Skip to main content
SUPERVISOR
Gholam-Reza Ghorbani,Keikhosro Karimi,Mohammad Khorvash
غلامرضا قربانی خراجی (استاد راهنما) کیخسرو کریمی (استاد مشاور) محمد خوروش (استاد راهنما)
 
STUDENT
Ebrahim Ghasemi
ابراهیم قاسمی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده کشاورزی
DEGREE
Doctor of Philosophy (PhD)
YEAR
1385

TITLE

Improvement in nutritive value of cereal straw (rice, barley and wheat) by chemical and biological methods for use as ruminant feed
Different chemical and biological treatments (in vitro) and nitrogen supplementation were applied to improve the use of cereal straws in the diet of ruminants. The findings of the study resulted in the development of a method to adjust pH for dry treatment based on titratable capacity. Considering the reagent consumption and degradability, treatment with sodium hydroxide at pH 12 followed by ensilage may be regarded as the most effective dry method to improve the ruminal degradability of straw. Microbial protein and efficiency synthesis enhanced when the treated straw was supplemented with either urea or casein, but there was no additional benefit of altering N sources, or their level of synchrony. Moreover, feeding ensiled alkali-treated straw (65% of the diet DM basis) enhanced intake, ruminal and total tract digestibility, fractional dilution rate, urine pH and fecal consistency compared to feeding untreated straw. In lactation trial, straw treated with alkali (pH 12) and ensiled after adding 5% molasses and 10% ground wheat grain was included as one third of forage portion into the diet of mid lactation dairy cows. Total tract digestibility was similar between control (no straw) and treated straw diets. Dry matter intake averaged 24 kg and was unaffected by the forage sources. Milk yield was greater in cows fed control diet, but no differences were detected between control and treated straw diet niether in milk efficiency nor, in fat or energy corrected milk. Treatment with 7% alkali (pH?12) followed by ensiling appeared to be a promising process for improving cereal straw quality.
در ایران به دلیل قرارگیری در منطقه خشک و نیمه خشک عمده زمین های کشاورزی به کشت غلات اختصاص می یابد و بنابراین مقدار عظیمی از کاه غلات تولید شده که به خاطر نرخ تجزیه پائین منجر به کاهش مصرف خوراک و تولید در حیوان می شود. این پژوهش به بررسی فرآوری های مختلف شیمیایی و زیستی، و مکمل نیتروژنی جهت بهبود ارزش غذایی کاه غلات در تغذیه نشخوارکنندگان پرداخته و روشی جهت کنترل pH تحت شرایط فرآوری خشک (افشاندن محلول، کاربرد در علوم دامی) با محاسبه ظرفیت تیتراسیون اسیدی-قلیایی توسعه یافت. نتایج آزمایش نشان داد که فرآوری با اوره تاثیر چندانی بر تغییر خصوصیات شیمیایی و بهبود تجزیه پذیری (1/34 در مقایسه %7/32) نسبت به کاه فرآوری نشده نداشت. آمونیاک تاثیر کمی بر محلولیت ماده خشک (از 8/13 به %5/16) و الیاف شوینده خنثی (0/68 به %9/64)، ولی تاثیر به سزایی در آزاد شدن ترکیبات فنولی (از 2/10 به 3/22 گرم در کیلوگرم) و افزایش هضم بخش دیواره سلولی (از 0/26 به %4/35) کاه داشت. فرآوری با پرکسید هیدروژن قلیایی (%5 سود و %2 پرکسید هیدروژن) منجر به افت تجزیه پذیری به خصوص بخش سلولزی (از 7/41 به %2/36) نسبت به سود تنها (%5) شد. بیشترین میزان محلولیت ماده خشک (%4/22)، ترکیبات فنولی (2/25 گرم در کیلوگرم) و کربوهیدرات های دیواره سلولی (به %3/55) با فرآوری اسیدی (%5) حاصل شد. فرآوری اسیدی هضم ماده خشک کاه را افزایش (از 7/32 به %4/40) ولی دیواره سلولی را کاهش (از 26 به %3/22) داد. فرآوری با پرکسید هیدروژن تنها سبب کاهش لیگنین هسته ایی شد و بر سایر ترکیبات تاثیری نداشت این فرآوری اثر کمی بر بهبود هضم ماده خشک داشت ولی هضم بخش همی سلولزی (از 7/26 به %7/18) نسبت به کاه فرآوری نشده کاهش یافت. در مرحله بعدی با کنترل pH، به بررسی تغییرات ترکیبات و هضم دیواره سلولی در دامنه pH بین 5/1 تا 5/12 کاه پرداخته شد. همچنین کارآیی اضافه شدن آنزیم در pHهای 5/3، 5/4 و 5/11 ارزیابی شد. pH کاه های فرآوری شده با قلیا طی روند سیلوسازی کاه به شدت نزول یافتند. اثر متقابل معنی داری بین pH و آنزیم اضافه شده مشاهده شد به طوری که تجزیه پذیری کاه در pH 5/4 افزایش یافت. نقطه بهینه فرآوری با سود در pH 12 (%2/7 سود) از نظر مقدار مصرف قلیا و افزایش هضم بدست آمد. از 5 راس گوسفند فیستوله شده جهت تعیین تاثیر مکمل نیتروژنی بر هضم، مصرف خوراک، ساخت پروتئین میکروبی و پاسخ های فیزیولوژیکی در قالب طرح مربع لاتین 5×5 پرداخته شد. جیره ها بر پایه کاه فرآوری شده یا فرآوری نشده (%65) و مکمل با اوره یا کازئین و یک جیره بدون مکمل بودند. گوسفندان تغذیه شده با جیره های بر پایه کاه فرآوری شده هضم شکمبه ایی (%27)، هضم کل دستگاه گوارش (%19)، مصرف خوراک (%43)، نرخ رقت شکمبه (%46) و ساخت پروتئین میکروبی (%54) بالاتری نسبت به کاه فرآوری نشده داشتند. منبع پپتیدی (کازئین) سبب افزایش هضم بخش الیافی (4/64 در مقایسه با %0/60) کاه فرآوری شده شد. به منظور بررسی تاثیر جایگزینی کاه (فرآوری نشده و فرآوری شده با قلیا با 12 pH به همراه %5 ملاس و %10 گندم آسیاب شده) به نسبت یک سوم بخش علوفه ایی (یونجه و سیلاژ ذرت) بر عملکرد شیردهی از 9 راس گاو اواسط شیردهی در قالب طرح آزمایشی مربع لاتین 3×3 استفاده شد. pH کاه فرآوری شده از 12 با اضافه شدن گندم و ملاس طی روند سیلو سازی به 04/5 تنزل یافت. قابلیت هضم شکمبه ایی برای علوفه یونجه، ذرت سیلویی، کاه فرآوری شده و کاه فرآوری نشده به ترتیب کاهش می یافت. هرچند، قابلیت هضم کل گوارشی برای جیره های شاهد و کاه فرآوری شده مشابه و در این دو جیره بیشتر از جیره حاوی کاه فرآوری نشده بود. مصرف خوراک، رفتار جوش گاوها و فراسنجه های خون و ادرار تحت تاثیر منابع علوفه ایی قرار نگرفتند. میزان تولید شیر در جیره شاهد بیشتر از جیره های بر پایه کاه بود هرچند تولید شیر تصحیح شده بر اساس چربی یا انرژی و بازده تولید شیر بین دو جیره شاهد و کاه فرآوری شده یکسان و بیشتر از کاه فرآوری نشده بود. درصد چربی و کل مواد جامد شیر گاوهای مصرف کننده جیره حاوی کاه فرآوری شده بیشتر از جیره شاهد بود. هزینه خوراک مصرفی برای جیره های شاهد، کاه فرآوری نشده و کاه فرآوری شده به ترتیب 13920، 12680 و 12860 تومان بود. در کل فرآوری قلیایی خشک کاه در 12pH و سپس سیلوسازی، روشی موثر در کاهش خاصیت قلیایی، شکستن پیوندهای عرضی (استری) ترکیبات دیواره سلولی، افزایش قابلیت هضم داشت و می توان به عنوان بخشی از منبع علوفه ایی در جیره دام های تولیدی به کار برد. واژه های کلیدی : کاه غلات، هضم، فرآوری شیمیایی، ظرفیت تیتراسیون، تولید و سلامتی

ارتقاء امنیت وب با وف بومی