SUPERVISOR
Rahim Ebadi,Bijan Hatami,Mostafa Mobli
رحیم عبادی (استاد راهنما) بیژن حاتمی (استاد راهنما) مصطفی مبلی (استاد مشاور)
STUDENT
Maryam Sattar
مریم ستار
FACULTY - DEPARTMENT
دانشکده کشاورزی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1385
TITLE
Integrated Management of Aphis gossypii Glov. Using Chrysoperla carnea Steph. and Insect Growth Regulating Hormone Analogues (Pyriproxyfen and Buprofezin) in Greenhouse
Cotton aphid, Aphis gossypii , is one of the most important pests of the vegetable crops in greenhouse, specially cucumber, that causes reduction of quantity and quality of the yield. Both nymphs and adults of this aphid suck plant juices,disrupt plant metabolism and cause quantitave and qualitative damage to the plants. This aphid is polyphagous with wide a host range that often exhibit host- associated genetic structure. It is also a vector of different plant viruses. Due to the use of high amount of chemical insecticides for controlling this aphid on cucumber and the short growth and developmental period and gradual harvesting of cucumber, use of integrated pest management (IPM) is necessary. In IPM programs the emphasis is on the application of insecticides, if necessary, in sensitive stages of pests and tolerant stages of the natural enemies. The common green lacewing Chrysoperla carnea is an important natural enemy of several insect pests can be used in greenhouses. Using the green lacewings in combination with less hazardous chemical compounds such as insect growth regulators (IGRs) to control aphids in greenhouse could be effective and less hazardous to consumer, than conventional insecticides. These compounds commonly doesn , t have cumulative properties. They are instable in the environment and have low toxicity to honey bees, beneficial insects and warm- blooded animals. The IGRs pyriproxyfen and buprofezin are classified as reduced risk insecticides because their modes of action are safe for humans. Pyriproxyfen is a juvenile hormone mimic, inhibiting egg hatching and metamorphosis into the adult stage. Buprofezin is a chitin synthesis inhibitor that inhibits molting. These two insecticides allow growers to alternate between different modes of action, thereby reducing the rate of resistance evolution to either insecticide. This study was carried out to find suitable concentration of pyriproxyfen and buprofezin for controlling A. gossypii in laboratory. The lethal effects of these compounds on small nymphs (1-3 olds) of A. gossypii were studied using completely randomized design and leaf dipping bioassay technique with seven treatments including six concentrations of each of compounds and control treatment (distilled water). The concentrations for buprofezin were 800, 529, 350, 231, 153, 100 ppm. and for pyriproxyfen were 1000, 725, 525, 381, 276, 200 ppm. There were five replications in each treatment. The mortalities were recorded after 96h and percent mortality calculated by Abbott formula. Data were analyzed using probit analysis procedure by POLO- PC software. Results revealed that effect of these compounds increased significantly as concentration increased. Suitable concentrations of pyriproxyfen and buprofezin were 1000 and 800 ppm, respectively. The LC 50 and 99% confidence limit values for these compounds were 436.98
شته جالیزGlov. Aphis gossypii یکی از مهمترین آفات گلخانههای سبزی و صیفی مخصوصاً خیار میباشد که باعث خسارت کمی و کیفی به محصول میگردد. باتوجه به مصرف بیرویه سموم شیمیایی و کوتاه بودن دوره رشد و نمو خیار، استفاده از برنامههای کنترل تلفیقی برای این آفت ضروری به نظر میرسد. . تلفیق بالتوری سبز Chrysoperla carnea Steph. به عنوان یکی از فراوانترین دشمنان طبیعی آفات مختلف با ترکیبات شیمیایی کمخطر نظیر شبههورمونهای تنظیمکننده رشد که خاصیت تجمعی ندارند و منجر به عدم رشد جنین، کاهش تفریخ تخمها و تاخیر دوره رشد لاروی شده و تولیدمثل حشره کامل را کاهش میدهند، برای کنترل شته جالیز میتواند بسیار موثر باشد در این مطالعه به منظور یافتن غلظت مناسب شبههورمونهای بوپروفزین و پایریپروکسیفن برای کنترل شته جالیز در آزمایشگاه از طرح کاملاً تصادفی با هفت تیمار و پنج تکرار استفاده شد که تیمارها شامل شش غلظت از هرکدام از این محلولها و یک تیمار شاهد (آب) بود. در هردو ترکیب بعد از 96 ساعت، در سطح احتمال یک درصد بین تیمارها اختلاف معنیدار دیده شد. نتایج نشان داد که غلظتهای 1000 پیپیام پایریپروکسیفن و 800 پیپیام بوپروفزین باعث کنترل موثر این آفت میشود.به کمک نرمافزار پولو- پیسی LC 50 و EC 50 این دو ترکیب نیز ارزیابی شد که برای پایریپروکسیفن به ترتیب 98/436 و 30/924 پیپیام و برای بوپروفزین نیز به ترتیب 33/386 و 41/835 پیپیام به دست آمد که نشان میدهد سمیت بوپروفزین بیشتر است. غلظت زیرکشنده (LC 10 ) بوپروفزین و پایریپروکسیفن نیز به ترتیب 34/172 و 51/223 پیپیام بود. کاربرد این غلظت روی شته جالیز در آزمایشگاه نشان داد که پورههای تیمار شده با بوپروفزین تا رسیدن به مرحله حشره کامل دو بار و پورههای تیمار شده با پایریپروکسیفن سه بار پوستاندازی بیشتر انجام داده و تولیدمثل آنها 50 درصد کاهش مییابد. همچنین کنترل مستقل و تلفیقی شته جالیز با استفاده از بالتوری سبز و ترکیبات بوپروفزین و پایریپروکسیفن روی خیار در گلخانه به صورت طرح کرتهای خرد شده در زمان در قالب بلوک کامل تصادفی با هشت تیمار و پنج تکرار مورد بررسی قرار گرفت که تیمارها به ترتیب شامل 1-بوپروفزین (با غلظت 800 پیپیام)، 2-پایریپروکسیفن (با غلظت 1000 پیپیام)، 3-بالتوری سبز (با نسبت یک به پنج شکارگر به شکار)، 4-تلفیق پایریپروکسیفن و بوپروفزین، 5-تلفیق بوپروفزین با بالتوری، 6-تلفیق پایریپروکسیفن با بالتوری، 7-تلفیق پایریپروکسیفن و بوپروفزین با بالتوری و 8-تیمار شاهد (آب) بود. آبپاشی در تیمار شاهد و محلولپاشی در تیمارهای استفاده از بوپروفزین و پایریپروکسیفن و تلفیق آنها و رهاسازی شکارگر در تیمار بالتوری سبز هر ده روز یکبار و در تیمارهای تلفیقی، ابتدا محلولپاشی و ده روز بعد رهاسازی شکارگر انجام شد. رهاسازی شکارگر نیز به شکل تخم و با استفاده از کرایزوبگ صورت گرفت که قبل از رهاسازی، آبپاشی روی گیاه انجام شد و پس از کاهش رطوبت گیاه، اقدام به رهاسازی شکارگر شد. تجزیه واریانس دادهها با نرمافزار SAS نشان داد که بین تیمارها در سطح احتمال یک درصد اختلاف معنیدار وجود دارد. طبق آزمون مقایسه میانگین LSD ، درصد تلفات در تیمارهای 1تا 8 به ترتیب 86/63، 20/56، 93/82، 96/40، 13/81، 20/64، 16/45 کلمات کلیدی : کنترل تلفیقی، شته جالیز، بالتوری سبز، بوپروفزین، پایریپروکسیفن