Skip to main content
SUPERVISOR
Josef Senn,Mohamoud-Reza Hemami,Mostafa Tarkesh esfahani
ژوزف سن (استاد مشاور) محمودرضا همامی (استاد راهنما) مصطفی ترکش اصفهانی (استاد مشاور)
 
STUDENT
NEDA RANJBAR
ندا رنجبر

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده منابع طبیعی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1391

TITLE

Habitat Suitability of Wild Goat (Capra aegagrus) in Kolah-Qazi National Park
Knowledge of species’ habitat requirements is important for planning conservation programs for the target species. The accessibility of habitat requirements of a species is know as habitat suitability. Wild goat ( Capra aegagrus ) is a vulnerable species which is widely distributed in Iran , but the ecology of this species is not sufficiently studied. The purpose of this study was modelling seasonal habitat suitability and habitat associations of wild goat in Kolah-Qazi National Park , one of its typic habitats in cental Asia . A two-step approach was employed for the modelling process. Presence only data was used in the first step to determine unsuitable sites employing Maximum Entropy approach. Absence points were then randomly selected from the determined usuitable sites by the model. Present points had been seasonally collected across the study area in a previous study (Shahgholian, 2012). Logistic Regression approach was used in the second step to model wild got habitat suitability using both the presence and absence points. Elevation, aspect, distance to water trough, distance to settlement and distance to guard patrol road were recognised as the most important variables determining habitat suitability of wild goat. According to the produced seasonal habitat suitability maps, the extent of suitable habitats provided by the logistic regression model was more than the MaxEnt model. The extent of suitable habitats was maximum in winter and was least in summer. The accuracy of both MaxEnt and LR model were good, but of the LR model was generally better. The obtained results have implications for conservation of wild goat across its distribution range. Key word: Habitat suitability model, Capra aegagrus, Two-step approach, Logistic regression, Maxent, Kolah-Qazi National Park
شناسایی نیازمندی های زیستگاهی گونه ها در انجام برنامه های حفاظتی گونه های هدف، بسیار مهم است. معمولاً فراهم بودن نیازمندی های زیستگاهی گونه ها معادل اصطلاح مطلوبیت زیستگاه بیان می شود. بز وحشی یک گونه ی آسیب پذیر است که پراکنش وسیعی در ایران دارد. با این وجود اکولوژی این گونه کاملا مطالعه نشده است. هدف این مطالعه مدل سازی فصلی مطلوبیت زیستگاه و ارتباطات زیستگاهی بز وحشی در پارک ملی کلاه قاضی است (یکی از زیستگاه های معمول آن در آسیای مرکزی). برای فرایند مدل سازی رویکرد دو مرحله ای به کار گرفته شد. در اولین مرحله با استفاده از داده های حضور و به کارگیری رویکرد حداکثر آنتروپی مکان های نامطلوب تعیین شدند. سپس نقاط عدم حضور به صورت تصادفی در مکان های نامطلوب تعیین شده انتخاب شدند. به منظور تهیه ی نقاط حضور به صورت فصلی از مطالعه ی شاهقلیان (1391) استفاده شد. رویکرد رگرسیون لجستیک با استفاده از نقاط حضور و عدم حضور در دومین مرحله برای مدل سازی مطلوبیت زیستگاه به کار گرفته شد. بر اساس نتایج ارتفاع از سطح دریا، جهت جغرافیایی، فاصله تا آبشخور، فاصله تا مناطق مسکونی و فاصله تا مسیرهای محیط بانی به عنوان با اهمیت ترین متغیرها در تعیین مطلوبیت زیستگاه بز وحشی شناخته شدند. بر اساس نقشه های فصلی مطلوبیت زیستگاه تولید شده، مساحت زیستگاه های مطلوب در روش رگرسیون منطقی بیش تر از روش حداکثر آنتروپی به دست آورده شد. صحت هر دو مدل حداکثر آنتروپی و رگرسیون منطقی خوب بود اما مدل رگرسیون منطقی به نسبت بهتر بود. نتایج حاصل شده می تواند برای حفاظت بز وحشی در گستره ی پراکنش آن به کار گرفته شود. کلمات کلیدی: مدل مطلوبیت زیستگاه، بز وحشی، رویکرد دو مرحله ای، رگرسیون منطقی، حداکثر آنتروپی، پارک ملی کلاه قاضی

ارتقاء امنیت وب با وف بومی