Skip to main content
SUPERVISOR
Abdolhossein Samie,Gholam-Reza Ghorbani
عبدالحسین سمیع (استاد راهنما) غلامرضا قربانی خراجی (استاد راهنما)
 
STUDENT
محمد خوروش

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده کشاورزی
DEGREE
Doctor of Philosophy (PhD)
YEAR
1378

TITLE

The Effect of Additives Materials (Feed and Non Feed) on Corn Silage Quality
This study examined whether inoculants and various absorbent materials could be used during ensiling to reduce effluent losses and improve nutritive value of corn silage. Two corn forages were harvested: low DM silage containing 20% dry matter and conventional silage containing 29% dry matter (DM). Ninety-six mini-silos (10 cm × 1 m) were each prepared using 2.7 kg of chopped corn forage and one of the following compounds and add rates (fresh basis): no additive (control); 5, 10 or 15% ground barley; 5, 10 or 15% powdered whey; 5, 10 or 15% dried molasses; 1% bentonite; 1% zeolite; 0.5% zeolite plus 0.5% limestone; commercial inoculant containing Lactobacillus plantarum and Propionic bacteria (Biotal™, Lallemand Animal Nutrition, Rexdale, ON; 2 mg kg –1 fresh forage); commercial inoculant containing Lactobacillus plantarum and Pediococcus acidilactici (Feedtech™, DeLaval, Tumba, Sweden; 24 mg kg –1 fresh forage ); and 1% zeolite plus Biotal inoculant. Effluent loss from the control low DM silage was high (74 mL kg –1; fresh basis), and was almost completely eliminated ( P 0.05) by adding barley (10 and 15%) or zeolite plus either limestone or bentonite during the ensiling process. Effluent loss from the control conventional silage was minimal (14 mL kg –1 ; fresh weight), and treatments caused no further reduction. For both silages, DM content increased ( P 0.05) with the use of barley (10 and 15%), whey (10 and 15%) or molasses. The pH of both silages increased ( P 0.05) using molasses or zeolite plus limestone. For both silages, acetic and lactic acid were increased ( P 0.05) with the addition of molasses, while zeolite plus limestone increased lactic acid content of conventional silage. For both silages, the addition of ground barley, whey, or Feedtech inoculant improved ( P 0.05) or tended ( P 0.10) to improve in vitro DM degradability (72 h) of corn silage, whereas degradability decreased ( P 0.05) or tended ( P 0.10) to decrease using molasses or zeolite plus limestone. High effluent losses that occur when corn forage is ensiled with a low DM content can be reduced by adding barley l% or zeolite plus either limestone or bentonite as an absorbent. However, of the compounds tested, only barley reduced effluent losses while improving nutritive value of the silage. In the 2 nd experiment 8 multiparous lactating Holstein cows were used. Treatments were; 1) Corn silage with no additives; 2) Corn silage treated with 10% ground barley; 3) Corn silage treated with 10% dry beet pulp; 4) Corn silage treated with 5% ground barley plus 5% dry beet pulp. Addition of ground barley and dry beet pulp either separately or in combination improved fermentation qualit...........
در آزمایش اول این مطالعه افزودنی های میکربی و یا موادجاذب رطوبت به منظور بررسی میزان پساب و ارزش غذایی سیلاژ ذرت مورد آزمایش قرار گرفتند. دو نوع علوفه ذرت برداشت شد:1- علوفه ذرت مر طوب (20% ماده خشک) 2-. علوفه ذرت معمولی(29% ماده خشک). تیمار های آ زمایشی شامل: 1- شاهد (فاقد ماده افزودنی) 2- جو آسیاب شده (5، 10 و 15%) 3- پودر آب پنیر خشک (5، 10 و 15%) 4- ملاس خشک شده (5، 10 و 15%) 5- بنتو نیت 1% 6- زئولیت 1% 7- زئولیت 5/0% + سنگ آهک 5/0% 8- بیوتال (افزودنی تجاری میکربی) حاوی لاکتو باسیلوس پلانتاروم و پروپیونیک باکتریا 9- فیدتک (افزودنی تجاری میکربی) حاوی لاکتو باسیلوس پلانتاروم و پدیوکوکوس اسیدی لاکتیسی 10- زئولیت1% + افزودنی میکربی بیوتال. تعداد 96 عدد سیلوی آزمایشگاهی با 7/2 کیلوگرم علوفه ذرت خرد شده پر گردید و با یکی از تیمار های آ زمایشی مخلوط شد. پساب تولیدی از گروه با سیلاژ مر طوب (20% ماده خشک) بالا بود (74 میلی لیتر به ازاء هر کیلو گرم علوفه تر). با افزودن جو آسیاب شده درسطوح 10 و 15 درصد یا زئولیت همراه با سنگ آهک یا بنتونیت به این سیلاژ میزان پساب کاهش یافت(05/0 P) . پساب حاصل از گروه شاهد با سیلاژ معمولی (29% ماده خشگ) کم بود(14 میلی لیتر به ازاء هر کیلو گرم علوفه تر) و تیمار های استفاده شده کاهش بیشتری را نشان ندادند. برای هر دو سیلاژها، با افزودن جو آسیاب شده (10 و 15%) و آب پنیر خشک (10 و 15%) یا ملاسها، ماده خشک به طور معنی داری (05/0 P) افزایش پیدا کرد. در هر دو گروه سیلاژ، با افزودن ملاس خشک وتیمار زئولیت همراه با سنگ آهکpH افزایش یافت. همچنین، مقدار اسید استیک و لاکتیک با افزودن ملاس خشک زیاد شد، در حالی که زئولیت همراه با سنگ آهک تنها مقدار اسید لاکتیک را در گروه سیلاژ معمولی (29% ماده خشک) افزایش داد. جو آسیاب شده و آب پنیر خشک یا فید تک قابلیت هضم هر دو گروه سیلاژ را در ساعت 72 بهبود بخشید، در صورتیکه ملاس خشک یا سنگ آهک همراه با زئولیت قابلیت هضم را کاهش داد (01/0 P). در آزمایش دوم از 8 راس گاو شیرده نژاد هلشتاین چند شکم زایش در قالب طرح مربع لاتین استفاده گردید. تیمارها عبارت بودند از: 1- سیلاژ ذرت شاهد (بدون افزودنی) 2- سیلاژ ذرت تیمار شده با 10 درصد جو آسیاب شده 3- سیلاژ ذرت تیمار شده با 10 درصد تفاله خشک چغندرقند 4- سیلاژ ذرت تیمار شده با 5 درصد جو آسیاب شده و 5 درصد تفاله چغندر قند.. نتایج نشان داد که کمترین مقدار اسید استیک و بیشترین مقدار اسید لاکتیک در سیلاژ های تیمار شده، در مقایسه با سیلاژ شاهد مشاهده گردید. تاثیر تیمارهای آزمایشی بر مصرف خوراک ، تولید شیر، مقدار درصد پروتئین شیر، راندمان تبدیل خوراک به شیر، قا بلیت هضم ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، NDF، ADF معنی دار بود(05/0 P)، اما بر شیر تصحیح شده 4% چربی و تولید چربی شیر، مجموع تولید چربی و پروتئین شیر، در صد لاکتوز و مواد جامد شیر تاثیر معنی داری مشاهده نگردید. نتایج این پژوهش نشان داد که ازمیان تیمارهای آزمایشی، تنها جو آسیاب شده توانست نه تنها پساب را کاهش بلکه، ارزش غذائی سیلاژ را هم بهبود دهد. ..

ارتقاء امنیت وب با وف بومی