Skip to main content
SUPERVISOR
Ali Shahandeh nookabadi,Ghasem Moslehi
علي شاهنده نوک آبادي (استاد مشاور) قاسم مصلحي (استاد راهنما)
 
STUDENT
Kamran Kianfar
کامران کيانفر

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده مهندسی صنایع
DEGREE
Doctor of Philosophy (PhD)
YEAR
1387
Most of the researches about scheduling problems are devoted to different assumptions and shop environments, and few number of them are about developing effective objective functions. This thesis proposes a general performance measure for scheduling problems that includes piecewise linear earliness and tardiness penalties as well as a delivery due window. This performance measure has some applications in real world situations and is convertible to various objective functions through adjusting its parameters. Then, eight new objective functions are proposed and some applications and the way of deriving them from proposed measure are described. Biased tardiness and tardy/lost penalty are two of the new functions proposed in this thesis and used in single machine environment. For biased tardiness penalty, the complexity of the problem is proved on a single machine and some approximation algorithms, dynamic programming algorithms and FPTASs are introduced. Tardy/Lost is also studied by proving its complexity and developing mathematical model, heuristic and approximation algorithms, dynamic programming and branch and bound algorithms as well as some FPTASs. Scheduling of parallel jobs on grid systems is considered as a special case for the proposed measure. The measure is adjusted for being applied in SLA contracts and a new heuristic algorithm based on simulated annealing is developed
چکيده اکثر مطالعات انجام شده در مبحث زمان‌بندي عمليات به بررسي فرضيات و محيط‌هاي کارگاهي گوناگون پرداخته‌اند و کمتر تحقيقي به ارائه توابع هدف مناسب براي مسائل اختصاص يافته است. در اين رساله يک معيار کارايي عمومي براي مسائل زمان‌بندي عمليات مطرح شده است که جريمه‌هاي زودکرد و ديرکرد کارها را به‌صورت خطي‌تکه‌اي در نظر گرفته و يک بازه زماني تحويل را شامل مي‌شود. اين معيار داراي کاربردهاي متعدد عملي بوده و پارامترهايي دارد که با تنظيم آنها مي‌توان توابع هدف متنوعي را به‌دست آورد. در ادامه، هشت تابع هدف جديد براي مسائل زمان‌بندي عمليات معرفي گشته و کاربردهاي هرکدام و نحوه ايجاد آنها از معيار پيشنهادي تشريح خواهد شد. دو نمونه از توابع هدف جديد مستخرج از معيار پيشنهادي، جريمه ديرکرد اريب و جريمه ديرکرد/ازدست‌رفتن نام دارند که در زمان‌بندي تک‌ماشين مورد بررسي قرار گرفته‌اند. به‌منظور بررسي تابع جريمه ديرکرد اريب، ابتدا پيچيدگي آن در محيط تک‌ماشين اثبات شده و سپس از الگوريتم‌هاي تقريب، الگوريتم‌هاي برنامه‌ربزي پويا و FPTAS براي حل مساله استفاده شده است. تابع جريمه ديرکرد/ازدست‌رفتن نيز پس از اثبات پيچيدگي محاسباتي و ارائه مدل برنامه‌ريزي رياضي در محيط تک‌ماشين، با استفاده از الگوريتم‌هاي تقريب و الگوريتم‌هاي ابتکاري، الگوريتم‌هاي برنامه‌ريزي پويا و شاخه‌و‌کران و همچنين FPTAS مورد بررسي قرار گرفته است. سپس به بررسي زمان‌بندي کارهاي موازي در سيستم‌هاي گريد به‌عنوان يک کاربرد عملي از معيار پيشنهادي پرداخته شده است. معيار پيشنهادي در رساله براي به‌کارگيري در طراحي قراردادهاي SLA تنظيم شده و براي حل مساله از يک روش فراابتکاري جديد برمبناي شبيه‌سازي ذوب و انجماد استفاده مي‌شود.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی