Skip to main content
SUPERVISOR
Sayed farhad Mousavi,Manouchehr Heidarpour,Esmaeel Landy,Sayed Hossein Saghaian nejad esfahani
سیدفرهاد موسوی (استاد راهنما) منوچهر حیدرپوراسفرجانی (استاد راهنما) اسماعیل لندی (استاد مشاور) سیدحسین سقائیان نژاداصفهانی (استاد مشاور)
 
STUDENT
Malihe Keykhaee
ملیحه کیخائی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده کشاورزی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1383
Local scouring is one of the most important causes of bridge failure. Therefore, there is an interest in finding reliable ways to control and reduce local scour depth and, thereby, requisite pier embedment depth. Countermeasures for local scour at bridge piers can be grouped in two categories: Armoring devices and flow-altering devices. An accepted engineering method to deal with pier scour problems is to place riprap material around the pier foundation. The scour-reduction of riprap has been the topic of scientific investigations. The effect of riprap on pier groups is not studied by earlier researches. The scour hole around group piers is affected by factors which are not valid for single pier. Therefore study in this field is necessary. For group piers (aligned with the flow), reinforcement and sheltering are additional parameters, which affect the depth of local scour. Furthermore, the group effects will alter with changes in pier spacing. The present study examines using of riprap for reduction of local scour in pier group. The results of the experiments were compared with data from present study and earlier studies on single pier with riprap. The models consist of two and three circular-shaped piers in line with diameter of 0.02 m and pier spacing of twice and four times the pier diameter. Four uniform sediments with median diameters d 50 = 2.86, 3.67, 4.38 and 5.18 mm, were used as riprap material. The riprap layer were installed at the same, above and below the surface of the streambed. The results showed that instability depth in group pier was lower than single pier because of the sheltering effect. The reduction in instability depth at riprap placed below is found to be as much as 8.33% for biggest riprap and 6.1% for smallest riprap. The riprap stability for three piers in line is more than single pier and two piers. The stability number for riprap with median diameters d 50 = 2.86 and 5.18 mm is 3.29 and 2.38, respectively. According to the results, stability number increased with increasing pier spacing. From the results, riprap placed below the surface of the streambed has the highest stability, riprap stones placed above the surface of the streambed have the lowest stability, and the third ones have the value between previous ripraps. The effect of wake vortices formed at the downstream side of group piers was decreased. Therefore the cover of riprap layer at downstream of group piers was decreased as compared with single pier. The reduction in cover of riprap layer was about 60% .
یکی از دلایل عمده عدم پایداری و شکست پل ها آب شستگی موضعی اطراف پایه آنها می باشد. بنابراین ارائه روش های مناسب به منظور کنترل و کاهش آب شستگی موضعی از جمله مسائلی است که همواره مورد توجه بوده است. به طور کلی دو روش اساسی برای محافظت پل ها در مقابل پدیده آب شستگی وجود دارد که عبارتند از: بالا بردن مقاومت مواد بستر و کاهش قدرت عوامل فرسایش. یک روش مهندسی پذیرفته شده برای برخورد با مسئله آب شستگی پایه پل، قرار دادن قطعات سنگ چین در اطراف پایه پل می باشد که منجر به افزایش مقاومت بستر در برابر عوامل فرسایش می گردد. در زمینه استفاده از سنگ چین به منظور کنترل آب شستگی موضعی مطالعات گسترده ای صورت گرفته است که همه آنها مربوط به تک پایه ها می باشند. در گروه پایه ها آب شستگی متأثر از عوامل و پدیده هایی است که در تک پایه ها مطرح نیستند. در گروه پایه هاِیی که موازی با جهت جریان قرار گرفته باشند این عوامل عبارتند از عامل تقویت کنندگی عمق آب شستگی پایه های بالادست و عامل حفاظ بودن. به علاوه تأثیر این عوامل با تغییر فاصله پایه ها و زاویه برخورد جریان تغییر می کند. در مطالعه حاضر تأثیر استفاده از سنگ چین در کنترل و کاهش آب شستگی موضعی در گروه پایه ها بررسی و با نتایج به دست آمده برای تک پایه در این تحقیق و تحقیقات قبلی مقایسه شد. در این تحقیق گروه پایه های دوتایی و سه تایی در یک خـط موازی با جهت جریـان با قطر 02/0 متـر در فاصـله های دو و چهار برابر قطر پایـه قرار گرفتند. چهار اندازه سنگ چین با قطرهای 86/2، 67/3، 38/4 و 18/5 میلی متر در سه سطح قرارگیری بالاتر، هم تراز و پایین تر از بستر برای پوشش دور پایه استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد در گروه پایه ها تحت تأثیر پدیده حفاظت کننده، ناپایداری سنگ چین در اعماق کمتری نسبت به تک پایه اتفاق می افتد. درصد کاهش عمق جـریان در حالـت سنگ چین پایین تر از بسـتر در گروه پایه سه تایی از مقدار 33/8 درصد در کوچک‌ترین سنگ‌دانه تا 1/6 درصد در بزرگ‌ترین سنگ‌دانه‌ تغییر می کند. در گروه پایه دوتایی مقدار کاهش عمق جریان از 21/5 درصد در کوچک ترین سنگ دانه تا 44/2 درصد در بزرگ‌ترین سنگ‌دانه بود‌. بنابراین گروه پایه سه تایی بیشترین عدد پایداری را نسبت به تک پایه و گروه پایه دوتایی داراست. که برای سنگ دانه با قطر 86/2 میلی متر برابر با 29/3 و برای سنگ دانه با قطر 18/5 میلی متر برابر با 38/2 می باشد. افزایش فاصله بین پایه ها و کاهش عوامل حفاظت کننده و تقویت کننده تأثیری بر کاهش عدد پایداری در گروه پایه ها نداشته و عدد پایداری سنگ چین در این حالـت افزایش داشـت. لایه سنگ چین در حالتـی که پاییـن تر از تراز بـستر قرار بگیـرد دارای بیشتـرین میزان پایـداری و سنگ چیـن بالاتر از تراز بـستر دارای کمـترین میزان پایداری اسـت و سنگ چین هم تراز با بسـتر بین این دو حالت قرار می گیرد. محدوده پوشش سنگ چین پشت پایه در گروه پایه ها به دلیل کاهش قدرت گرداب های برخاستگی 60 درصد نسبت به تک پایه کاهش یافته است.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی