اثرات جایگزینی تفاله چغندرقند پرک به جای سیلوی ذرت بر عملکرد و رفتار نشخوار گاوهای شیری پرتولید

STUDENT

DEGREE

YEAR

The objective of this study was to evaluate the effects of replacing corn silage with sugar beet pulp on performance of Holstein Dairy cows in mid lactation. Four primiparous (DIM = 120.5 ± 11.0, W = 504.3 ± 38.6 kg, and producing 41.4 ± 4.4 kg/d milk) and 4 multiparous (DIM = 125.8 ± 13.4, BW = 641.8 ± 65.6 kg, and producing 42.6 ± 1.6 kg/d milk) Holstein cows were used in a 4 × 4 Latin square design with 21 days periods. Each period consisted of 14 d of adaptation followed by 7 d of data collection. Treatments were: 1) 16 % of diet DM as corn silage (control), 2) 8% corn silage + 8 % sugar beet pulp, 3) 4% corn silage + 12 % sugar beet pulp, 4) 0% corn silage + 16 % sugar beet pulp. As corn silage was replaced with sugar beet pulp, the propotion of the particles retained on the top sieve of the ( 19 mm) and the second sieve (8-19 mm) reduced linearly ( P 0.05). While the the propotion of the particles retained on the third sieve (1.18-8) increased linearly ( P 0.05), causing large decrease in peNDF 8 value ( P 0.05). As a result chewing activity decresed ( P 0.05) and consequently rumen pH and milk fat percentage decreased liniearly ( P 0.05). In addition, 19 mm and 8 mm sorting index increased linearly ( P 0.05), while 1.18 mm sorting index decreased linearly ( P 0.05) as corn silage was replaced with sugar beet pulp. Replacing corn silage with sugar beet pulp caused a decrease in acetate and butyrate concentration and an increase in propionate concentration in the rumen and acetate to propionate ration decreased liniearly( P 0.05). Even though the dry matter intake was not affected by treatments, milk yield, 3.5% FCM, ECM, SCM and milk energy increased quadratically ( P 0.05), with highest production for the 12 % beet pulp treatment. As corn silage was replaced with sugar beet pulp, the NE L and metabolizable protein content of diets increased, which is account for increasing the apparent nitrogen efficiency. Milk protein percentage increase and milk urea nitrogen and rumen ammonia nitrogen decreased significantly ( P 0.05). Plasma BHBA decreased linearly ( P 0.05), as corn silage was replaced with sugar beet pulp. The average value of THI during the experiment was 73.2. In that situation, rectum temperature deacreased linearly ( P 0.05) as corn silage was replaced with sugar beet pulp. Replacing corn silage with sugar beet pulp decrease the cost of diet ( P 0.05) and income increased. Chemical composition of sugar beet pulp produced in Iran, especially crude protein fractions was different from tabular values of CNCPS (Cornell Net Carbohydrate and Protein System). According to results of this experiments, replacing 75 % of corn silage with sugar beet pulp increased milk yield, 3.5 % FCM, ECM, and by decreasing MUN and rumen ammonia nitrogen and increasing milk protein improved the apparent nitrogen efficiency. Key words: corn silage, sugar beet pulp, performance, Dairy cows

هدف از این مطالعه بررسی اثرات جایگزینی تفاله چغندرقند به جای سیلاژ ذرت بر عملکرد گاوهای شیری هلشتاین در اواسط شیردهی بود. در این آزمایش از 4 رأس گاو هلشتاین یکبار زایش کرده ( با روز های شیردهی 0/11 ± 5/120، وزن بدن 6/38 ± 3/504 کیلوگرم و تولید شیر 4/4 ± 4/41 کیلوگرم در روز؛ میانگین ± انحراف از معیار) و 4 رأس گاو هلشتاین سه بار زایش کرده (با روز های شیردهی 4/13 ± 8/125، وزن بدن 6/65 ± 8/641 کیلوگرم و تولید شیر6/1 ± 6/42 کیلوگرم در روز؛ میانگین ± انحراف از معیار) در قالب طرح پایه مربع لاتین4 × 4 تکرار شونده با 4 دوره آزمایشی 21 روزه استفاده شد. هر دوره آزمایشی شامل 14 روز عادت پذیری و 7 روز نمونه گیری بود. تیمارهای آزمایشی شامل: 1)جیره ی شاهد حاوی 16 درصد سیلاژ ذرت (بر اساس ماده خشک)، 2) جیره ای حاوی 8 درصد سیلاژ ذرت + 8 درصد تفاله چغندرقند، 3) جیره ای حاوی 4 درصد سیلاژ ذرت + 12 درصد تفاله چغندرقند، 4) جیره ای حاوی صفر درصد سیلاژ ذرت + 16 درصد تفاله چغندرقند، بودند. جایگزینی تفاله چغندرقند به جای سیلاژ ذرت منجر به کاهش درصد ذرات باقیمانده بر روی الک 19 میلی متر و 8 میلی متر (001/0 P ) و افزایش درصد ذرات باقیمانده بر روی الک 18/1 میلی متر شد (001/0 P )، که منجر به کاهش الیاف مؤثر فیزیکی در تیمارهای آزمایشی شد (001/0 P ). در نتیجه فعالیت جویدن به طور معنی داری کاهش یافت (05/0 P ) که منجر به کاهش pH مایع شکمبه (05/0 P ) و درصد چربی شیر شد (05/0 P ). همچنین درصد شاخص انتخاب 19 میلی متر و 8 میلی متر به صورت خطی (05/0 P ). افزایش یافت در حالی که درصد شاخص انتخاب 18/1 به صورت خطی با افزایش میزان جایگزینی تفاله چغندرقند به جای سیلاژ ذرت کاهش یافت (05/0 P ). با افزایش میزان جایگزینی تفاله چغندرقند به جای سیلاژ ذرت غلظت استات و بوتیرات مایع شکمبه کاهش یافت (05/0 P )، در حالی که غلظت پروپیونات افزایش یافت (05/0 P ). و نسبت استات به پروپیونات کاهش یافت (05/0 P ). اگر چه مصرف ماده خشک تحت تأثیر تیمار های آزمایشی قرار نگرفت (05/0 P )، اما جایگزینی تفاله چغندرقند به جای سیلاژ ذرت منجر به افزایش تولید شیر خام، شیر تصحیح شده برای 5/3 درصد چربی، شیر تصحیح شده برای انرژی، شیر تصحیح شده یرای مواد جامد و انرژی شیر به صورت درجه دوم (05/0 P ) شد. به طوری که بیشترین این مقادیر مربوط به تیمارحاوی 12 درصد تفاله چغندرقند بود. با افزایش میزان جایگزینی تفاله چغندرقند به جای سیلاژ ذرت، پروتئین شیر افزایش و نیتروژن آمونیاکی شیر و نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه به طور معنی داری کاهش یافت (05/0 P ). غلظت بتاهیدروکسی بوتیریک اسید پلاسما، با افزایش میزان جایگزنی تفاله چغندرقند به جای سیلاژ ذرت به صورت خطی (05/0 P ) کاهش یافت. میانگین شاخص دمایی- رطوبتی در طول مدت آزمایش برابر با 2/73 بود. و در چنین شرایطی، جایگزینی تفاله چغندرقند به جای سیلاژ ذرت منجر به کاهش دمای مقعد به صورت خطی (05/0 P ) شد. جایگزینی تفاله چغندرقند به جای سیلاژ ذرت منجر به کاهش هزینه های خوراک شد و درآمد تمایل به افزایش از خود نشان داد. ترکیب شیمیایی نمونه های تفاله چغندرقند جمع آوری شده از سرتاسر کشور ایران اختلافات زیادی به خصوص در زیر بخش های پروتئینی با مقادیر گزارش شده در جداول سیستم کربوهیدرات و پروتئین خالص کرنل داشت. نتایج این آزمایش نشان داد که جایگزینی تفاله چغندرقند به جای سیلاژ ذرت تا میزان 75 درصد می تواند منجر به افزایش تولید شیرخام، شیر تصحیح شده برای 5/3 درصد چربی و از طریق کاهش نیتروژن اوره ای شیر و شکمبه و افزایش پروتئین شیر باعث بهبود بازدهی ظاهری نیتروژن شود.