SUPERVISOR
Gholam-Reza Ghorbani,Mohammad ali Edriss,Abdolhossein Samie,Hamid reza Rahmani
غلامرضا قربانی خراجی (استاد راهنما) محمدعلی ادریس (استاد مشاور) عبدالحسین سمیع (استاد مشاور) حمیدرضا رحمانی (استاد راهنما)
STUDENT
Javad Amini
جواد امینی
FACULTY - DEPARTMENT
دانشکده کشاورزی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1382
TITLE
Effect of Shortening in Holstein Cows' Dry Period on Colostrum Quality and Calves Health
There is limited information available about the relationship between dry period shortening and calf health and performance. Ninety eight Holstein cows and their calves were used to evaluate the effects of dry period length on colostrum quality and calf health. Treatments were arranged in a 3 × 2 × 2 factorial design that included dry period (30-d, 42-d and 56-d), parity (primiparous or multiparous) and BCS (BCS 3.2, BCS ? 3.2), and calves were blocked by sex. Actual dry period lengths for treatments were 57.2 ± 4.3, 41.7 ± 1.8 and 35.2 ± 1.8 d. Maternal colostrum was fed at 1.2 ± 1 and 12.3 ± 1.4 h of age in amount of 2 L/meal. Thereafter, pooled transitional milk was fed for the next four meals. Any calf that did not receive maternal colostrum was removed from the study. Calves blood samples were collected at 0, 3 and 24 h postfeeding and 42 d. Dams blood were sampled immediately after parturition. Twinning, calving score and mastitis incidence at calving day were also recorded. First two milking after parturition were sampled and their density and pH were recorded. Calves were fed milk from 3 d until 42 d and thereafter milk replacer was fed until weaning at 10 % of BW/d. Water and calf starter were offered free choice after 3 d. Calves were housed in individual pens. Calves were weighed at 0, 42 and 90 d and their body temperatures were recorded at 12 h intervals from birth until 3 d. Health and fecal scores were estimated daily until 42 d. Colostrum and second milking’s protein, lactose, TS, SNF, pH, IgG, IgM and (BSA + ?-LG + ?-LA)/Ig ratio were measured. Serum total protein, A/G ratio, IgG and IgM were determined. Data were analyzed using MIXED procedure of SAS system. Thirty five days dry (35 DD) cows produced less colostrum compared to 56 DD cows (2.9 ± 2.9 and 5.8 ± 3.9 L for 35 DD and 56 DD treatments, respectively; P 0.05). Colostrum protein (14.07 ± 6.85 and 19.75 ± 5.01% for 35 DD and 56 DD treatments, respectively; P 0.01 ), TS (21.34 ± 5.21 and 25.12 ± 4.79% for 35 DD and 56 DD treatments, respectively) and SNF (17.37 ± 3.91 and 22.13 ± 4.70% for 35 DD and 56 DD treatments, respectively) content were affected by dry period shortening (P 0.05). No significant differences due to dry period length were detected for colostrum (BSA + ?-LG + ?-LA)/Ig ratio, IgM, fat, lactose, density and pH. Effect of dry period length on calving score, incidence of mastitis and retained placenta were not significant. Calves birth weight, serum protein, IgG and IgM concentration at 3 h, 24 h and 42 d, fecal and health scores and ADG were not different between treatments. But differences in AEA were significant between treatments (45.3 ± 9.2, 63.07 ± 8.1 and 55.7 ± 9.9% for 35 DD, 42 DD and 56 DD, respectively; P 0.05). Data indicated that a short dry period can reduce colostrum quality but its effect
هدف از این پژوهش بررسی اثر کوتاه کردن دورهی خشکی بر کیفیت آغوز و سلامت گوساله های شیری نژاد هلشتاین بود. بدین منظور از 98 رأس گاو و گوسالههای آن ها استفاده شد. یک آزمایش فاکتوریل 2×2×3 با سه عامل طول دورهی خشکی (56، 42 و یا 35 روز)، شکم زایش (شکم اول و یا چندشکم) و نمرهی وضعیت بدنی در هنگام خشکی (کمتر از 2/3 و یا بزرگتر مساوی 2/3) در قالب طرح بلوک کامل تصادفی طراحی و اجرا شد. جنس گوساله به عنوان بلوک در نظر گرفته شد. طول دورهی خشکی واقعی تیمارها 3/4 ± 2/57، 8/1 ± 7/41 و 8/1 ± 2/35 روز بود. آغوز مادر 1 ± 2/1 ساعت پس از زایمان دوشیده شده و به میزان 2 لیتر به گوساله تغذیه میشد. دوّمین وعده ی تغذیه نیز 4/1 ± 3/12 ساعت پس از اولین وعده و از دوشش دوم آغوز مادر انجام میشد. نمونهگیری از خون گوساله بلافاصله پس از تولّد، 3 و 24 ساعت پس از آن و در 42 روزگی صورت گرفت. نمونه گیری از خون مادر نیز بلافاصله پس از زایش انجام شد. دوقلوزایی، نمرهی سختی زایش و بروز ورم پستان در روز زایمان ثبت شد. از آغوز و دوشش دوّم نمونه گیری صورت گرفت. گوسالهها به میزان 10 درصد وزن بدن در هر روز از 3 تا 42 روزگی در دو وعده از شیر و پس از آن تا هنگام از شیرگیری از جایگزین شیر تغذیه می شدند. پس از 3 روزگی آب و جیرهی آغازین به صورت آزاد در اختیار تمام گوسالههای طرح قرار گرفت و گوسالهها در جایگاه های انفرادی نگهداری میشدند. وزنکشی گوسالهها در هنگام تولد 42 و 90 روزگی، دمای بدن بلافاصله پس از تولّد و در فواصل 12 ساعته تا 3 روزگی اندازه گیری می شد. نمره ی وضعیت سلامتی و نمره ی وضعیت مدفوع گوسالهها تا سن 42 روزگی به طور روزانه ارزیابی میشد. پروتئین، لاکتوز، TS، SNF، اسیدیته، IgG، IgM و نسبت سرم آلبومین + بتا لاکتوگلبولین + آلفا لاکتالبومین به گاما گلوبولینهای آغوز و شیر انتقالی دوشش دوّم تعیین شد. همچنین پروتئین تام، IgG، IgM و نسبت آلبومین به گلوبولینهای نمونههای سرم اندازهگیری شد. گاوهای با طول دورهی خشکی 35 روز نسبت به گاوهای با طول دورهی خشکی 56 روز آغوز کمتری (به ترتیب 9/2 ± 9/2 و 9/3 ± 8/5 لیتر) تولید نمودند (05/0 p ). آغوز گاوهای تیمارهای 35 و 56 روز دورهی خشکی به ترتیب با دارا بودن 85/6 ± 07/14 و 01/5 ± 75/19 درصد پروتئین خام، از نظر آماری تفاوت معنی دار داشت (01/0 p ). کوتاه کردن دوره ی خشکی، درصد کل مواد جامد (به ترتیب 79/4 ± 12/25 و 21/5 ± 34/21 برای تیمارهای 56 و 35 روز دورهی خشکی)، درصد مواد جامد بدون چربی (به ترتیب 70/4 ± 13/22 و 91/3 ± 37/17 برای تیمارهای 56 و 35 روز دورهی خشکی) و غلظت ایمونوگلبولینG آغوز(به ترتیب 88/9 ± 67/77 و 25/11 ± 48/37 میلی گرم در میلی لیتر برای تیمارهای 56 و 35 روز دورهی خشکی) را نیز کاهش داد (05/0 p ). نسبت سرم آلبومین + بتا لاکتوگلبولین + آلفا لاکتالبومین به گاما گلبولینها، ایمونوگلبولینM، چربی، لاکتوز، وزن مخصوص و اسیدیتهی آغوز تحت تأثیر طول دورهی خشکی قرار نگرفت. طول دورهی خشکی بر سختزایی، بروز ورم پستان در گاو در روز زایمان، جفت ماندگی تأثیری نداشت. وزن تولّد، غلظت پروتئین تام، نسبت آلبومین به گلبولینها، IgG وIgM سرم در 3 و 24 ساعت پس از تولّد و در 42 روزگی، نمرهی وضعیت سلامت و مدفوع و همچنین میانگین افزایش وزن روزانهی گوسالههای تیمارهای مختلف تفاوت معنیداری ند