Skip to main content
SUPERVISOR
Jamshid Razmjoo ghalaie,Hasan Karemmojeni
جمشید رزمجو (استاد راهنما) حسن کریم مجنی (استاد مشاور)
 
STUDENT
Saeed Vaali rasti
سعید والی راستی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده کشاورزی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1394

TITLE

The Effect of Artificial and Natural Superabsorbent Moisture on Yield and Quality Traits in Rainfed and Semi- rainfed Wheat
Wheat is the most important crop in the world that provide food for human consumption. Most of wheat production areas are located in arid and semi-arid regions where water is very limited due to low rain fall. In addition, rain-fed areas always face irregular rainfall that even limits, Therefore, implementation of water management methods in such areas are essential for sustainable wheat production. Thus, a factorial arrangement based on a randomized complete block design with three replications was carried out during the 2015-2016 to examine the effect of moisture absorbers on the physiological, functional and quality traits of dryland wheat cultivars in a field in Hamedan province (Razan). The treatments were control (Sh), three moisture supercritical absorbent levels 25 (B25), 35 (B35) and 45 (B45) kg/ha, three super absorbent of moisture (zeolite) levels Two (Z2), three (Z3) and four (Z4) tons per hectare and Two dryland wheat genotypes (Takab and Azar2). Leaf relative water content, proline concentration, photosynthetic pigment concentrations, antioxidant activity, leaf area index, plant height, spike length, grain number per spike, 1000 seed weight, grain yield, biological yield, harvest index, grain protein content, Zeleny sediment percentage, moisture percentage, bread volume, grain hardening percentage and water absorption were measured. Moisture absorbers had a significant effect on physiological traits, yield, yield components and quality traits. There was a significant difference between the cultivars in terms of traits. Moisture absorbents increased chlorophyll a and b contents, carotenoid content, relative water content of leaves and reduced proline concentration, catalase activity, guaciole peroxidase and ascorbate peroxidase activities compared to control. Also, yield components (spike length, number of seeds per spike, 1000 seed weight), biological yield and harvest index increased as a result of application of moisture adsorbents compared to control. Under the conditions of moisture absorption, wheat grain quality also changed. Application of moisture adsorbents increased the percentage of Zeleny sediment, grain moisture content, seed hardness and moisture absorption percentage, Takab genotype was superior genotype. The highest grain yield was obtained from B45 (1996 kg.ha -1 ) and Z4 (1869 kg.ha -1 ). Takab cultivar under B45 produced the highest yield. In general, it can be concluded that using moisture adsorbents in the dryland areas enhances physiological and morphological parameters of the plant leading to higher yield. Keywords: Dryland wheat, moisture absorption, physiological traits, yield
گندم مهمترین محصول جهان است که غذای مصرفی انسان را تامین می کند. بیشتر مناطق تولید گندم در مناطق خشک و نیمه خشک هستند که در اثر بارش کم باران، آب بسیار محدود شده است. علاوه بر این، مناطق بارانی نیز همیشه با بارندگی های نامنظم مواجه می شوند، بنابراین اجرای روش های مدیریت آب در چنین مناطقی برای تولید پایدار گندم ، ضروری است. بدین ترتیب، این مطالعه به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در طی سال 95-1394 به منظور بررسی تأثیر جاذب های رطوبت بر ویژگی های فیزیولوژیکی، عملکرد و کیفیت ارقام گندم دیم در یک مزرعه ای در استان همدان (شهرستان رزن) انجام شد. تیمارها شامل عدم مصرف جاذب رطوبت، شاهد (sh)، سوپرجاذب مصنوعی رطوبت (بلور آب) در سه سطح 25 (B25)، 35 (B35) و 45 (B45) کیلوگرم در هکتار و همچنین جاذب طبیعی رطوبت (زئولیت) در سه سطح دو (Z2)، سه (Z3) و چهار (Z4) تن در هکتار بودند. دو ژنوتیپ گندم دیم (تک آب و آذر2) استفاده شد. محتوای نسبی آب برگ، غلظت پرولین، غلظت رنگدانه های فتوسنتزی، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی، شاخص سطح برگ، ارتفاع بوته، طول سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت، درصد پروتئین دانه، درصد رسوب زلنی، درصد رطوبت، حجم نان، درصد سختی دانه و درصد جذب آب اندازه گیری شد. جاذب های رطوبت بر صفات فیزیولوژیکی، عملکرد، اجزای عملکرد و صفات کیفیتی اثر معنی داری داشتند. بین ارقام نیز از نظر صفات فوق اختلاف معنی دار مشاهده شد. جاذب های رطوبت باعث افزایش محتوای کلروفیل a، b، میزان کاروتنوئید، محتوای نسبی آب برگ و کاهش غلظت پرولین، فعالیت کاتالاز، فعالیت های گایاکول پراکسیداز و فعالیت آسکوربات پراکسیداز نسبت به شاهد شد. همچنین اجزای عملکرد (طول سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه)، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در نتیجه کاربرد جاذب های رطوبت نسبت به شاهد افزایش یافت. تحت شرایط کاربرد جاذب های رطوبت، کیفیت دانه گندم نیز تغییر کرد. استفاده از جاذب های رطوبت، درصد رسوبات زلنی، رطوبت دانه، درصد سختی دانه و درصد جذب رطوبت را افزایش داد. ژنوتیپ تک آب، ژنوتیپ برتر بود. بالاترین عملکرد دانه از تیمار B45 (1996 کیلوگرم در هکتار ) و Z4 (1869 کیلوگرم در هکتار) به دست آمد. ژنوتیپ تک آب تحت تیمار B45 بالاترین عملکرد را تولید کرد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که استفاده از جاذب های رطوبتی در مناطق دیم باعث افزایش پارامترهای فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گیاه می شود که منجر به افزایش عملکرد می شود. کلمات کلیدی: گندم دیم، جاذب های رطوبت، صفات فیزیولوژیک، عملکرد

ارتقاء امنیت وب با وف بومی