Skip to main content
SUPERVISOR
اقافخر میرلوحی فلاورجانی (استاد راهنما) قدرت اله سعیدی (استاد راهنما) حسن خمیس آبادی (استاد مشاور) رجب چوکان (استاد مشاور)
 
STUDENT
Sharareh Fareghi
شراره فارغی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده کشاورزی
DEGREE
Doctor of Philosophy (PhD)
YEAR
1390

TITLE

Evaluation of combining ability of maize lines derived from CIMMYT germplasm in crossing with temperate lines under two moisture regimes
Drought is one of the most important environmental factors that causes unfavorable conditions for plant growth and development, affects all morphological, physiological, biochemical and metabolic aspects of plants and finally decreases crop production, particularly in arid and semi-arid regions worldwide. The reduction of plant yield due to drought stress conditions, depends on the severity and duration of the stress. In order to estimate general and specific combining ability and to determine the gene action under two moisture conditions for agronomic traits in maize, 13 inbred lines obtained from CIMMYT’s germplasm were crossed to A679, K166B, K18 and MO17 testers, using line × tester genetic design. A total of 71 genotypes involving 52 hybrids obtained from line × tester crosses, 17 inbred lines (13 inbred lines from CIMMYT’s germplasm and four testers) and also two check hybrid cultivars (KSC704 and KSC705) were evaluated, separately under two irrigation regimes. The irrigation regimes were control (100% of plant water requiremen) and irrigatio based on 65% of plant water requirement. The experiments were conducted over two growing seasons in 1393 and 1394 at Islamabad Research Center of Kermanshah, Agricultural and Natural Resources Research and Training Center, using randomized complete block design with three replications. In order to evaluate genetic variation in the germplasm used in this study, 25 SRAP markers were also used. Then according to UPGMA method, principal component analysis and cluster analysis were used to Key words Maize, Line× Tester Analysis, Combining ability, Genetic Diversity, Heterosis, SRAP Marker.
خشکی یکی از مهمترین فاکتورهای محیطی است که سبب نامساعد شدن شرایط رشد و توسعه گیاه می‌شود و تمام جنبه های مورفولوژیک، فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و متابولیک گیاهان را تحت تأثیر قرار می دهد. تنش خشکی یکی از محدود کننده ترین فاکتورهای تولید در گیاهان زراعی و در مناطق خشک و نیمه خشک جهان است. کاهش عملکرد گیاهان در اثر شرایط تنش خشکی بسته به شدت و طول مدت تنش بسیار متداول است. به منظور برآورد قابلیت ترکیب پذیری عمومی و خصوصی و نوع عمل ژن تحت دو شرایط رطوبتی در ذرت، تعداد 13 لاین حاصل از ژرم پلاسم سیمیت با تسترهای A679، K166B، K18 و MO17 به شیوه لاین × تستر تلاقی داده شد و در مجموع 71 ژنوتیپ شامل 52 هیبرید حاصل از تلاقی های لاین×تستر، 17 لاین خالص (13 لاین خالص استخراج شده از ژرم پلاسم سیمیت و 4 تستر) و همچنین هیبریدهای 704 و 705 به عنوان شاهد در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو رژیم آبیاری نرمال و آبیاری بر اساس 65 درصد نیاز آبی گیاه طی دو سال زراعی 1393 و 1394 درایستگاه تحقیقاتی مرکزتحقیقات کشاورزی ومنابع طبیعی استان کرمانشاه واقع در اسلام آباد مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی موجود در ژرم پلاسم مورد بررسی، از 25 ترکیب نشانگری SRAP استفاده شد. سپس به منظور گروه بندی ژنوتیپ های موجود، تجزیه به مؤلفه های اصلی و تجزیه کلاستر با روش UPGMA مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تجزیه لاین × تستر نشان داد که برای تمام صفات اندازه گیری شده اختلاف معنی داری بین هیبریدها، لاین ها و تسترها وجود داشت. اثر متقابل لاین × تستر برای تمام صفات اندازه گیری شده معنی دار بود، که این مسأله نشان دهنده واکنش متفاوت لاین ها با تسترهای مختلف و همچنین نشان دهنده وجود آثار غالبیت و غیر افزایشی در کنترل این صفات بود. نسبت ? 2 GCA / ? 2 SCA برای کلیه صفات ارزیابی شده کمتر از یک بود که نشان دهنده اهمیت بیشتر واریانس ژنتیکی غیرافزایشی (SCA) نسبت به واریانس ژنتیکی افزایشی (GCA) در کنترل صفات است. نتایج تجزیه واریانس ویژگی های کیفیتی بذر نشان داد که اثر هیبرید بر درصد پروتئین خام، درصد نشاسته و درصد چربی در هر دو شرایط نرمال و تنش خشکی در سطح احتمال یک درصد (P? 0.01) معنی دار بود. براساس نتایج بدست آمده تفاوت معنی داری بین لاین ها برای توانایی ترکیب پذیری عمومی مشاهده گردید. بیشترین میزان ترکیب پذیری عمومی برای عملکرد و اجزای عملکرد در شرایط نرمال و تنش در لاین های L2، L4، L6،L7،L9 و L11 مشاهده شد. بیشترین میزان ترکیب پذیری خصوصی برای عملکرد دانه در شرایط نرمال به ترتیب در هیبریدهای حاصل از تلاقی های L5×T1، L3×T1 و L7×T3 و در شرایط تنش رطوبتی در تلاقی های L11×T2، L6×T4 و L4×T4 مشاهده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که در بین اینبردلاین های ذرت تنوع کافی به منظور استفاده در برنامه های بهنژادی وجود دارد. نتایج بررسی مولکولی این پژوهش نیز نشان داد که تعداد کل نوارهای تکثیر شده با استفاده از 25 جفت نشانگر SRAP برابر 20? بود که تعداد 135 نوار چند شکل مشاهده گردید. بیشترین تعداد قطعه تکثیر شده 16 نوار، مربوط به نشانگر (M1E1) بود، و کمترین قطعه تکثیر شده، ? نوار، مربوط به نشانگر های (M3E4) بود. میانگین چندشکلی نشانگرها حدود 70 درصد برآورد گردید که بیانگر آن است که این نشانگرها ابزار مناسبی جهت تمایز ژنوتیپ های ذرت می باشند. براساس نتایج تجزیه کلاستر و تجزیه به مؤلفه های اصلی، لاین ها و تسترها به چهار گروه و زیر گروه تقسیم شدند و روابط ژنتیکی لاین ها تعیین گردید. به طور کلی نتایج نشان داد که نشانگر SRAP دارای پتانسیل کافی جهت بررسی روابط و تنوع ژنتیکی موجود در میان اینبرد لاین های ذرت می باشد و نتایج آن را می توان در برنامه های به نژادی آتی مورد استفاده قرار داد. در بخش دیگری از این مطالعه به بررسی روابط بین قابلیت ترکیب پذیری، هتروزیس و فاصله ژنتیکی با استفاده از داده های نشانگرمولکولی SRAP و داده های حاصل از ویژگی های زراعی در لاین های اینبرد سیمیت وبه منظور امکان پیش بینی هتروزیس پرداخته شد. در این مطالعه، همبستگی بین برآوردهای فاصله ژنتیکی (GD J و GD SM ) با اثرات هتروزیس ناچیز و غیرمعنی دار بودند. بنابراین، پیش بینی هتروزیس براساس فواصل ژنتیکی برآورد شده به وسیله نشانگرهایSRAP مورد بررسی امکان پذیر نبود. کلمات کلیدی: ذرت، تجزیه لاین × تستر، ترکیب پذیری، تنوع ژنتیکی، هتروزیس، نشانگر SRAP

ارتقاء امنیت وب با وف بومی