Skip to main content
SUPERVISOR
Shahram Dokhani,Sabihe Soleimanianzad,Javad Keramat
شهرام دخانی (استاد راهنما) صبیحه سلیمانیان زاد (استاد راهنما) جواد کرامت (استاد مشاور)
 
STUDENT
Fatemeh Nejati
فاطمه نجاتی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده کشاورزی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1383

TITLE

A Study on Possibility Removal Bitterness from Iranian White-Brined Cheese Using Adjunct Culture
Bitterness is a flavor defect encountered in some cheeses and is responsible for reducing acceptability of cheeses. The objective of this study was to determine the effects of an adjunct culture, on removal of bitterness, microbiological, physico-chemical and proteolysis characteristic during 31-days ripening of Iranian white-brined cheese. Five batches of cheeses were prepared from pasteurized milk in duplicates and in three weeks interval. One batch was made with normal dose of milk clotting enzyme as control cheese(N), the second batch was made with three doses of milk clotting enzyme to produce bitter cheese(3N) and other three experimental batches were made with three doses of milk clotting enzyme plus L. helveticus CH-1 as adjunct culture. Adjunct culture was applied in three forms: on-shocked(3NH) and two forms of attenuated cultures, freeze-shocked(3NHFS) and heat-shocked(3NHHS). Microbiological and physico-chemical characteristics of cheeses such as pH, acidity, moisture, salt, fat and total protein content as well as texture hardness were measured during ripening. In addition, proteolysis was assessed during ripening by the terms of water soluble nitrogen (WSN), 12% trichloro acetic acid soluble nitrogen (TCA-SN) and total free amino acids (FAA). Also a taste panel group evaluated the cheeses at the end of ripening. The results of statistical analysis, showed that milk clotting enzyme concentration had no significant effect on compositional properties and the rates of proteolysis(P 0.05). But the effect of L. helveticus was remarkable on compositional characteristics. Adding L. helveticus decreased the pH(P 0.01) and increased the acidity(P 0.05) of cheeses significantly during two weeks and increased the moisture of cheeses but this was not significant during ripening period. The investigation of survival of L. helveticus indicated that the population of viable L. helveticus CH-1 was declined during ripening(P 0.05), but there was still a noticeable amount of this bacteria in cheeses after one month. The effect of adjunct culture on proteolysis characteristic was considerable. Although total protein declined during ripening in all cheeses(P 0.05), but the use of adjunct bacteria significantly caused more reduction. The level of water soluble nitrogen and 12% soluble nitrogen fractions were found to be significantly higher in the treatment involving L. helveticus (respectively P 0.05 and P 0.01). In term of total FAA, although adjunct culture affected the level of this parameter and it was higher in experimental cheeses than in the control, but it was not significant after one month ripening period. Organoleptic evaluations indicated among three treatments of L. helveticus , sample that included non-shocked culture caused more reduction of bitterness and enhancement of
تلخی یکی از مشکلات عطری و طعمی گزارش شده در پنیر است که باعث کاهش مقبولیت پنیر توسط مصرف کنندگان می‌گردد. هدف از این تحقیق بررسی اثرات حاصل از به‌کارگیری یکی از باکتری‌های اسید لاکتیک به عنوان کشت کمکی، بر روی کاهش تلخی و خصوصیات میکروبیولوژیکی، فیزیکوشیمیایی و پروتئولیزی پنیر سفید آب‌نمکی ایرانی، در طی سی و یک روز دوران رسیدگی است. پنج نمونه پنیر با استفاده از شیر پاستوریزه، در دو تکرار و با فاصله سه هفته از یکدیگر تهیه شدند. نمونه‌های پنیر به صورت زیر تهیه شدند: یک پنیر با استفاده از مقدار معمول آنزیم لخته کننده(N)، پنیر دیگری با استفاده از سه برابر مقدار معمول آنزیم(N3)، و سه پنیر با استفاده از سه برابر مقدار معمول آنزیم به همراه کشت 1 CH- Lactobacillus helveticus به عنوان باکتری کمکی. کشت کمکی به سه شکل مورد استفاده قرار گرفت: یک فرم طبیعی و سالم (NH3) و دو فرم تعدیل شده‌ی شوک انجمادی دیده(NHFS3) و شوک حرارتی دیده(NHHS3). در طول مدت رسیدگی خصوصیات میکروبی و فیزیکوشیمیایی نظیر pH، اسیدیته، میزان رطوبت، نمک، چربی و پروتئین کل و همچنین سفتی بافت در تمام نمونه‌ها اندازه‌گیری شد. به علاوه، شدت پروتئولیز در نمونه‌ها، در قالب اندازه‌گیری میزان نیتروژن محلول در آب و میزان نیتروژن محلول در تری‌کلرو استیک اسید 12% و میزان کل آمینو اسیدهای آزاد، بررسی گردید. همچنین آزمون چشایی در پایان دوره یک ماهه انجام گرفت. نتایج حاصل از آنالیز واریانس داده‌ها نشان داد که تفاوت در غلظت آنزیم لخته‌کننده اثر معنی‌داری بر روی ترکیب شیمیایی و شدت پروتئولیز نداشت ولی افزودن کشت کمکی، اثرات قابل ملاحظه‌ای در خصوصیات نمونه‌های پنیر ایجاد نمود. Lactobacillus helveticus باعث کاهش معنی‌دار در pH و افزایش معنی‌دار در اسیدیته و افزایش میزان رطوبت شد ولی افزایش رطوبت در طی یک ماه، نسبت به نمونه‌های شاهد معنی‌دار نبود. بررسی میزان ماندگاری باکتری Lactobacillus helveticus نشان داد که تعداد آنها در طول دوران رسیدگی با کاهش روبروست، با این حال هنوز مقدار قابل توجهی از آنها بعد از یک ماه قابل شمارش بودند. پروتئین کل در پنیرها، در طی دوران ماندگاری در تمام نمونه‌ها روند کاهشی نشان داد ولی استفاده از کشت کمکی شدت کاهش را تسریع نمود. نیتروژن محلول در آب و در تری‌کلرو استیک اسید به شکل معنی‌داری در تیمارهای حاوی Lactobacillus helveticus بالاتر بود و مقدار آمینواسیدهای آزاد کل اگرچه با افزودن کشت کمکی افزایش نشان داد اما این افزایش نسبت به نمونه‌های شاهد، از لحاظ آماری در طول دوره یک ماهه رسیدگی معنی‌دار نبود. با توجه به نتایج حاصل از ارزیابی حسی مشاهده گردید در میان سه تیمار Lactobacillus helveticus بکار رفته، کشت شوک ندیده مورد استفاده، نتایج بهتری از لحاظ کاهش میزان تلخی و افزایش عطر و طعم نسبت به تیمارهای شاهد و تیمارهای تعدیل شده Lactobacillus helveticus داشت در حالیکه استفاده از کشت تعدیل شده به روش انجمادی منجر به تولید پنیرهایی با طعم تلخ‌تر و کیفیت عطر و طعمی نامطلوب‌تری گردید.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی