Skip to main content
SUPERVISOR
Ali Shahandeh nookabadi,SeyedReza Hejazi taghanaki
علی شاهنده نوک آبادی (استاد مشاور) سیدرضا حجازی طاقانکی (استاد راهنما)
 
STUDENT
Elham Taslimi
الهام تسلیمی

FACULTY - DEPARTMENT

دانشکده مهندسی صنایع
DEGREE
Master of Science (MSc)
YEAR
1384
Considering to the key rule supplier performance on the cost, quality, on time delivery and level of services and also considering to we can not attain to a production with high quality and at least of cost without to have a satisfactory set of supplier, so supplier selection and it s order allocation is one of the most important critical activities of purchasing management in a supply chain. Furthermore, in real situations about supplier selection and it s order allocation many of input information such as customer demand, supplier capacity for production, supplier delivery and etc. are not precise exactly. So we can not use from a certain model in this situations, fuzzy set theory acts as a suitable tool for handling of uncertainty. To solve problem of uncertainty in supplier selection and it s order allocation in supply chain has proposed a MIP model which follows two objectives in the from of Chance-Constrained programming. The objective functions consist of minimizing of costs and maximizing total value of purchasing. Limitations is consist of applying allowed limit on supplier delivery, number of suppliers who select for supply a product, supplier capacity and traortation capacity and satisfying the customer demand. .
با توجه به نقش کلیدی عملکرد تامین کننده روی هزینه، کیفیت، تحویل به موقع و سطح خدمات، و با توجه به اینکه بدون داشتن یک مجموعه رضایتبخش از تامین کنندگان نمی توان به تولید با کیفیت بالا و با کمترین هزینه دست یافت لذا انتخاب تامین کننده و نحوه تخصیص سفارش به آن یکی از مهمترین فعالیت های بحرانی مدیریت خرید دریک زنجیره تامین است. از طرفی در موقعیت های واقعی برای مسئله انتخاب تامین کننده و تخصیص سفارش به آن، خیلی از اطلاعات ورودی همچون تقاضای مشتری، ظرفیت تامین کننده برای تولید، فاصله زمانی تحویل محصول و ... در هنگام تصمیم گیری به صورت دقیق مشخص نمی باشند و با عبارات مبهمی بیان می شوند؛ لذا نمی توان از مدل های قطعی استفاده نمود. در اینگونه موارد تئوری مجموعه های فازی ابزاری مناسب برای غلبه بر عدم قطعیت است. در این پایان نامه یک مدلMIP دو هدفه در غالب برنامه ریزی Chance-Constrained برای حل مسئله عدم قطعیت در انتخاب تامین کننده و تخصیص سفارش به آن در مدیریت زنجیره تامین پیشنهاد می شود. که توابع هدف شامل مینیمم کردن هزینه ها و ماکزیمم کردن ارزش کل خرید می باشد. محدودیت ها شامل قرار دادن حد مجاز روی فاصله زمانی تحویل، حد مجاز روی تعداد تامین کنندگانی که برای تامین یک قطعه انتخاب می شوند، محدودیت ظرفیت میزان تولید تامین کننده، ظرفیت روی حمل و نقل و محدودیت برآورده کردن تقاضای مشتری می باشد. فرض بر این است در هنگام تصمیم گیری، تقاضای مشتری، ظرفیت تامین کننده و فاصله زمانی تحویل مشخص ولی نامعین هستند. پارامترهای مذکور جهت انطباق بیشتر با عالم واقعیت به صورت فازی در نظر گرفته شده اند. لذا برای حل برنامه ریزی فازی از برنامه ریزی Chance-Constrained استفاده شده و یکبار با ترکیب الگوریتم ژنتیک و شبیه سازی فازی و بار دیگر با ترکیب الگوریتم SA و شبیه سازی فازی با استفاده از نرم افزار مطلب حل شده و نتایج به دست آمده با هم مقایسه گردیده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.که بر اساس نتایج به دست آمده روش شبیه سازی فازی بر اساس الگوریتم ژنتیک از لحاظ مقدار تابع هدف بهتر از روش شبیه سازی فازی بر اساس الگوریتم SA جواب می دهد ولی برای مسائل با ابعاد بزرگ روش شبیه سازی فازی از لحاظ زمان اجرا مناسبتر می باشد.

ارتقاء امنیت وب با وف بومی