Skip to main content
SUPERVISOR
Morteza Rasti barzaki
مرتضي راستي برزکي (استاد راهنما)
 
STUDENT
Parisa Assarzadegan
پريسا عصارزادگان

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده مهندسی صنایع
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1392

TITLE

Minimizing sum of the total due date assignment and maximum tardiness and delivery costs in Supply Chain
The issue of scheduling in the supply chain in the minor and operational level in supply chain management is an important issue that has been of interest to researchers. In the classic model of production scheduling, fixed due date of orders (as the input problem) is considered. If the decision is not integrated, the decision on determining the due date and production scheduling decisions for hierarchical are taken, so that after obtaining orders and assign due dates to them (by sales planning department), production scheduling and shop floor operations based on the received sequence is followed. Simultaneous determination due date, and scheduling can lead to lower costs and increase profitability also, in the classic model of production scheduling, traortation department ignored, in other words, production scheduling decisions and decisions related to dispatch planning is done individually, while consolidating decisions can dramatically reduce costs and increase profitability of producers. Integrated due date assignment and production and outbound distribution scheduling (IDAPODS) investigate the integrity between due date assignment and production scheduling and outbound distribution. This Thesis focuses on the integration of the three most important and practical decisions in a supply chain, including the due date assignment, and production scheduling and outbound distribution. The issue under consideration is to minimize the maximum tardiness, due date assignment cost and batch delivery cost. First, to provide solution methods, four mathematical programming models including two mixed non-linear models and two mixed linear models, and a heuristic method to solve it, are presented, After these developments, since the problem is NP-hard and solving real problems on a large scale is virtually impossible, so the three meta-heuristic algorithm for solving the problem presented. Also in this study to evaluate the effectiveness of the development methods, various computational tests have been used, To set the parameters ,Taguchi method, to generate experiments, design of experiments (DOE), and to analyze the results, analysis of variance (ANOVA) was used. The computational results show that heuristic and meta-heuristic methods introduced in this thesis, have high performance also, between developed algorithms, computational results show the superiority of the adaptive genetic algorithm than other methods
چکيده موضوع زمان بندي [1] در زنجيره تامين در سطح جزئي و عملياتي يکي از موضوعات مهم در مديريت زنجيره تامين مي باشد که اخيراً مورد توجه محققين قرار گرفته است. در مدل هاي کلاسيک زمان بندي توليد، موعد تحويل سفارشات ثابت و مشخص (به عنوان ورودي مساله) در نظر گرفته مي شود. در صورتي که تصميم گيري به صورت يکپارچه انجام نشده باشد، تصميمات مربوط به تعيين موعد تحويل و تصميمات مربوط به زمان بندي توليد به صورت سلسه مراتبي اتخاذ مي شود؛ بدين ترتيب که پس از اخذ سفارشات و تخصيص موعد تحويل به آنها (توسط واحد برنامه ريزي فروش)، زمان بندي توليد و توالي عمليات در کف کارگاه بر اساس زمان هاي دريافت شده پيگيري مي شود. در نظر گرفتن همزمان تعيين موعد تحويل و زمان بندي توليد مي تواند به کاهش هزينه ها و در نتيجه افزايش سودآوري منجر شود؛ همچنين، در مدل هاي کلاسيک زمان بندي توليد، واحد حمل و نقل مورد توجه قرار نمي گيرد؛ به عبارت ديگر، تصميمات مربوط به زمان بندي توليد و تصميمات مربوط به برنامه ريزي ارسال به صورت جداگانه انجام مي شود؛ در حالي که اتخاذ تصميمات يکپارچه مي تواند به کاهش چشمگير هزينه ها و افزايش سودآوري توليدکنندگان منجر شود. مسائل يکپارچه تخصيص موعد تحويل و زمان بندي توليد و توزيع ( [2] IDAPODS ) به بررسي يکپارچگي بين تخصيص موعد تحويل و زمان بندي توليد و توزيع مي پردازند. پايان نامه حاضر به يکپارچه سازي سه مورد از مهمترين و پرکاربردترين تصميمات در يک زنجيره تامين شامل تخصيص موعد تحويل، زمان بندي توليد و توزيع مي پردازد. مساله تحت بررسي شامل کمينه کردن بيشينه ديرکرد، هزينه تخصيص موعد تحويل و هزينه ارسال دسته اي است. ابتدا به منظور ارائه روش هاي حل، چهار مدل برنامه ريزي رياضي شامل دو مدل غيرخطي مختلط و دو مدل خطي مختلط و همچنين يک روش ابتکاري براي حل مساله مذکور ارايه شده است. پس از توسعه اين روش ها از آنجايي که مساله مورد بررسي NP-hard است حل بسياري از مسائل واقعي در ابعاد بزرگ عملاً غيرممکن بوده بنابراين سه الگوريتم فراابتکاري براي حل مساله ارائه شده است. همچنين در اين پايان نامه تست هاي محاسباتي متنوعي جهت بررسي کارايي روش هاي توسعه داده شده مورد استفاده قرار گرفته است. جهت تنظيم پارامترها از روش تاگوچي، جهت توليد آزمايش ها از تکنيک طراحي آزمايش ها (DOE [3] ) و جهت تحليل نتايج از روش تحليل واريانس (ANOVA) استفاده شده است. نتايج تست هاي محاسباتي نشان مي دهد که روش هاي ابتکاري و فراابتکاري معرفي شده در اين پايان نامه از کارايي بالايي برخوردار بوده و همچنين در بين الگوريتم هاي توسعه داده شده، نتايج محاسباتي نشان دهنده برتري الگوريتم ژنتيک تطابقي نسبت به روش هاي ديگر است.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی