Study the Limitation of Beer Lamberts Law in Exhaustion Prediction of Dyeing and Using Spectral Data for Calculation
In textile industry dye behavior such as Exhaustion, Rate of dyeing and consistency dyes are highly regarded. It should be noted that the factors to be measured somehow. Hence, justify; LINE-HEIGHT: normal; MARGIN: 0in 0in 10pt" Key words : ltr"
در صنعت نساجی بررسی رفتار رنگزا از قبیل رمقکشی، سرعت رنگرزی و سازگاری رنگزاها بسیار مورد توجه است. لذا لازم میباشد که عوامل ذکر شده به نحوی مورد سنجش قرار بگیرند. از این رو روش جذب سنجی کلاسیک در صنعت نساجی دارای اهمیت ویژهای است. علارغم مفید بودن و قابلیتهای بالای روش جذب سنجی کلاسیک، این روش دارای محدودیتهایی نیز میباشد که باعث ایجاد خطا در آزمایشات و بررسیها میشود. روش جذب سنجی کلاسیک عموما در زمانی که از غلظت بالای رنگزا در رنگرزی، رنگزاهای دیسپرس و رنگزاهایی که خاصیت فلئورسنتی دارند استفاده گردد، و یا در هنگامی که در محلول مورد بررسی حباب هوا ویا نایکنواختی ایجاد شود، دارای خطا و نتایج خلاف واقع میباشد. از این رو استفاده از روشی دیگر مانند روش طیف سنجی مورد توجه قرار میگیرد. بر خلاف روش جذب سنجی که در بررسی مواد از محلولها استفاده میگردد، در روش طیف سنجی بررسیها بر روی منسوج رنگرزی شده متمرکز شده است. البته شایان ذکر است که روش طیف سنجی نیز علارغم قابلیتهایی که دارا میباشد، محدودیتهایی نیز دارد که باعث ایجاد خطا در بررسیها میگردد. در این تحقیق به بررسی قابلیتها و محدودیتهای قانون بیر-لامبرت و مقایسهی نتایج آزمایشات این روش با روش طیف سنجی پرداخته میشود. عواملی که در روش جذب سنجی کلاسیک مورد بررسی قرار میگیرند عبارتند از؛ تعیین طول موج بیشینهی هر رنگزا، تعیین منحنی کالیبراسیون برای هر رنگزا، رنگرزی منسوج پشمی و نایلون به صورت تک رنگ و ترکیب دو تایی رنگزا و تخمین غلظت و رمق کشی، بررسی سرعت رنگرزی و تعیین معادلهی سرعت رنگرزی و بررسی تکرار پذیری آزمایشات. در روش جذب سنجی کلاسیک ابتدا میبایست ضریب جذب مولار هر رنگزا توسط استفاده از تکنیک حداقل مربعات تعیین گردد. جهت تخمین غلظت رنگزا ی جذب شده توسط منسوج در رنگرزی به صورت تک رنگ و محاسبهی رمق کشی آن و نیز تخمین غلظت و تعیین معادلهی سرعت رنگرزی از دو تکنیک حداقل مربعات و منحنی کالیبراسیون استفاده شده است. همچنین به منظور تخمین غلظت و تعیین رمق کشی در رنگرزی با ترکیب دوتایی رنگزا تنها از تکنیک حداقل مربعات استفاده گردیده است. آزمایشاتی که در روش جذب سنجی انجام گردیده است با اندکی تفاوت در روش طیف سنجی نیز تکرار میشود. تفاوتهایی که در انجام آزمایشات و محاسبات در روش طیف سنجی نسبت به روش جذب سنجی کلاسیک ایجاد شده است عبارتند از؛ تغیر در نحوهی انجام آزمایش سرعت رنگرزی، تعیین k?s واحد به جای تعیین ضریب جذب مولار، استفاده از یک تکنیک (تکنیک حداقل مربعات) در تخمین غلطت به جای استفاده از دو تکنیک ( تکنیک حداقل مربعات و منحنی کالیبراسیون). در هر دو روش، محاسبات با کمک گرفتن از دو نرم افزار متلب و اکسل انجام شده است. نهایتا در این تحقیق بعد از انجام آزمایشات به مقایسهی نتایج به دست آمده در دو روش جذب سنجی کلاسیک و طیف سنجی پرداخته و عوامل خطا مورد بررسی قرار میگیرد. بررسیهای انجام شده نشان میدهد که در برخی از رنگزاها روش طیف سنجی و در برخی دیگر از رنگزاها روش جذب سنجی نتایج مناسبی داشتهاند. کلمات کلیدی: جذب سنجی کلاسیک، قانون بیر- لامبرت، دادههای طیفی، رنگزای اسیدی، رنگزای دیسپرس، سرعت رنگرزی