Skip to main content
SUPERVISOR
Hossein Shariatmadari,Mostafa Mobli,Mahmoud Kalbasi
حسین شریعتمداری (استاد راهنما) مصطفی مبلی (استاد مشاور) محمود کلباسی اشتری (استاد راهنما)
 
STUDENT
Mojtaba Nasrollahi Nezhad
مجتبی نصرالهی نژاد

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده کشاورزی
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1382

TITLE

The Residual and Cumulative Effects of Using Converter Sludge and Slag of Isfahan Iron and Steel Industries as Iron Fertilizers for some Fruit and Ornamental Trees
Iron is an essential micronutrient for plants and its deficiency is one of the most widespread nutritional problems causing chlorosis in many plant species. Low concentration of available Fe in soil or transformation of Fe to inactive forms in plant tissues may cause iron chlorosis. Chlorosis with the later cause, is called chlorosis paradox, because the Fe concentration in the chlorotic leaves is higher than the green leaves. Different iron containing fertilizers and conditioners may be applied as a major approach to manage the iron chlorosis. Inorganic iron salts, acidifying salts, some industrial wastes and byproducts, iron chelates, organic matter, blood powder and iron sulfate enriched blood powder have been examined by different researchers in this regard. Steel making converter sludge and slag are two byproducts of iron and steel industries, showing high content of iron oxides. Several studies showed the positive effects of these two compounds on iron nutrition of some crops. Since iron deficiency is a major problem in trees, this work is carried out to study the cumulative and residual effects of application of these two compounds, produced by Isfahan iron melting factories, on three ornamental and three fruit tree species as mulberry, acacia, plane tree, apricot, sour cherry and apple, respectively. Different rates of 0.5% and 1.0 % of the sludge and slag were applied to the active root zone of each experimental tree for one and or two years. A blank with no treatment and a 5mg/kg Fe, from iron sequesterin 138, treatment were also considered. The experiment performed in three replicates with a randomized complete blocks design. To monitor the nutritional status of the trees, the newly mature leaves were sampled early and late in the growth season of each year and analyzed for Fe, Zn, Mn, P, Ca and Mg. In the second year, in addition to the leaf samples, fruits were also sampled and analyzed for some elements. In addition to elemental analysis, the annual length growth of tree branches was also measured. The results showed that application of the sludge and slag increased the annual growth of the experimental trees as well as the concentration of Fe, Mn, Mg and Ca in the leaves but had no effect on Zn concentration. The increase was positively related to the number of years of application. It seemed that slag was more efficient in increasing the storage of Fe, Mn, Mg, Ca and P in the plant tissues than sludge. These increases were also observed for the fruit samples suggesting a better fruit quality for the treated plants. Application of two years of 0.5% slag showed bette
آهن یکی از عناصر کم مصرف و ضروری برای رشد گیاه می باشد. کمبود این عنصر باعث بروز علائم کلروز شده و از شایع ترین مشکلات تغذیه ای گیاهان است که کنترل آن نیز دشوار می باشد. کلروز آهن می تواند ناشی ازکمبود غلظت آهن قابل جذب در خاک و گیاه و یا غیر فعال شدن آن در گیاه باشد . به کلروز ناشی از غیرفعال شدن آهن در گیاه کلروز متناقض گفته می شود زیرا در گیاهان مبتلا به این نوع کلروز غلظت آهن کل در برگ های کلروزه بیش از برگ های طبیعی می باشد. از روشهای مهم درمان عارضة کلروز آهن، استفاده از کودهای مختلف حاوی آهن و مواد اصلاحی می باشد. از جمله ترکیباتی که به این منظور استفاده می شوند، می توان به نمکهای معدنی آهن، املاح اسیدزا، ضایعات و تولیدات جنبی صنایع، کلات های آهن، ترکیبات آلی، پودر خون و پودر خون غنی شده با سولفات آهن اشاره کرد. لجن کنورتور و سرباره فولاد سازی نیز دو ترکیب از ضایعات کارخانجات ذوب آهن می باشند. این ترکیبات حاوی درصد بالای اکسیدهای آهن هستند. مطالعات انجام شده توسط سایر محققین تأثیر مثبت کاربرد این دو ترکیب را در درمان کمبود آهن گیاهان زراعی مشخص نموده است. لذا با توجه به این که کمبود آهن یکی از شایع ترین کمبودها در درختان می باشد، این تحقیق به منظور بررسی اثرات تجمعی و باقیماندة کاربرد سرباره و لجن کنورتور فولادسازی ذوب آهن اصفهان روی درختان انجام گرفت. به این منظور سه گونه درخت زینتی شامل توت زینتی، اقاقیا و چنار و همچنین سه گونه درخت میوه شامل زردآلو، آلبالو و سیب انتخاب گردیدند. درختان هر گونه در دوسری انتخاب شده و سری اول تنها با کاربرد یکساله و سری دوم با کاربرد متوالی دوسالة سطوح 5/0 و 1 درصد وزنی سرباره و لجن کنورتور در واحد وزن خاک در منطقة توسعة فعال ریشه تیمار گردیدند. یک تیمار شاهد و یک تیمار سکوسترین نیز در هر آزمایش در نظر گرفته شد. به منظور بررسی تغییرات وضعیت تغذیة عناصر آهن، روی منگنز، فسفر ، کلسیم و منیزیم در طول فصل رشد هر سال، دو بار نمونه برداری (در اوایل تیرماه و اوایل شهریورماه) از آخرین برگ بالغ انجام گرفت. همچنین در فصل رشد سال دوم نمونه های میوه در زمان رسیدگی مناسب تجاری جمع آوری گردید. پس از آماده سازی نمونه ها عصاره گیری های مربوطه انجام و غلظت عناصر ذکر شده و نسبت های فسفر به آهن، فسفر به روی و فسفر به منگنز در هر نمونه تعیین گردید. جهت بررسی وضعیت تغذیة عناصر آهن، روی و منگنز، تفسیر متقابل نسبت فسفر به این عناصر در مقابل غلظت آنها در گیاه انجام گردید. نتایج نشان داد که بطور کلی کاربرد تیمارها در سطوح مختلف غلظت عناصر منگنز، منیزیم و کلسیم وهمچنین رشد سالیانة سرشاخة درختان را در گیاهان آزمایشی افزایش داد و این افزایش عمدتاً متناسب با مصرف متوالی سطوح نیم درصد سرباره و لجن کنورتور بود. البته تیمارها تأثیری در افزایش غلظت روی و یا بهبود وضعیت تغذیة روی در گیاه نداشتند. کاربرد تیمار سرباره در افزایش ذخایر منگنز، کلسیم، منیزیم و فسفر مؤثرتر از تیمار لجن کنورتور بود . این روند افزایش عناصر غذایی گیاه در میوة درختان میوه نیز مشاهده گردید که بیانگر آن است که کاربرداین ترکیبات احتمالاً موجب افزایش کیفیت میوه شده باشد. در تیمارهای سرباره با افزایش سطح و توالی کاربرد مقدار فسفر گیاه افزایش پیدا نمود. بطورکلی مصرف متوالی تیمار نیم درصد سرباره نسبت به سایر تیمارها در افزایش میزان ذخایر کل و فعال و بهبود

ارتقاء امنیت وب با وف بومی