valuable time and cost-saving. The fields studied in this study are Ahwaz, Ramshir and Rag-e Sefid. These fields are located from the center to the southeast of Khouzestan province, respectively, and are among the most potential fields in southwest Iran for more detailed research to estimate organic carbon content. The purpose and motivation of this study is to compare and compare the methods of ?logR, NMR log, mineralogical data and neural network for calculating total organic carbon in source rock, which is a higher priority method that is sufficiently similar to the results of pyrolysis experiments. Rock eval is closer and more accurate and relatively inexpensive. In this research software work has been done through IP software which has been used to calculate the petrophysical data of each field and finally its results are compared with real TOC values. Besides, in the NMR log method, the corresponding comparison is made through reports and logs drawn from the Ahwaz field with actual TOC values in this field. The neural network method is also implemented by coding in MATLAB software, the input data from petrophysical and real data and finally the output values are evaluated. Input data in the mineralogical data method including density logs, neutron porosity logs and gamma logs, in the neural network method, include logs that have a good correlation with the output data and do not cause network deviation. The input data in the ?logR method include acoustic and resistivity logs and in the NMR log method, the most important input data are the NMR log comfort times. The most suitable methods (considering R) in Ahwaz, Ramshir and Rag-e Sefid fields, are mineralogical data, ?logR method, respectively. Finally, the best method discussed in this research is the mineralogical data method with an R2-value of 0.94, 0.78 and 0.61 in Ahwaz, Ramshir, and Rag-e Sefid, respectively, and 0.78 in general. After this approach, neural network, ?logR and NMR methods are ranked second, third and fourth respectively.
ژئوشيمي نفت امروزه به عنوان يک دانش ضروري براي افزايش احتمال کشف منابع هيدروکربني بکار گرفته مي شود. امروزه پذيرفته شده است که روش هاي ژئوشيميايي به طرز قابل ملاحظه اي شانس موفقيت در اکتشافات نفتي را افزايش مي دهد. از ميان اين روش ها، خانواده روشهاي پيروليز در زمره دقيق ترين روشها براي تعيين ميزان کربن آلي موجود در سنگها محسوب مي شوند، محققان از روش هاي مختلفي جهت پيروليز سنگ منشا استفاده مي کنند که از ميان اين روش ها، پيروليز راک اول به عنوان يک روش استاندارد مورد استفاده قرار مي گيرد. با توجه به اينکه داده هاي پتروفيزيکي در بيشتر چاه هاي حفاري شده در دسترس بوده، لذا استحصال داده هاي ژئوشيميايي از روي داده هاي پتروفيزيکي امري با ارزش خواهد بود که در زمان و هزينه صرفه جويي خواهد نمود. ميادين مورد مطالعه در اين پژوهش، سه ميدان اهواز، رامشير و رگ سفيد مي باشند. اين ميادين به ترتيب از مرکز به سمت جنوب شرقي استان خوزستان کشيده شده اند و از جمله ميادين پر پتانسيل جنوب غرب ايران جهت تحقيق و بررسي دقيق تر براي تخمين ميزان کربن آلي محسوب مي گردند. هدف و انگيزه از اين مطالعه، بررسي و مقايسه روشهاي ?logR ، لاگ NMR، داده هاي کاني شناسي و شبکه عصبي براي محاسبه ميزان کل کربن آلي در سنگ منشا مي باشد، آن روشي اولويت بالاتري دارد که هم به اندازه کافي به نتايج آزمايش هاي پيروليز راک اول نزديکتر بوده و داراي صحت مورد نظر باشد و هم به طور نسبي هزينه انجام آن بالا نباشد. در اين پژوهش کارهاي نرم افزاري از طريق نرم افزار IP انجام شده است که با استفاده از آن داده هاي پتروفيزيکي هر ميدان مورد محاسبات و بررسي قرار گرفته و نهايتا نتايج آن با مقادير واقعي TOC مورد مقايسه قرار گرفته است. علاوه بر آن در روش لاگ NMR نيز مقايسه مربوطه از طريق گزارش ها و لاگ هاي رسم شده از ميدان اهواز با مقادير واقعي TOC در اين ميدان صورت گرفته است. روش شبکه عصبي نيز از طريق کد نويسي صورت گرفته در نرم افزار متلب صورت پذيرفته است که داده هاي ورودي آن از داده هاي پتروفيزيکي و واقعي قرار داده شده است و در نهايت مقادير خروجي مورد بررسي قرار گرفته است. داده هاي ورودي در روش داده هاي کاني شناسي شامل لاگ چگالي، لاگ تخلخل نوتروني و لاگ گاما، در روش شبکه عصبي شامل لاگ هايي است که ارتباط مناسبي با داده هاي خروجي داشته و موجب انحراف شبکه نمي شوند. داده هاي ورودي در روش ?logR شامل لاگ صوتي و مقاومت و نهايتا در روش لاگ NMR نيز اصلي ترين داده هاي ورودي، زمان هاي آسايش مربوط به لاگ NMR مي باشد. به تفکيک ميادين روش هاي مناسب تر (با در نظر داشتن ميزان R2) در ميدان هاي اهواز، رامشير و رگ سفيد به ترتيب روش داده هاي کاني شناسي، روش ?logR و روش ?logR مي باشد. همچنين در برآيند کار بهترين روش مورد بحث در اين پژوهش روش داده هاي کاني شناسي با ميزان R2 در ميادين اهواز، رامشير و رگ سفيد به ترتيب برابر با 0.94 ، 0.78 و 0.61 و همچنين ميزان R2 برابر با 0.78 در حالت کلي مي باشد. بعد از اين روش به ترتيب روش هاي شبکه عصبي مصنوعي، روش ?logR و روش لاگ NMR در اولويت هاي دوم، سوم و چهارم قرار مي گيرند.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی