Skip to main content
SUPERVISOR
Hamid Reza Safavi
حمیدرضا صفوی (استاد راهنما)
 
STUDENT
Sajad Enteshari Najafabadi
سجاد انتشاری نجف آبادی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده مهندسی عمران
DEGREE
Doctor of Philosophy (PhD)
YEAR
1392

TITLE

Codifying a framework for water resources management in Zayandehrud basin with emphasis on social, economic, and environmental aspects
management in Zayandehrud basin with emphasis on social, economic, and environmental aspects Sajad Enteshari Najafabadi Enteshari.s@chmail.ir Department of Civil Engineering Isfahan University of Technology, Isfahan 84156-83111, Iran Degree: Ph.D Language: Farsi Supervisor: Prof. Dr. H. R. Safavi , hasafavi@cc.iut.ac.ir Adviso: Prof. Dr. P. van der Zaag, Department Graduate Coordinator: Dr. M. N. Moghim , moghim@cc.iut.ac.ir System dynamics is one of the modeling methods that has become popular in water resources modeling in recent years due to its ability to consider various aspects of the system. The first step in developing a dynamic system model is to develop “dynamic hypotheses” or Causal Loop Diagrams (CLDs). This step poses some challenges as follows: A wide range of knowledge is required to develop these hypotheses; the affecting and affected components in each field are not predetermined; modelers develop the CLDs based on their assumptions. These challenges may exclude the main affecting components of the system in the models. The first step of the present study aims to address these challenges through the development of dynamic hypotheses using the grounded theory approach. The grounded theory provides a holistic and comprehensive view of the system through a systematic qualitative process. Therefore, to demonstrate the effectiveness of this method, the proposed process was implemented in the Zayandehrud basin as one of the most complex basins in Iran. After developing the hypotheses, their accuracy was ensured by providing quantitative data. It is noteworthy that the proposed method has proved satisfactory in showing the main problems of the natural and socio-economic system in the Zayandehrud basin and the connection between these problems.
برای مدیریت موثر منابع آب، ضروری است سیستم‌های طبیعی و انسانی، به خوبی شناخته شوند و اثرات متقابل آن‌ها در نظر گرفته شود. به همین دلیل در سال‌های اخیر چارچوب هیدرولوژی اجتماعی توسعه یافته است. پویایی سیستم‌ها یکی از روش‌های سیستمی است که می‌تواند به خوبی سیستم‌های فیزیکی را با سیستم‌های انسانی در چارچوب هیدرولوژی اجتماعی کوپل کند، ولی تعریف مرزهای سیستم و توسعه‌ی فرضیات دینامیکی در رویکرد پویایی سیستم با چالش روبرو است. در این رساله، با تلفیق روش کیفی تئوری زمینه‌ای با رویکرد پویایی سیستم‌ها این ضعف پوشانده شده است. در مرحله‌ی اول تحقیق از روش کیفی تئوری زمینه‌ای برای شناخت کلی سیستم، مؤلفه‌های مهم آن و فرضیات دینامیکی حاکم بر آن استفاده شده است. طبق نتایج این مرحله، کاهش سطح آب زیرزمینی و نشست زمین، فصلی شدن رودخانه، کاهش جریان ورودی به تالاب گاوخونی و عدم تعادل بین مصارف و منابع آب مهمترین مشکلات سیستم طبیعی در حوضه‌ی زاینده‌رود هستند. این مشکلات ریشه در سیستم اجتماعی-اقتصادی دارند و به دلیل افزایش جمعیت، مهاجرت، بالا بودن سرانه مصرف آب، رشد نامناسب صنعت و کشاورزی، توسعه‌ی نامناسب سیستم‌های آبیاری تحت فشار و عدم مدیریت الگوی کشت به وجود آمده‌اند. این مشکلات همچنین پیامدهایی برای سیستم اجتماعی-اقتصادی داشته‌اند از جمله بیکاری و بی عدالتی در توزیع آب. در قسمت دوم رساله با داشتن فرضیه‌های دینامیکی، مولفه‌های اثر گذار بر سیستم به صورت کمی وارد مدل پویایی سیستم‌ شد تا اندرکنش بین سیستم طبیعی و سیستم اجتماعی-اقتصادی شبیه‌سازی شود. برای صحت‌سنجی مدل پویایی سیستم‌، از آزمون‌های ارزیابی ساختار، سازگاری واحدها و تکرار رفتار برای دوره‌ی آماری 1370-1395 استفاده شد و از مدل ایجاد شده برای ارزیابی سناریوهای سیاستی برای دوره 1395-1404 استفاده شد. چهار سناریوی «ادامه روند موجود»، «مدیریت تقاضا»، «توسعه‌ی صنعت» و «مدیریت توسعه» توسط مدل مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی سناریوهای سیاستی با استفاده از روش تصمیم‌گیری چند شاخصه، از شاخص‌های سطح آب زیرزمینی، جریان آب ورودی به تالاب گاوخونی، میزان مصرف آب و جریان آب رودخانه به عنوان معیارهای زیست‌محیطی و از شاخص‌های ذخیره آب پشت سد، اشتغال و تولید ناخالص منطقه ای (GRP) به عنوان معیارهای اجتماعی-اقتصادی استفاده شد. نتایج نشان می‌دهد صرفا با اعمال اقدامات کاهش مصرف آب، سیستم منابع آب حوضه‌ی زاینده‌رود به پایداری نمی‌رسد، از طرفی طبق مطالعات قبلی انتقال آب به حوضه با چالش‌های جدی همراه است. به همین جهت ضرورت دارد سیاست‌های توسعه در این حوضه مورد بازبینی قرار گیرد. در صورتی که 15 درصد اراضی کشاورزی فعلی کاهش یابد و 30 درصد صنایع جدید که درخواست مجوز نموده‌اند راه اندازی شود، بیکاری به 6 درصد کاهش پیدا می‌کند، وضعیت GRP بهبود میابد، روند کاهش سطح آب زیرزمینی متوقف می‌شود و مصرف خالص آب در سال 1404 به 2400 میلیون متر مکعب می‌رسد. البته همچنان جریان آب رودخانه در شهر اصفهان و جریان ورودی به تالاب گاوخونی، به ترتیب کمتر از 300 و 110 میلیون متر مکعب خواهند ماند، لذا نیاز است قواعد حاکم بر سیستم تغییر یابد. در تحقیق حاضر علاوه بر خود مدل توسعه یافته، درس‌هایی که در طول فرآیند مدل‌سازی به دست آمده است نیز از اهمیت قابل توجهی برخوردار است، به دلیل اینکه پروسه‌ی مدل‌سازی دانش محقق را نسبت به سیستم افزایش داده است. از جمله‌ی این درس آموخته‌ها عبارتند از اینکه انتقال آب بین حوضه ای به حوضه‌ی زاینده‌رود، مهاجرت به این حوضه را افزایش داده است و 20 درصد افزایش جمعیت را می توان ناشی از انتقال آب دانست. بین میزان بارندگی و سطح زیر کشت اراضی کشاورزی دیم و همچنین بین میزان آب رها شده از سد و سطح زیر کشت اراضی کشاورزی آبی همبستگی قوی وجود دارد و ضریب تعیین آن‌ها به ترتیب 0.77 و 0.78 است. از طرفی قیمت هر محصول صیفی با ضریب همبستگی منفی از سطح زیرکشت آن محصول در همان سال اثر می پذیرد و با ضریب همبستگی مثبت بر روی سطح زیر کشت آن محصول در سال بعد اثر می گذارد. کلمات کلیدی : 1- مدیریت بهم پیوسته منابع آب 2- هیدرولوژی اجتماعی 3- سیستم اجتماعی-اقتصادی 4- پویایی سیستم‌ 5- تفکر سیستمی 6- تئوری زمینه‌ای

ارتقاء امنیت وب با وف بومی