Skip to main content
SUPERVISOR
Jafar Ghaisari,Lohrasb Faramarzi,Maryam Zekri
جعفر قیصری (استاد راهنما) لهراسب فرامرزی (استاد راهنما) مریم ذکری (استاد مشاور)
 
STUDENT
Kaveh Soleymani Roozbahani
کاوه سلیمانی روزبهانی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده معدن
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1388
Deformation modulus of rock mass which is composed of plastic and elastic deformations, are defined as the ratio of stress to corresponding deformation during the loading of rock mass. This parameter is of fundamental importance for a safe and economical design of rock structures, i.e. large underground opening like underground powerhouses. Among the rock mass properties, the deformation modulus has vital importance for the design of rock engineering projects, because it is the best representative parameter for the pre-failure mechanical behavior of the rock material and of rock mass. There are direct methods to determine the rock mass modulus, i.e. in situ tests, and also empirical relations for indirect estimation of the deformation modulus. In large geotechnical projects, determination of this parameter is carried out by in situ tests, which can cover a large volume of rock masses subjected to load. The plate loading test is a mostly familiar in situ test to measure the deformation modulus of rock mass. The determination of this parameter by in situ tests requires considerable costs and involves dif?cult operational processes. On the other hand, there are several emprical relations to estimate deformation modulus, but none of them alone is recommended. In this study, Neuro-Fuzzy modeling is performed in order to evaluate the deformation modulus of rock mass in Beheshtabad dam site. At first, the results of the plate loading tests have been analyzed using different methods and the most appropriate one is applied in the output of the model. Then, all the effective parameters in the modulus of the rock mass including field and laboratory tests evaluated by linear regression. To evaluate the existing empirical equations, RMR ltr"
مدول تغییرشکل پذیری در مهندسی سنگ، به صورت نسبت تنش به تغییر شکل متناظر بارگذاری (تغییرشکل پلاستیک و الاستیک توده سنگ) تعریف می شود. این پارامتر یکی از مناسب‌ترین پارامترهای نشان دهنده رفتار مکانیکی قبل از شکست توده سنگ می‌باشد و نقش حیاتی در طراحی اقتصادی و ایمن سازه های سنگی دارد. مدول تغییر شکل پذیری به صورت مستقیم از طریق آزمایش های برجا، و یا به صورت غیر مستقیم به کمک روابط تجربی تعیین می گردد. در پروژه های بزرگ ژئوتکنیکی، تعیین این پارامتر از طریق آزمایش‌های برجا انجام می شود. آزمایش بارگذاری صفحه‌ای یکی از پرکاربردترین آزمایش های برجا برای تعیین مدول توده سنگ می باشد. انجام این آزمایش مستلزم زمان و هزینه زیاد می باشد. اگرچه روابط تجربی متعددی برای تخمین غیر مستقیم مدول توده سنگ وجود دارد، اما هیچ یک از این روابط به تنهایی توصیه نمی شود. در این تحقیق به منظور تعیین مدول تغییر شکل پذیری در ساختگاه سد بهشت آباد، با استفاده از مطالعات دقیق ژئوتکنیکی و شناسایی پارامترهای موثر در تغییر شکل پذیری توده سنگ، مدل سازی نروفازی انجام شد. به منظور مدل سازی در ابتدا نتایج آزمایش های بارگذاری صفحه ای با استفاده از روش های مختلف تحلیل و تعیین شدند و در نهایت مدول توده سنگ ساختگاه مورد مطالعه به عنوان خروجی مدل در نظر گرفته شد. در مرحله بعد تمامی پارامترهای موثر در مدول توده سنگ، شامل برداشت های صحرایی و خواص فیزیکی و مکانیکی سنگ بکر نمونه‌های گرفته شده در محل انجام آزمایش های برجا، در آزمایشگاه تعیین و با استفاده از روش رگرسیون خطی مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس به منظور بررسی روابط تجربی موجود، در محل انجام هر آزمایش برجا، توده سنگ توسط سیستم RMR طبقه بندی شد. مدول توده سنگ با استفاده از روابط تجربی ارائه شده توسط محققان مختلف ارزیابی و با مقادیر اندازه گیری شده توسط آزمایش بارگذاری صفحه‌ای مقایسه و مقدار خطای هر رابطه محاسبه گردید. نتایج حاصل از این تحلیل نشان داد که رابطه تجربی سرافیم و پریرا، در مقایسه با سایر روابط، مدول توده سنگ را بهتر ارزیابی می کند. در مرحله آخر، از سیستم نروفازی ANFISجهت پیش بینی مقدار مدول در محل انجام هر آزمایش استفاده شد. جهت بهتر شدن کارایی مدل نروفازی در این پایان نامه از خوشه بندی داده‌های آموزشی برای بدست آوردن مدل اولیه استفاده شد. انتخاب بهترین ترکیب از متغیرهای ورودی مورد نیاز توسط یک روش مبتنی بر حذف تدریجی ورودی ها صورت پذیرفت. پارامترهای درجه هوازدگی، چگالی سنگ بکر، تعداد درزه‌ها در واحد متر، مدول الاستیک سنگ بکر، مقاومت سنگ بکر و تخلخل به عنوان پارامترهای ورودی انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل‌های نروفازی و مقایسه آن ها با مقادیر اندازه گیری شده نشان داد که این مدل در مقایسه با مدل‌های تجربی، مدول تغییر شکل پذیری را با دقت بالاتری ارزیابی می کند. ضریب همبستگی عرضی بین خروجی مدل، و مقادیر اندازه گیری شده از آزمایش بارگذاری صفحه ای، برابر 86/0 بدست آمد. خطای مدل نسبت به مقادیر اندازه گیری شده 12% می باشد که در مقایسه با سایر روش‌های فازی، نروفازی، شبکه‌های عصبی و روابط تجربی ارائه شده توسط دیگر محققین، دارای خطای کم تری می باشد

ارتقاء امنیت وب با وف بومی