Skip to main content
SUPERVISOR
Kayvan Asghari,Azadeh Ahmadi
کیوان اصغری (استاد راهنما) آزاده احمدی (استاد راهنما)
 
STUDENT
Omid Mohaghegh
امید محقق دولت آبادی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده مهندسی عمران
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1394
Today, factors such as population growth, rising health levels, and the development of the industry, along with climate change and reduce precipitation, have shaken the relative balance between water supply and demand, leading to a challenge called the water crisis. In this case, water resource management, as the most important tool for overcoming the water crisis, is more and more to be addressed. Today, due to absence of possible potential in the development of new water resources, the need to change the approach in water resources management is inevitable, and it is necessary to pay attention to water demand management along with supply management. Therefore, this study examines the implementation of water demand management in the Zayanderud basin and attempts to introduce effective and practical measures in different sectors, and compare them with each other and identify the best in different sub-basins based on effective criteria in decision making. In this study, four actions included increase the water use efficiency of the agricultural sector through the use of pressured irrigation systems, the use of drinking water reduction equipment, reuse of urban waste water treated in the agricultural sector and water recycled in industries was identified and in terms of criteria such as reduced water use, cost of implementation, consumer profit and positive environmental impacts, were studied in different sub basins of Zayanderud basin. In the next step, taking into account goals such as maximizing water consumption reduction (quantitative conservation), minimizing the cost of implementation, maximizing consumer profits and maximizing the quality protection of water resources through the implementation of demand management, Multi-objective optimization of water demand management was done through Goal Programing. The results of this study indicate that the maximum potential for reducing consumption due to the implementation of these four measures in the basin is about 360 million cubic meters per year, which is 220 million cubic meters of that contribution to increasing the irrigation efficiency in the agricultural sector. It should be noted that the achievement of this level of reduction of water consumption requires costing more than 4,500 billion Rials per year, and it is very time
امروزه عواملی نظیر افزایش جمعیت، افزایش سطح بهداشت و همچنین توسعه صنعت در کنار تغییرات اقلیمی و کاهش نزولات جوی موجب برهم خوردن تعادل نسبی بین عرضه و تقاضای آب شده و زمینه‌ساز ایجاد چالشی به نام بحران آب می‌باشد. در چنین حالتی مدیریت منابع آب، به عنوان مهم‌ترین ابزار در مسیر غلبه بر بحران آب، بیش از پیش مطرح می‌گردد. امروزه با توجه به عدم وجود پتانسیل بالقوه در توسعه منابع آبی جدید، لزوم تغییر رویکرد در مدیریت منابع آب امری اجتناب ناپذیر بوده و لازم است در کنار مدیریت عرضه به مدیریت تقاضای آب نیز توجه گردد. از این رو در این مطالعه به بررسی اجرای مدیریت تقاضای آب در حوضه‌ی آبریز زاینده رود پرداخته و تلاش می‌شود ضمن معرفی اقدامات موثر و عملی در بخش‌های مختلف، این اقدامات با یکدیگر مقایسه و بهترین آن‌ها در زیرحوضه‌های مختلف براساس معیارهای موثر در تصمیم‌گیری شناسایی شود. در این مطالعه 4 اقدام شامل افزایش راندمان مصرف آب در بخش کشاورزی از طریق استفاده از سیستم‌های آبیاری تحت فشار، استفاده از تجهیزات کاهنده‌ی مصرف آب شرب، استفاده مجدد از فاضلاب شهری تصفیه شده در بخش کشاورزی و بازچرخانی آب در صنایع به عنوان راهکارهای عملی شناسایی و از نظر معیارهایی نظیر کاهش مصرف آب، هزینه‌ی اجرا، سود مصرف کننده و آثار مثبت زیست محیطی، در زیرحوضه‌های مختلف حوضه‌ی آبریز زاینده رود بررسی شدند. در مرحله‌ی بعد با در نظر گرفتن اهدافی نظیر بیشینه شدن کاهش مصرف آب (حفاظت کمی)، کمینه شدن هزینه اجرا، بیشینه شدن سود مصرف ‌کننده و بیشینه شدن حفاظت کیفی از منابع آب در اثر اجرای مدیریت تقاضا، به بهینه‌سازی چند هدفه مدیریت تقاضای آب به روش برنامه‌ریزی آرمانی پرداخته ‌شد. نتایج این مطالعه نشان می‌داد که حداکثر پتانسیل کاهش مصرف حوضه در اثر اجرای این 4 اقدام تقریبا معادل با 360 میلیون متر مکعب در سال بوده که 220 میلیون متر مکعب از آن سهم اقدام افزایش راندمان آبیاری در بخش کشاورزی می‌باشد. لازم به ذکر است که دستیابی به این میزان از کاهش مصرف آب، نیازمند صرف هزینه بالای4500 میلیارد ریالی به صورت سالیانه بوده و بسیار زمان‌بر نیز می‌باشد. همچنین با توجه به اینکه در اجرای صحیح و کارآمد مدیریت تقاضای آب، مصرف‌کنندگان نقش اساسی را بازی می‌کنند دستیابی به این میزان از کاهش مصرف بیش از هر چیز تابع تمایل و رفتار مصرف‌کننده بوده که منجر به پیچیده‌تر شدن موضوع مدیریت تقاضای آب می‌گردد. نتایج حاصل از بهینه‌سازی چند هدفه‌ی مدیریت تقاضای آب نیز نشان می‌داد که کاهش مصرف آب شرب از طریق استفاده از لوازم کاهنده­ی مصرف، در اکثر زیرحوضه­ها رتبه­ی اول را به خود اختصاص داده و در اولویت اول اجرا می­باشند. لازم به ذکر است که استفاده از لوازم کاهنده‌ی مصرف در منازل مسکونی اگرچه رتبه‌ی اول اجرا را در بین اقدامات مورد نظر به خود اختصاص داده ولی با توجه به پتانسیل پایین این اقدام در کاهش مصرف آب (49 میلیون متر مکعب)، توجه به سایر اقدامات به ویژه در بخش کشاورزی به منظور ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای آب حوضه ضروری است. کلمات کلیدی: 1- مدیریت تقاضای آب 2- بهینه­سازی چندهدفه 3- برنامه‌ریزی آرمانی

ارتقاء امنیت وب با وف بومی

100%