Skip to main content
SUPERVISOR
Naser MollaverdiIsfahani,Ali Shahandeh nookabadi
ناصر ملاوردي اصفهاني (استاد مشاور) علي شاهنده نوک آبادي (استاد راهنما)
 
STUDENT
Mostafa Parsa
مصطفي پارسا

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده مهندسی صنایع
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1388
Airlines utilize hub-and-spoke networks in order to benefit their economies of scale. But, according to flow centralizations, some hub airports get congested especially in rush hours and number of delayed flies increases remarkably. Common capacitated hub location models cannot prevent this adverse outcome. In order to handle this problem, this study considers runways of airports as an M/G/1 queuing system, individually. Also, triple derivative models for obtaining optimal capacity of landing, takeoff, and hybrid runways are proposed. The final optimal capacity in the final model guarantees the average desirable delays and presence of a determined number of planes on the runway. On the other hand, diversity of planes as an influential factor in designing networks has been overlooked, so far. In the final proposed model besides tackling this deficiency, we have determined procedure of allocating each kind of planes to each runway. A computational result on the US domestic air traortation network in 2004 peak hour demonstrates that the proposed models in this study can ensure a more balanced workload among hubs. Also, former studies in the field of hub location problem have concentrated on some criteria such as flow costs and network construction costs. There are wide gaps in this field where the main challenges of human’s real live cannot be modeled. Delays, environmental damages (such as air pollution), and energy are of important challenges in air traortation industry. Considering the abovementioned criteria, we have proposed a new multi-objective model based on three economic, environmental and energy criteria to solve the capacitated Multiple Allocation hub location problem. A computational result on the US domestic air traortation network is presented.
چکيده شرکت‌هاي هواپيمايي از شبکه‌هاي هاب‌و‌کمان به‌منظور بهره‌مندي از محاسن مقياس اقتصادي آن استفاده مي‌کنند. ولي برخي فرودگاه‌هاي هاب به‌دليل تمرکز جريان، به‌خصوص در ساعات اوج از لحاظ ترافيک هوايي مزدحم مي‌شوند و ميزان تأخيرات به‌طور قابل ملاحظه‌اي افزايش مي‌يابد. مدل‌هاي معمول ظرفيت‌دار مکان‌يابي هاب به‌تنهايي راه‌حل مناسبي جهت جلوگيري از اين پيامد نامطلوب نيستند. در اين پژوهش جهت رفع اين مشکل، باند هر يک از فرودگاه‌ها به‌طور مجزا به‌صورت سيستم صف M/G/1 درنظر گرفته شد. مدل‌هاي فرعي سه‌گانه جهت بدست آوردن ظرفيت ورودي بهينه‌ي هواپيماها به باندهاي نشست، برخاست و ترکيبي ارائه گرديد. ظرفيت بهينه‌ي حاصل در مدل نهائي متوسط تأخيرات مطلوب و حضور تعداد معيني هواپيما در هر لحظه بر روي هر باند را تضمين مي‌کند. همچنين تا به حال در مدل‌هاي مکان‌يابي فرودگاه‌هاي هاب از تنوع هواپيماها به‌عنوان عامل تأثيرگذار در طراحي شبکه صرف‌نظر شده است. در مدل نهائي ارائه شده ضمن برطرف شدن اين نقص، نحوه‌ي تخصيص هر يک از انواع هواپيماها به هر يک از باندها بعد از حل مشخص مي‌شود. نتايج محاسباتي بر روي شبکه‌ي حمل‌ونقل هوايي داخلي کشور آمريکا در ساعت اوج سال 2004 نيز نشان مي‌دهد که روش ارائه شده در اين پژوهش تعادل بار ترافيک در فرودگاه‌هاي هاب را بهتر برقرار مي‌کند و موجب کاهش ازدحام در هاب‌هاي شلوغ و افزايش بهره‌وري هاب‌هاي بيکار مي‌شود. ضمناً بيشتر مطالعات پيشين در حوزه‌ي مسائل مکان‌يابي هاب بر معيار هزينه‌هاي جريان و احداث شبکه متمرکز شده است. خلأ مطالعاتي در اين حوزه ديده مي‌شود که بتواند جنبه‌ها و چالش‌هاي واقعي زندگي انسان‌ها را در مدل‌سازي دخالت دهد. تأخيرات، آسيب‌هاي زيست‌محيطي (آلودگي صوتي و آلودگي هوا) و انرژي (سوخت مصرفي) از چالش‌هاي مهم صنعت حمل‌ونقل هوايي در حال حاضر هستند. با درنظر گرفتن معيارهاي مذکور مدل چندهدفه‌ي جديدي با محوريت سه‌گانه‌ي اقتصادي، زيست‌محيطي و انرژي براي مسئله‌ي مکان‌يابي هاب ظرفيت‌دار با تخصيص چندگانه ارائه شد. نتايج حاصل از حل مدل بر روي شبکه‌ي حمل‌ونقل هوايي داخلي کشور آمريکا در سال 2004 نشان‌دهنده‌ي بهبود اين معيارها بود.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی