Skip to main content
SUPERVISOR
Majid Afyuni,Abdol reze Hajipour,Amirhossein Khoshgoftarmanesh
مجید افیونی مبارکه (استاد مشاور) عبدالرضا حاجی پور (استاد راهنما) امیرحسین خوش گفتارمنش (استاد راهنما)
 
STUDENT
Shirin Haftbaradaran isfahani
شیرین هفت برادران اصفهانی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده کشاورزی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1387

TITLE

Effect of Low-Molecular Weight Carboxylic Acids and Selected Synthetic Chelates on Zinc Uptake and Translocation in Two Wheat Genotypes with Different Zinc-Efficiency
Zinc deficiency is considered one of the most widespread problems of human malnutrition worldwide. Zinc deficiency in humans results from diets that are low in bioavailable zinc. Direct relationship between zinc deficiency in humans and low zinc levels in soils and food crops has been recognised recently. Therefore one of the most important approaches for combating zinc deficiency is supplying Zn for crops via correcting Zn deficiency in soils. But for increasing plant uptake of Zn, the bioavailability of Zn in soil has to be increased. Deficiency of Zn rarely results from a limitation in the total amount of soil zinc, but it is almost always due to a shortage in readily plant-available Zn. Root exudates and organic acids released during decomposition of soil organic matter can affect the availability of zinc for plant uptake. Although main form of zinc taken up by roots is divalent ion, it is believed that zinc-chelate complexes may also be taken up by plants. Considering this suggestion, the effect of addition of organic ligands into the soil on the bioavailability of Zn requires knowledge on the function of these ligands and the mechanism of their uptake by plant roots. Thus, this nutrient solution culture study was conducted to investigate the effect of some natural and synthetic chelates on zinc uptake and translocation in two wheat genotypes with different zinc-efficiency. Two wheat genotypes ( Triticum aestivum L. Back Cross Rushan as zinc-efficient and Kavir as zinc-inefficient) were exposed to two levels of zinc (10 and 100 µM in the form of zinc sulphate) and six different carboxylic acids (citric, tartaric, oxalic, salicylic, ethylenediamin tetraacetic acid and L-methionine) in a nutrient solution. The experiment was set up in a completely randomized factorial design; each treatment contained three replicates. Analysis of variance procedures were conducted with the PROC GLM procedure of SAS. Mean separations were performed using Fisher’s protected least significant difference (LSD) method at P 0.05. Results of this study showed that on the one hand, the Kavir genotype had higher shoot and root dry matter, shoot zinc uptake, root Fe concentration and uptake, shoot and root Cu uptake, and root Mn uptake in comparison with the Back Cross Rushan genotype whereas the shoot Zn, Fe, and Mn concentrations were the lowest in the Kavir. Back Cross Rushan genotype had the highest shoot Zn, Fe, and Mn concentrations. On the other hand, tartaric acid and citric acid caused the highest root Zn concentration and uptake in the Back Cross Rushan genotype, while the lowest in the Kavir genotype. The L-methinine and oxalic acid also caused the highest shoot Cu and Fe concentrations in the Kavir genotype in comparison with other wheat
کمبود روی یکی از مهم ترین مشکلات تغذیه ای انسان در سراسر جهان است. کمبود روی در انسان عموماً به دلیل استفاده از رژیم های غذایی با غلظت کم روی قابل استفاده است. اخیراً ارتباط مستقیمی بین کمبود روی در انسان و غلظت کم روی در خاک و محصولات غذایی شناخته شده است. بنابراین یکی از مهم ترین گام ها در جهت رفع کمبود روی، تأمین روی در محصولات زراعی از طریق برطرف کردن کردن کمبود روی در محیط رشد گیاه (خاک) است ولی باید توجه کرد برای افزایش جذب روی توسط گیاه، غلظت قابل جذب روی باید افزایش یابد. در واقع کمبود روی به ندرت ناشی از کم بودن غلظت کل روی در خاک بوده بلکه همیشه به دلیل غلظت کم قابل جذب این عنصر می باشد. ترشحات ریشه و اسیدهای آلی ناشی از تجزیه مواد آلی اضافه شده به خاک بر قابلیت جذب روی خاک تأثیر دارند. اگرچه روی دو ظرفیتی شکل اصلی قابل جذب این عنصر توسط ریشه است، این فرضیه وجود دارد که کمپلکس های اسید آلی-روی، قادر به جذب توسط ریشه گیاه می باشند. با توجه به این فرضیه، بررسی تأثیر افزودن لیگاندهای آلی به خاک بر افزایش قابلیت جذب روی، نیازمند شناخت صحیح نقش و عملکرد این ترکیبات و سازوکار جذب آنها توسط گیاه است. بنابراین، هدف از این آزمایش آبکشت، بررسی اثر برخی اسید های آلی طبیعی و مصنوعی بر جذب و انتقال روی در دو رقم گندم با روی کارایی مختلف و مقایسه کارایی این لیگاند ها بود. دو سطح روی (10 و 100 میکرومولار از منبع سولفات روی)، شش اسید آلی کربوکسیل دار (شامل اسیدهای کربوکسیلیک طبیعی سیتریک، تارتاریک ، اگزالیک، سالیسیلیک و اسید مصنوعی اتیلن دی آمین تترا استیک اسید و آمینو اسید ال-متیونین با غلظت صفر و 500 میکرومولار) و دو رقم مختلف گندم از لحاظ روی-کارآیی شامل رقم کویر (روی-ناکارآمد) و رقم بک کراس روشن (روی-کارآمد) انتخاب شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. تجزیه آماری داده ها با نرم افزار SAS انجام شد. میانگین ها با استفاده از روش LSD در سطح 5 درصد جدا شدند. پس از انتقال نشاها به محلول غذایی، تیمارهای اسید آلی طی یک هفته به صورت تدریجی اعمال شدند تا از تجزیه زیستی آن ها جلوگیری شود. نتایج نشان داد تیمار EDTA از نظر وزن خشک ریشه و اندام هوایی، جذب روی اندام هوایی، غلظت و جذب آهن ریشه، جذب مس ریشه و اندام هوایی و جذب منگنز ریشه برای رقم کویر بیش ترین و برای رقم بک کراس روشن کم ترین مقادیر را به همراه داشت در حالی که از لحاظ غلظت روی، آهن و منگنز اندام هوایی نتایج کاملاً عکس بود چنانچه برای رقم کویر کم ترین و برای رقم بک کراس روشن بیش ترین مقادیر را به همراه داشت. از طرفی اسید تارتاریک و اسید سیتریک از لحاظ غلظت و جذب روی ریشه و جذب آهن ریشه نتایج کاملاً متفاوتی را برای دو رقم ایجاد کردند به طوری که در رقم کویر کم ترین و در رقم بک کراس روشن بیش ترین مقادیر را به همراه داشتند. ال-متیونین نیز از لحاظ غلظت مس اندام هوایی و اسید اگزالیک از لحاظ غلظت آهن اندام هوایی برای رقم کویر بیش ترین و برای رقم بک کراس روشن کم ترین مقادیر را در پی داشتند. بر اساس نتایج این پژوهش، تأثیر اسیدهای آلی مختلف بر ارقام متفاوت از لحاظ روی-کارآیی، بسیار متفاوت بوده است که به ساز و کارهای خاص گیاه مربوط می شود

ارتقاء امنیت وب با وف بومی