Skip to main content
SUPERVISOR
Samsolall Ayubi,Hossein Khademi Moughari
شمس اله ایوبی (استاد مشاور) حسین خادمی موغاری (استاد راهنما)
 
STUDENT
Jalal Haghighi poode
جلال حقیقی پوده

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده کشاورزی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1390
Since 1980’s, environmental management has received an important attention and environmental health assessment has been introduced. Environmental biomonitoring is one of the methods being used in environmental pollution evaluation. Since mosses have no cuticle and a complete rooting system, they have a big ability to take up metals. For the same reasons, mosses have been referred to as one of the best environmental biomonitors to assess atmospheric dust pollution. The objectives of this research were (i) to examine the physico-chemical properties and magnetic susceptibility of moss-derived soils and (ii) to compare these properties in different parts of moss in three regions including Isfahan, Shahrekord and Tehran. In each region, composite samples (a mixture of 4 subsamples) with 4 replicates were taken. A total of 132 samples from the inner, middle and outer parts of moss as well as 48 samples from surface soils and parent materials were collected. Samples were air-dried, ground, sieved and then transferred to the lab for analysis. The magnetic susceptibility of the samples were measured using an MS2B sensor. The concentration of heavy metals including Pb, Mn, Zn, Ni, Cr, Cd and Cu was determined with an atomic absorption spectrometer following the digestion with 6N HNO 3 . To determine the texture of soils formed as the result of moss activities, the pipette approach was employed. The soil pH and salinity were measured in saturated paste with a pH meter and in soil extract (soil to water ratio of 1:2.5) using an EC meter, respectively. Soil organic matter content was measured using the wet digestion method. The results indicated that the soil magnetic susceptibility was highest in the outer part of moss in Isfahan and Shahrekord. In Tehran, The highest magnetic susceptibility was obtained for the parent rocks. The difference among the sites could be attributed to the type of parent rocks. In moss-derived soils, Pb, Zn and Cu seem to derive from anthropogenic sources, particularly from atmospheric dust. Whereas, Ni, Cr and Mn appear to mainly originate from parent materials. The concentration of Pb in outer sphere soils derived from mosses in Isfahan and Tehran is more than 125 mg/kg indicating the high ability of moss to absorb and keep Pb. The Concentration of Zn in moss-derived soils in Kolahghazi, Isfahan, reaches to 670 mg/kg which is mainly due to the influence of steel producing manufactures. Soils developed by moss have 12-16 % clay, 55-58% silt and 26-31% sand. The highest amount of EC was found in soils of the outer sphere section of moss which seems to be the result of capillary movement of salts and evaporation. The comparison of the properties of moss-derived soils with those of surface soils and dust indicated that moss-affected soils have been greatly influenced by atmospheric dust. Keywords : Moss, Environmental biomonitor, Atmospheric deposition, Heavy metals
مدیریت محیط زیست از دهه 1980 به این طرف اهمیت ویژه ای پیدا کرد و ایده سنجش سلامتی محیط‌ زیست مطرح شد. یکی از روشهای بررسی آلودگی محیط زیست استفاده از ردیاب های زیست محیطی است. خزه به دلیل فقدان پوشش کوتیکول و سیستم ریشه ای کامل، توانایی زیادی برای جذب فلزات از ته نشست ها را دارد. همین ویژگی ها خزه را به عنوان یکی از بهترین ردیاب های زیست محیطی برای سنجش آلودگی هوا و گرد و غبارهای موجود در جو مطرح کرده است. هدف از این تحقیق بررسی ویژگی های فیزیکوشیمیایی و پذیرفتاری مغناطیسی خاک موجود در پوشش خزه و مقایسه سه بخش سطحی، میانی و درونی خزه در سه منطقه اصفهان، شهرکرد و تهران می باشد. نمونه ها در هر شهر به صورت مرکب در چهار نقطه و با چهارتکرار برداشت شدند. در هر نقطه سه بخش سطحی، میانی و درونی خزه از هم جدا و هریک در یک نایلون قرارگرفته (جمعا 132 نمونه خزه بریده شده) و از خاک سطحی منطقه و سنگ مادر(جمعا 48 نمونه خاک سطحی و سنگ) هم نمونه های جداگانه ای برداشته شد. نمونه های خزه و خاک سطحی هوا خشک شده، سپس کوبیده و الک شدند. نمونه های سنگ هم بعد از آسیاب شدن و الک شدن برای انجام آنالیزهای مورد نظر به آزمایشگاه منتقل شدند. میزان پذیرفتاری مغناطیسی نمونه ها توسط حسگرMS2B تعیین گردید. غلظت کل فلزات سرب، منگنز، روی، نیکل، کروم، کادمیوم، مس بعد از هضم با اسید نیتریک 6 نرمال توسط دستگاه جذب اتمی اندازه گیری گردید. برای تعیین بافت خاک تشکیل شده در اثر فعالیت خزه و خاک سطحی از روش پیپت استفاده شد. pH گل اشباع با دستگاه pH متر و میزان شوری در عصاره1 به 5/2 خاک به آب توسط هدایت سنج اندازه گیری شد. اندازه گیری مواد آلی به روش سوزاندن تر انجام شد. نتایج نشان داد که در اصفهان و شهرکرد پذیرفتاری مغناطیسی خاک موجود در بخش سطحی خزه دارای بیشترین میزان است. در سایت های نمونه برداری در تهران سنگ مادر دارای حداکثر میزان پذیرفتاری مغناطیسی است. این عدم تشابه مربوط متفاوت بودن مواد مادری است. فلزات سرب، روی و مس در خاک تشکیل شده در اثر فعالیت خزه عمدتاً از منابع آنتروپوژنیک به ویژه گرد و غبار موجود در جو منشا می گیرند. در حالی که فلزات نیکل، کروم و منگنز بیشتر از مواد مادری سرچشمه می گیرند. میزان سرب در خاک موجود در بخش سطحی خزه در اصفهان و تهران بیش از 125 میلی گرم بر کیلوگرم بدست آمد که نشان از توانایی بالای خزه در جذب و نگه داشت این عنصر است. غلظت روی کل در کلاه قاضی اصفهان به دلیل تأثیر گرفتن از صنایع تولید فولاد به 670 میلی گرم بر کیلوگرم می رسد. توزیع اندازه ذرات در خاک تشکیل شده در اثر فعالیت خزه به این صورت به دست آمد: رس 12-16 درصد، سیلت 55 تا 58 درصد، شن 26-31 درصد. حداکثر هدایت الکتریکی در خاک موجود در بخش سطحی خزه مشاهده شد. که به دلیل حرکت نمکها توسط آب به دلیل کشش مویینه هنگام انجام عمل تبخیر از سطح است. مقایسه ویژگی های خاک موجود در خزه با خاک سطحی و گرد و غبار نشان داد که خاک موجود در خزه بیشتر تحت تأثیر گرد و غبارهای جوی قرار گرفته است. کلمات کلیدی : خزه، ردیاب زیست محیطی، ته نشست های اتمسفری، فلزات سنگین

ارتقاء امنیت وب با وف بومی