Skip to main content
SUPERVISOR
SeyedReza Hejazi taghanaki,Ghasem Moslehi
سيدرضا حجازي طاقانکي (استاد مشاور) قاسم مصلحي (استاد راهنما)
 
STUDENT
Nooshin Nekoie Mehr
نوشين نکوئي مهر

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده مهندسی صنایع
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1385

TITLE

Single Machine Scheduling Problem with considering setup time to minimize the sum of maximum earliness and tardiness
Abstarct One of the important issues in scheduling problems is considering realistic assumptions based on actual manufacturing environments in order to approach manager’s decisions and presenting just in time productions. Setup time separated from processing time and depended on job sequences is one of these assumptions. Sequence- dependent setup time was either overlooked in scheduling problems or integrated with processing times for simplifying in years, but considering setup time as a separate parameter is really notable in reducing costs and also enhancing performance of production planning, Therefore it attracted attraction recently. In many industries, considering this assumption can make the production plans, actual and more efficient. In this study, first the problem of minimizing the sum of maximum earliness and tardiness, based on Just-In-Time (JIT) systems, on a single machine with sequence dependent setup time is addressed. For achieving optimal solution a branch and bound algorithm with forward approach was developed including effective dominance and bounding rules. Also a heuristic method has been proposed which was utilized as an upper bound in branch and bound algorithm. In following, the problem of minimizing the sum of maximum earliness and tardiness with family sequence dependent setup time as a notable assumption in increasing efficiency of production systems is considered. Optimal solution is gained through a branch and bound algorithm. This algorithm includes appropriate dominance rules and lower bound and also a heuristic method as an upper bound. Key Words Sequence-dependent Setup time, Earliness, Tardiness, Scheduling
چکيده يکي از مباحث مهم در مسائل زمان بندي در نظر گرفتن فرضيات منطبق با شرايط واقعي در سيستم هاي توليدي به منظور نزديک تر شدن به اهداف و تصميمات مديران و نيز ارائه به موقع خدمات و توليدات است. در نظر گرفتن زمان هاي آماده سازي به صورت مجزا از مدت زمان پردازش و وابسته به توالي يکي از اين فرضيات است. مدت ها به اين شرط چندان توجه نمي شد و با ناديده گرفتن آن در مسائل يا افزودن آن به مدت زمان پردازش سعي بر ساده سازي مسائل مي نمودند اما از آنجا که در نظرگرفتن زمان هاي آماده سازي به عنوان يک مولفه جداگانه، در کاهش هزينه ها و افزايش کيفيت برنامه ريزي ها در سيستم هاي توليدي يا خدماتي بسيار موثر بوده، از اواخر دهه 1960 به اين امر توجه بسيار شده است . در بسياري از صنايع و يا سيستم هاي خدماتي با اعمال اين شرط مي توان برنامه هاي توليدي را منطبق بر شرايط واقعي و در نتيجه کاراتر ساخت. در اين مطالعه، ابتدا مسئله زمان بندي تک ماشين با فرض زمان هاي آماده سازي وابسته به توالي به عنوان يک شرط منطبق بر بسياري از صنايع با معيار کمينه کردن مجموع بيشينه هاي زودکرد و ديرکرد به عنوان يک الگوي منطبق بر سيستم توليد به موقع (JIT) [1] ارائه گرديده است. به منظور حل بهينه اين مسئله، الگوريتم شاخه و کران با رويکرد پيش رو و نيز با به کارگيري اصول غلبه و حدود بالا و پائين موثر توسعه داده شده است. همچنين يک الگوريتم ابتکاري براي اين مسئله ارائه شده که به عنوان حد بالا در الگوريتم شاخه و کران مورد استفاده قرار گرفته است. در ادامه، مسئله کمينه کردن مجموع بيشينه هاي زودکرد و ديرکرد، با فرض زمان هاي آماده سازي گروهي وابسته به توالي به عنوان فرضي موثر در افزايش کارآيي در سيستم هاي توليدي مورد بررسي قرار گرفته است. حل بهينه اين مسئله نيز با استفاده از توسعه يک الگوريتم شاخه و کران صورت گرفته است. در اين الگوريتم اصول غلبه و حد پائين مناسب به کار گرفته شده و از يک الگوريتم ابتکاري به عنوان حد بالا استفاده شده است. کلمات کليدي زمان آماده سازي وابسته به توالي ، زودکرد، ديرکرد، مسئله زمان بندي [1] Just In Time

ارتقاء امنیت وب با وف بومی