Skip to main content
SUPERVISOR
Amirhossein Khoshgoftarmanesh,Mohammad Mehdi Majedi,Hossein Shariatmadari
امیرحسین خوش گفتارمنش (استاد راهنما) محمد مهدی مجیدی (استاد مشاور) حسین شریعتمداری (استاد راهنما)
 
STUDENT
Mona Malian
منا مالیان

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده کشاورزی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1387

TITLE

Zinc Distribution Between Shoots and Grain in Wheat Genotypes with Different Zn-Efficiancy as Affected by Soil Application and Foliar Spray of Zinc
Wheat makes the major staple food of people in many countries including Iran . Therefore, grain quality of wheat is of great importance to human health. In fact, it would be possible to prevent human malnutrition via improving quality of wheat grain. Biofortification is one of the most modern approaches to improve quality of agricultural products. Biofortification consisted of genetic improvements and agronomic practices. Optimum fertilizer management is one aspect of agronomic biofortification. This approach has recently been considered by researchers for improving Zn nutritional status of food crops and in turn, human. This study was carried out to investigate the effect of various zinc fertilizer treatments on distribution of zinc in different tissues of wheat genotypes ( Triticum eastivum L.) differing in Zn-efficiency. In addition, grain yield response of wheat genotypes to different Zn fertilizer treatments was investigated. Three field trials with spring and winter wheat genotypes at two locations were conducted in 2006-2007 and 2007-2008 growing seasons. Considering the critical deficiency level for the DTPA-extracted soil Zn (2 mg kg -1 ), the soils were severely deficient in available Zn. In trial 1 (in 2008), ten spring wheat genotypes were cultivated in Isfahan and Neishaboor and exposed to five zinc fertilizer treatments (no added Zn, soil application of ZnSO 4 , foliar spray of ZnSO 4 , foliar spray of Omex1 and foliar spray of Omex2). In trial 2 (in 2008), ten winter wheat genotypes were cultivated in Mashhad and Jolg-e-Rokh and exposed to four zinc fertilizer treatments (no added Zn, soil application of ZnSO 4, foliar spray of Omex1 and foliar spray of Omex2). In trial 3 (in 2007), ten spring wheat genotypes were treated with four zinc fertilizer treatments (no added Zn, soil application of ZnSO 4 , foliar spray of ZnSO 4 at tillering stage and foliar spray of ZnSO 4 at anthesis stage). Zinc distribution in stem, leaf and grain of 10 spring wheat genotypes were measured in trial 3. In all trials, grain yield and crop response to different zinc fertilizer treatments largely varied. The efficacy of different fertilizer treatments in increasing yield and grain zinc concentration was different among locations. Different fertilizer treatments dependent on the wheat genotype, resulted in increase or decrease in yield, grain Zn concentration or both. For some wheat genotypes, Zn fertilizer treatments had no significant effect on yield as well as grain zinc concentration. Different fertilizer treatments had different effects on Zn concentrations in leaves and stems of spring wheat genotypes. Zinc distribution and its traort to leaves, stem and grain of spring wheat genotypes were differently affected by Zn
در بسیاری از کشورها از جمله ایران، گندم غذای اصلی مردم را تشکیل می دهد. بنابراین، کیفیت دانه ی گندم از لحاظ سلامت افراد جامعه، اهمیت زیادی دارد. در واقع، با بهبود کیفیت دانه گندم، می توان تا حد زیادی از سوء تغذیه ی انسان پیشگیری کرد. یکی از روش های نوین بهبود کیفیت محصولات کشاورزی، غنی سازی زیستی می باشد. غنی سازی زیستی شامل روش های اصلاح ژنتیکی و روش های زراعی است. یکی از جنبه های غنی سازی زیستی از طریق راهکارهای زراعی، مدیریت بهینه ی کودی می باشد. در سال های اخیر، این راهکار توسط محققان مختلف برای بهبود وضعیت تغذیه ای روی در محصولات غذایی و در پی آن، در انسان مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر روش های مختلف کوددهی روی بر توزیع این عنصر در بافت های مختلف ژنوتیپ های گندم با روی-کارایی مختلف انجام شد. علاوه بر این، پاسخ ژنوتیپ های گندم به روش های مختلف کوددهی روی از لحاظ عملکرد دانه بررسی شد. این پژوهش در قالب سه آزمایش مزرعه ای جداگانه هر یک در دو مکان در سال های زراعی 1386 و 1387 انجام شد. با توجه به حد بحرانی روی (2 میلی گرم در کیلوگرم خاک)، خاک های مورد آزمایش دچار کمبود شدید روی بودند. در آزمایش اول (سال 1386) در اصفهان، 10 رقم گندم بهاره با 4 تیمار کود روی (بدون کود روی، مصرف خاکی سولفات روی، تغذیه ی برگی سولفات روی در زمان پنجه زنی و تغذیه ی برگی سولفات روی در زمان گرده افشانی) کشت شدند. توزیع روی در ساقه، برگ ودانه ی ژنوتیپ های بهاره ی گندم، در آزمایش اول اندازه گیری شد. در آزمایش دوم در سال 1387، 10 رقم گندم بهاره در اصفهان و نیشابور با 5 تیمار کود روی (بدون کود روی، مصرف خاکی سولفات روی، تغذیه ی برگی سولفات روی، تغذیه ی برگی Omex1 و تغذیه ی برگی Omex2)، تیمار شدند. در آزمایش سوم10 رقم گندم پاییزه در مشهد و جلگه ی رخ با 4 تیمار کود روی (بدون کود روی، مصرف خاکی سولفات روی، تغذیه ی برگی Omex1 و تغذیه ی برگیOmex2) کشت شدند. در هر سه آزمایش، عملکرد دانه و پاسخ ارقام به تیمارهای مختلف کوددهی، متفاوت بود. اثر تیمارهای مختلف کوددهی بر عملکرد و غلظت روی دانه با مکان تغییر کرد. تیمارهای مختلف کوددهی، بسته به ژنوتیپ، باعث کاهش یا افزایش عملکرد، غلظت روی دانه و یا هر دو شدند. برای برخی ارقام، تیمارهای کوددهی اثر قابل توجهی بر عملکرد و غلظت روی دانه نداشتند. توزیع روی و انتقال آن به برگ، ساقه و دانه در تیمارهای مختلف کوددهی روی، بسته به رقم متفاوت بود. در بین تیمارهای مختلف کوددهی، مصرف خاکی سولفات روی به طور کلی بیشترین تاثیر را بر عملکرد دانه ی ارقام بهاره ی گندم مورد مطالعه داشت درحالی که تغذیه ی برگی روی در مرحله ی گرده افشانی از نظر افزایش غلظت روی دانه، مؤثرتر از بقیه ی تیمارها بود. طبق نتایج این مطالعه، به طور کلی، اثر تیمارهای مختلف کوددهی بر عملکرد و غلظت روی دانه و کیفیت گندم، به ژنوتیپ گندم، مکان و روش کوددهی وابسته است. این عامل ها باید در مدیریت کوددهی و برنامه های به نژادی در نظر گرفته شوند.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی