SUPERVISOR
غلامرضا قربانی خراجی (استاد مشاور) احمد ریاسی (استاد راهنما) حسن فضائلی (استاد مشاور) مسعود علیخانی (استاد راهنما)
STUDENT
Pirouz Shakeri
پیروز شاکری
FACULTY - DEPARTMENT
دانشکده کشاورزی
DEGREE
Doctor of Philosophy (PhD)
YEAR
1388
TITLE
Evaluating Chemical Composition, Digestibility and Nutritive Value of Dried and Silaged Pistachio by- Product in Ruminant Nutrition
De-hulling of pistachio soon after harvest produces large amounts of Pistachio by-product ((. Storage of this by-product is difficult due to its high moisture content. Three experiments were conducted to determine the possibility of ensiling , nutritive value and its potential as a feed ingredient for Holstein male calves. In the first experiment, chemical composition, more specific physical and chemical characteristics, in vitro digestibility, ruminal and post ruminal disappearance of nutrients and contamination with B and G aflatoxin were compared between and Pistachio by-product silage (). There was no difference between CP, EE, ADF om , buffering capacity, hydrolysable tannins, condensed tannins and total tannins, non protein nitrogen (), acid detergent insoluble nitrogen (ADIN), ruminal and total gastrointestinal tract disappearance of dry matter and CP, in vitro digestibility of dry matter and aflatoxin poison of B and G. The was lower in NDF om , water soluble carbohydrates (WSC), pH and insoluble protein. The post ruminal disappearance of DM and CP and higher in total phenolic compounds and soluble protein than sundried . In the second experiment, was ensiled without additive (Control) or with the additives beet sugar molasses (3% of DM), bacteria ( Lactobacillus plantarum, 0.0625 g/ 25 Kg fresh ) and enzymes (multi enzyme, 12.5 g/25 kg fresh ) in either for 1 or 2 months in a random design, using a factorial procedure (4×2). The addition of molasses to decreased seeping and pH more than other additives (P 0.05). The lactic acid in the enzymatic treatment were lower than the control silage, but there was no difference in NH 3 -N, acetic acid, propionic acid and total volatile fatty acids (VFA) between treatments, however silages stored for 1 month had a lower pH and were higher in acetic acid, butyric acid and total VFA compared to silages stored for 2 months. The CP and NDF om in the molasses treatment were higher than other treatments, and the total amount of tannins in the silage containing additives was lower than the control silage (P 0.05). The aerobic stability in was very desirable and was not affected by any of the additives. had a lower water holding capacity (WHC) than the corn silage (P 0.05). Two month silages had higher buffering capacity than the silages of one month (P 0.01). The amount of gas production was significantly lower with the enzymatic additive than with the molasses and bacterial additives (P 0.05). Adding poly ethylene glycol (PEG) increased gas production of in all treatments (P 0.01). In the third experiment, the effects of experimental diets containing 0, 6, 12 and 18 % (DM basis) on health, growth performance, nutrient digestibility, ruminal fermentation parameters, microbial protein synthesis (MPS), blood metabolites, physical and chemical properties of urine and chewing activity of calves were investigated. Twenty-four Holstein male calves (4-5 months of age and 155.6 ± 13.5 kg body weight (BW)) were randomly assigned to one of four experimental diets (n=6) for six months. All the calves were healthy at the end of experiment and no clinical symptoms of disease were found during of experiment. Throughout entire experiment, the final BW, average daily gain (ADG), dry matter intake (DMI) and feed conversion ratio (FCR) was not adversely affected by the different levels of up to 12% of the diet. Increasing levels of linearly decreased (P 0.05) digestibility of CP, NDF om and ADF om of the diets and increased rumination time. Increasing the levels of to 12 and 18% in diets, significantly decreased NH 3 -N, total VFA and MPS (P 0.01). The substitution of different levels of (?18% of DM) over a long period did not affect the concentration of blood metabolites hepatica enzymes, hematology parameters urine parameters and all remained within the normal range for calves. It can be concluded that could be a silage and under our experimental conditions, can be substituted with corn silage up to 12% in fattening calves without adverse effect on their performance, kidneys function, blood metabolites and hepatica enzymes. Key words : Pistachio by-products, silage, fattening calf, performance, bloods metabolites and microbial protein.
در اثر پوستگیری از محصول پسته، هر سال مقادیر زیادی محصول فرعی با رطوبت زیاد تولید میشود، که نگهداری آن مشکلاتی به همراه دارد. به منظور بررسی امکان سیلو کردن، تعیین ارزش غذایی و بررسی قابلیت استفاده از سیلاژ محصول فرعی پسته در تغذیه گوسالههای نر هلشتاین، سه آزمایش انجام شد. در آزمایش اول محصول فرعی پسته به صورت آفتاب خشک و سیلو شده بدون افزودنی از نظر ترکیبات شیمیایی، برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی، قابلیت هضم آزمایشگاهی، میزان ناپدید شدن مواد مغذی در شکمبه و پس از شکمبه و آلودگی به سموم آفلاتوکسین مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوتی در میزان پروتئین خام، چربی خام، دیواره سلولی بدون همیسلولز، ظرفیت بافری، تاننهای قابل هیدرولیز و متراکم و کل تانن، نیتروژن غیر پروتئینی، نیتروژن محلول در شوینده اسیدی، میزان ناپدید شدن مواد مغذی در شکمبه و در کل دستگاه گوارش، قابلیت هضم آزمایشگاهی و سموم آفلاتوکسین از نوع B و G بین محصول آفتاب خشک و سیلو شده وجود نداشت. سیلو کردن محصول فرعی پسته در مقایسه با نوع آفتاب خشک، باعث کاهش دیواره سلولی، قند محلول، pH، پروتئین نامحلول در آب، میزان ناپدید شدن ماده خشک و پروتئین خام پس از شکمبهای و افزایش ترکیبات فنلی و پروتئین محلول در آب گردید. در آزمایش دوم محصول فرعی پسته بدون افزودنی و همراه با افزودنیهای ملاس (3 درصد ماده خشک)، باکتری (لاکتوباسیلوس پلانتاروم به میزان 0625/0 گرم به ازای هر 25 کیلوگرم محصول فرعی پسته تازه) و افزودنی آنزیمی (شامل چند نوع آنزیم و به میزان 5/12 گرم به ازای هر 25 کیلوگرم از محصول فرعی پسته تازه) در سیلوهای آزمایشی به مدت یک و دو ماه در قالب یک طرح کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل (2×4) سیلو شدند. نتایج نشان داد که سیلاژ حاوی افزودنی ملاس در مقایسه با دیگر سیلاژها، میزان پسآب بیشتر و pH کمتری (05/0 P) داشت. غلظت اسید لاکتیک در سیلاژ حاوی افزودنی آنزیمی کمتر از سیلاژ بدون افزودنی بود، اما غلظت نیتروژن آمونیاکی، اسید استیک، اسید پروپیونیک و کل اسیدهای چرب فرار تحت تاثیر نوع افزودنی قرار نگرفت. سیلاژهای یک ماهه نسبت به دو ماهه، pH پایینتر و غلظت اسید استیک، اسید بوتیریک و کل اسیدهای چرب فرار بالاتری داشتند. میزان پروتئین خام و دیواره سلولی در سیلاژ با افزودنی ملاس نسبت به سیلاژهای با سایر افزودنیها کمتر بود و سیلاژهای حاوی افزودنی نسبت به سیلاژ بدون افزودنی میزان تانن کل کمتری (05/0 P) داشتند. پایداری هوازی در سیلاژ محصول فرعی پسته بسیار مطلوب بود و تحت تاثیر نوع افزودنی قرار نگرفت. ظرفیت نگهداری آب در سیلاژهای حاوی افزودنیهای مختلف نسبت به سیلاژ بدون افزودنی کمتر بود (05/0 P). ظرفیت بافری در سیلاژ محصول فرعی پسته به طور معنیداری نسبت به سیلاژ ذرت بالاتر بود و سیلاژهای محصول فرعی پسته دو ماهه نسبت به یک ماهه ظرفیت بافری بالاتری (01/0 P) داشتند. آزمایشهای تولید گاز نشان داد که، سیلاژ با افزودنی آنزیمی، میزان تخمیر پذیری کمتری (05/0 P) در مقایسه با سیلاژهای با افزودنی ملاس و باکتری داشت، و افزودن پلیاتیلن گلیکول به سیلاژها، تولید گاز را به نحو مطلوبی بهبود (01/0 P) بخشید. در آزمایش سوم تاثیر مصرف سطوح صفر، 6، 12 و 18 درصد سیلاژ محصول فرعی پسته بدون افزودنی بر سلامت، عملکرد، قابلیت هضم جیرهها، فرآوردهای تخمیری در شکمبه، سنتز پروتئین میکروبی، متابولیتهای خون، فراسنجههای فیزیکی و شیمیایی ادرار و فعالیت جویدن 24 راس گوساله نر هلشتاین (5/13±6/155 کیلوگرم) در قالب یک طرح کاملاً تصادفی، در جایگاههای انفرادی و به مدت 6 ماه بررسی گردید. هیچ علائم کلینیکی در مدت اجرای آزمایش مشاهده نشد و در پایان آزمایش همه گوسالهها سالم بودند. در مدت آزمایش با مصرف جیرههای حاوی سیلاژ محصول فرعی پسته تا سطح 12 درصد، وزن نهایی، متوسط افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی تحت تاثیر قرار نگرفت. با افزایش نسبت سیلاژ محصول فرعی پسته در جیرهها، قابلیت هضم پروتئین خام، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز به صورت خطی کاهش (05/0 P)، و مدت زمان صرف شده برای نشخوار افزایش یافت. مصرف بیش از 6 درصد سیلاژ محصول فرعی پسته در جیرهها، موجب کاهش (01/0 P) غلظت نیتروژن آمونیاکی و اسیدهای چرب فرار در شکمبه شد. مصرف طولانی مدت جیرههای حاوی سطوح مختلف سیلاژ محصول فرعی پسته تا سطح 18 درصد، تاثیر نامطلوبی بر غلظت متابولیتهای خون، آنزیمهای کبدی، هورمون انسولین، فراسنجههای مربوط به هماتولوژی و همچنین فراسنجههای فیزیکی و شیمیایی مربوط به ادرار نداشت. به طورکلی نتایج این مطالعه نشان داد که محصول فرعی پسته قابلیت خوبی برای سیلو شدن دارد و سیلاژ آن میتواند تا سطح 12 درصد در جیره گوسالههای نر پرواری بدون تاثیر نامطلوب بر عملکرد، فعالیت کلیهها، متابولیتهای خون و آنزیمهای کبدی مورد استفاده قرار گیرد. واژههای کلیدی : محصول فرعی پسته، سیلاژ، گوساله پرواری، عملکرد، متابولیتهای خون و پروتئین میکروبی